English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gift of the gab U روانی زبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
freedoms U روانی
psychic U روانی
fluency U روانی
psychical U روانی
freedom U روانی
subversives U روانی
fluidity U روانی
mental U روانی
yield point U حد روانی
psychological U روانی
subversive U روانی
volubility U روانی
mellifluence U روانی
liquid limit U حد روانی
flow U روانی
facility U روانی
flowed U روانی
flows U روانی
psychodiagnosis U تشخیص روانی
nervous breakdown U بحران روانی
psychiatric social work U مددکاری روانی
supersensible U روحی روانی
stressing U فشار روانی
complex U عقده روانی
psychogenesis U پدیدایی روانی
complexes U عقده روانی
sociopsychological U اجتماعی- روانی
psychomotor U روانی- حرکتی
psychic trauma U اسیب روانی
psychosis U بیماری روانی
psychic apparatus U دستگاه روانی
psychic blindness U نابینایی روانی
psychic deafness U ناشنوایی روانی
psychic energy U نیروی روانی
psychotic U بیمار روانی
psychic secretion U تراوش روانی
stream of consciousness U تسلسل روانی
psychognosis U شناخت روانی
psychograph U نمودار روانی
psychopaysical U روانی- فیزیکی
psychopathy U اختلالات روانی
psychological scale U مقیاس روانی
psychopath U بیمار روانی
versatility U روانی مهارت
psychopathy U معالجه روانی
neurosis U اختلال روانی
psychological space U فضای روانی
psychopaths U بیمار روانی
psychological operations U عملیات روانی
psychological field U میدان روانی
psychopharmacology U داروشناسی روانی
psycholepsis U افت روانی
psyho U بیمار روانی
psychosexual U روانی- جنسی
stress U فشار روانی
psychosurgery U جراحی روانی
psycholepsy U افت روانی
psychosocial U روانی- اجتماعی
psychological environment U محیط روانی
psychological factors U عوامل روانی
neuroses U اختلال روانی
stresses U فشار روانی
mental economy U اقتصاد روانی
mental examination U معاینه روانی
mental health U بهداشت روانی
mental health U سلامت روانی
mental hygiene U بهداشت روانی
mental test U ازمون روانی
psychological test U ازمون روانی
neurasthenia U خسته روانی
analeptic U نیروبخش روانی
mental derangement U اشفتگی روانی
flow U روانی سلاست
flowed U روانی سلاست
flows U روانی سلاست
psychiatric disorder U اختلال روانی
mental disturbance U اختلال روانی
intrapsychic U درون روانی
exopsychic U برون روانی
endopsychic U درون روانی
ease of style U روانی انشا
liquid limit U مرز روانی
liquid limit test U ازمون حد روانی
mental conflict U تعارض روانی
mental disease U بیماری روانی
mental illness U بیماری روانی
mental disorder U اختلال روانی
mental disorder U بیماری روانی
cathexis U نیروگذاری روانی
cathexis U تمرکز روانی
mental status U وضع روانی
nervous breakdowns U بحران روانی
moods U وضع روانی
psychological warfare U جنگ روانی
psychiatry U پزشکی روانی
mentally U از نظر روانی
sanity U سلامت روانی
physical psychological U جسمی- روانی
fluidity U روانی بیان
psychotherapy U درمان روانی
playing the man U بازی روانی
physical psychological U تنی- روانی
cathexis U انرژی روانی
nervous breakdown U فروباشی روانی
psychiatric hospital U بیمارستان روانی
psychiatric nurse U پرستار روانی
psychoanalysis U تحلیل روانی
psychasthenia U ضعف روانی
mood U وضع روانی
nervous breakdowns U فروباشی روانی
psychic determinism U علیت گرایی روانی
psychodrama U نقش گزاری روانی
stress tolerance U تحمل فشار روانی
psychodynamics U پویش شناسی روانی
reagent U موضوع ازمایش روانی
reflux column U ستون باز روانی
psi ability توانایی فرا روانی
reflux condenser U چگالنده باز روانی
intrapsychic conflict U تعارض درون روانی
psychogalvanic reflex U بازتاب گالوانیکی- روانی
psychasthenia U خستگی روانی بی تصیمی
facility U وسیله تسهیل روانی
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
pgr U بازتاب گالوانیکی- روانی
psychopathologist U اسیب شناس روانی
psychonomics U محیط شناسی روانی
psychological warfare U عملیات جنگ روانی
psychomotor tests U ازمونهای روانی- حرکتی
psychomotor retardation U کندی روانی- حرکتی
psychomotor agitation U بیقراری روانی- حرکتی
neuropsychiatric U مرض روانی و عصبی
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
psychopathology U اسیب شناسی روانی
neuropsychiatric U درمان روانی عصبی
depth psychology U تجزیه و تحلیل روانی
california psychological inventory U پرسشنامه روانی کالیفرنیا
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
mental element of crime U عنصر روانی جرم
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
psychodiagnostics U ابزارهای تشخیص روانی
psychotherapeutic U وابسته بدرمان روانی
mental measurement U اندازه گیری روانی
psychosomatic disease U بیماری روانی- تنی
psychologism U پیروی از اصول روانی
to speak with f. U به روانی سخن گفتن
psychopath U مبتلا بامراض روانی
psychopaths U مبتلا بامراض روانی
nervous breakdown U واماندگی روانی [پزشکی]
viscosity U ناروانی کند روانی
stress U تنش جسمانی- روانی
stresses U تنش جسمانی- روانی
stressing U تنش جسمانی- روانی
nervous breakdown U ناتوانی روانی [پزشکی]
nervous breakdown U درماندگی روانی [پزشکی]
stressable <adj.> U فشار روانی پذیر
phrenology U جمجمه شناسی روانی
psychopathology U علم اسیب شناسی روانی
acute stress reaction U واکنش حاد فشار روانی
psychomotor stimulant U داروی محرک روانی- حرکتی
post traumatic stress disorder U اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychoneural parallelism U توازی نگری روانی- عصبی
mental deficiency U عقب ماندگی روانی وفکری
psychognosy U تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosis U تحقیقات روانی روان پژوهش
dsm U راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
cathectic U وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com