Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
launghing
U
روانه سازی پرتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collimator
U
وسیله روانه کردن توپ کولیماتور روانه کردن توپ
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
stream
U
روانه
streamed
U
روانه
streams
U
روانه
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
pack off
U
روانه کردن
kick out
<idiom>
U
روانه کردن
sends
U
روانه کردن
lay
U
روانه کردن
reshaping
U
روانه کاری
lays
U
روانه کردن
information flow
U
روانه خبر
to pack off
U
روانه کردن
fling
U
روانه ساختن
send away
U
روانه کردن
flinging
U
روانه ساختن
orientation
U
روانه کردن
sending
U
روانه کردن
to get one's mittimus
U
روانه شدن
dismissing
U
روانه کردن
to give the mitten
U
روانه کردن
to give the sack
U
روانه کردن
go
U
روانه ساختن
to put a way childish
U
روانه کردن
to get the mitten
U
روانه شدن
hale
U
روانه کردن
flings
U
روانه ساختن
stream routing
U
روند روانه
dismisses
U
روانه کردن
send
U
روانه کردن
dismiss
U
روانه کردن
to send away
U
روانه کردن
goes
U
روانه ساختن
dispateh
U
روانه کردن
to send one to the right about
کسی را روانه کردن
reciprocal
U
روانه کردن متقابله
despatches
U
روانه کردن فرستادن
direct laying
U
روانه کردن مستقیم
despatching
U
روانه کردن فرستادن
dispatch
U
روانه کردن فرستادن
dispatched
U
روانه کردن فرستادن
orientation
U
روانه کردن دستگاهها
laying
U
روانه کردن توپ
dispatches
U
روانه کردن فرستادن
to send someone packing
U
کسیرا روانه کردن
despatched
U
روانه کردن فرستادن
orients
U
روانه کردن تطبیق دادن
orienting
U
روانه کردن تطبیق دادن
orient
U
روانه کردن تطبیق دادن
continuously pointed fire
U
اتش روانه شده مداوم
departs
U
روانه شدن حرکت کردن
get off
U
روانه کردن عقب رفتن از
departing
U
روانه شدن حرکت کردن
indirect fire
U
روانه کردن غیر مستقیم
reciprocal laying
U
روانه کردن متقابله توپها
depart
U
روانه شدن حرکت کردن
lay
U
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
let out
<idiom>
U
روانه کردن یا مرخص شدن (ازکلاس)
lays
U
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
gun pointing data
U
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
layihg azimuth
U
گرای روانه کردن لوله توپ
steering
U
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
pip matching
U
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
hook
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery
U
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
relayed
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relays
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
sending
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
sends
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
send
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
directing
U
اداره کردن روانه کردن وسایل
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
launching
U
روانه کردن مامور کردن
launches
U
روانه کردن مامور کردن
launched
U
روانه کردن مامور کردن
launch
U
روانه کردن مامور کردن
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
detrusion
U
پرتاب
tosses
U
پرتاب
pitch
U
پرتاب
launching
U
پرتاب
hurl
U
پرتاب
hurls
U
پرتاب
pitches
U
پرتاب
launches
U
پرتاب
launched
U
پرتاب
tossing
U
پرتاب
launch
U
پرتاب
hurled
U
پرتاب
tossed
U
پرتاب
jetted
U
پرتاب
jaculation
U
پرتاب
shyer
U
پرتاب
shyest
U
پرتاب
shying
U
پرتاب
shoved
U
پرتاب
throw
U
پرتاب
jet
U
پرتاب
throws
U
پرتاب
putting
U
پرتاب
puts
U
پرتاب
shoves
U
پرتاب
put
U
پرتاب
jetting
U
پرتاب
shove
U
پرتاب
shies
U
پرتاب
jets
U
پرتاب
throwing
U
پرتاب
toss
U
پرتاب
shied
U
پرتاب
shoving
U
پرتاب
shy
U
پرتاب
shot put
U
پرتاب وزنه
thrusting
U
پرتاب کردن
foin
U
پرتاب کردن
flinging
U
افکندن پرتاب
unsling
U
پرتاب کردن
tilts
U
شتاب پرتاب
launching angle
U
زاویه پرتاب
upthrow
U
پرتاب ببالا
jettison
U
پرتاب کردن
hammer throw
U
پرتاب چکش
throwing the hammer
U
پرتاب چکش
thrust
U
پرتاب کردن
flings
U
افکندن پرتاب
projections
U
پرتاب طرح
projection
U
پرتاب طرح
slung
U
پرتاب شده
skeet
U
پرتاب کردن
shove
U
پرتاب شدن
bowshot
U
تیر پرتاب
tilt
U
شتاب پرتاب
tilted
U
شتاب پرتاب
small ball
U
پرتاب بی حالت
weight throw
U
پرتاب وزنه
shoved
U
پرتاب شدن
pouncing
U
پرتاب استامپ
launcher
U
پرتاب کننده
shoves
U
پرتاب شدن
pelted
U
پرتاب کردن
pelt
U
پرتاب کردن
launching site
U
محل پرتاب
sharity stripe
U
خط پرتاب ازاد
caster
U
پرتاب کننده
chucks
U
پرتاب نادرست
chucks
U
پرتاب توپ
chucked
U
پرتاب نادرست
charity shot
U
پرتاب ازاد
conversions
U
پرتاب ازاد
conversion
U
پرتاب ازاد
charity line
U
خط پرتاب ازاد
throw in
U
پرتاب اوت
chucked
U
پرتاب توپ
chuck
U
پرتاب توپ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com