Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
public relations
U
روابط عمومی
public affairs
U
روابط عمومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
community relations
U
قسمت روابط عمومی
Other Matches
labor relations
U
روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations
U
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
psychophysics
U
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
relations
U
روابط
diplomatic relations
U
روابط دیپلماتیک
communal relationship
U
روابط ناحیهای
marital relations
U
روابط زناشویی
disengagement
U
متارکه روابط
financial relations
U
روابط مالی
diplomatic relations
U
روابط سیاسی
good relations
U
روابط حسنه
ideological relations
U
روابط ارمانی
paratactic
U
فاقد روابط
economic relations
U
روابط اقتصادی
sexual relations
U
روابط جنسی
social relations
U
روابط اجتماعی
rapporchment
U
تجدید روابط
industrial relations
U
روابط صنعتی
terming
U
روابط فصل
termed
U
روابط فصل
term
U
روابط فصل
space relations
U
روابط فضایی
phalanstery
U
روابط تعاونی اجتماعی
interruption of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
severance of diaplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
break of relations
U
قطع روابط کردن
come to a rupture
U
قطع روابط کردن
come to rupture
U
قطع روابط کردن
flesh and blood
<idiom>
U
روابط نزیک داشتن
good neigbourly relations
U
روابط حسن همجواری
industrial relations
U
روابط کارگر وکارفرما
breach of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
rapprochement
U
ایجاد روابط حسنه
rupture of diplomatic relations
U
قطع روابط دیپلماتیک
ideological relations
U
روابط ایده ئولوژیک
rupture of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
means end relations
U
روابط وسیله- هدف
interstate relations
U
روابط بین الدول
internationals
U
وابسته به روابط بین المللی
amity
U
روابط حسنه حسن تفاهم
international economic relations
U
روابط اقتصادی بین المللی
international
U
وابسته به روابط بین المللی
psychophysics
U
مبحث روابط روان وماده
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
anthropology
U
مبحث روابط انسان با خدا
to off negotiations
U
اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
The sever ones connections ( relation ) with someone .
U
روابط خود را با کسی قطع کردن
to break off diplomatic relations
U
روابط دیپلماتیکی را قطع کردن
[سیاست]
minnesota spacial relations test
U
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
dynamic relation
U
روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
psychophysical
U
وابسته بعلم روابط میان تن وروان
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
ententes cordiales
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
entente
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
community relations
U
روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
ententes
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
input output analysis
U
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
geopolitic
U
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyosystematice
U
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
hackneyed
U
عمومی
the public voice
U
عمومی
wide
U
عمومی
general porpose
U
عمومی
wider
U
عمومی
widest
U
عمومی
ecumenic
U
عمومی
oecumenical
U
عمومی
popular
U
عمومی
rife
U
عمومی
common user
U
عمومی
generic
U
عمومی
overt
U
عمومی
outlining
U
خط عمومی
general
U
عمومی
outlines
U
خط عمومی
generals
U
عمومی
common
U
:عمومی
common
U
عمومی
commonest
U
:عمومی
public
U
عمومی
commonest
U
عمومی
commoners
U
عمومی
commoners
U
:عمومی
universal
U
عمومی
outlined
U
خط عمومی
outline
U
خط عمومی
common language
U
زبان عمومی
public domain
U
خط مشی عمومی
public facilities
U
تسهیلات عمومی
vogue
U
عمومی ورایج
buses
U
مسیر عمومی
public expenditures
U
مخارج عمومی
common nuisance
U
اضرار عمومی
bused
U
مسیر عمومی
common parts
U
قطعات عمومی
common purse
U
وجوه عمومی
mass poverty
U
فقر عمومی
public deposits
U
سپردههای عمومی
latrine
U
مستراح عمومی
public enterprises
U
موسسات عمومی
common user
U
خدمات عمومی
common labour
U
کارگر عمومی
mintster of public works
U
وزیرکارهای عمومی
public borrowing
U
استقراض عمومی
public benefits
U
منافع عمومی
checkup
U
معاینه عمومی
central war
U
جنگ عمومی
cameralistic science
U
مالیه عمومی
general equilibrium
U
تعادل عمومی
public a
U
وکیل عمومی
potlatch
U
جشن عمومی
plaza
U
میدان عمومی
alameda
U
گردشگاه عمومی
public cost
U
هزینه عمومی
overhead costs
U
هزینههای عمومی
bus
U
مسیر عمومی
common items
U
قطعات عمومی
public decency
U
عفت عمومی
common hardware
U
قطعات عمومی
common grid
U
شبکه عمومی
official submission
U
مناقصه عمومی
public debt
U
قرضه عمومی
open court
U
محکمه عمومی
collective call sign
U
معرف عمومی
pissoir
U
مستراح عمومی
general outpatient clinic
U
درمانگاه عمومی
general damage
U
خسارت عمومی
general concepts
U
تدبیر عمومی
general cargo
U
بار عمومی
generality
U
افهار عمومی
general assembly
U
مجمع عمومی
general amnesty
U
عفو عمومی
general register
U
ثبات عمومی
general allotment
U
اختصاصات عمومی
general relativity
U
نسبیت عمومی
general reserve
U
احتیاط عمومی
general outpost
U
پاسدار عمومی
general act
U
سند عمومی
general depot
U
انبار عمومی
general depot
U
امادگاه عمومی
general quarters
U
اسایشگاههای عمومی
general paralysis
U
فلج عمومی
general paresis
U
فلج عمومی
general mobilization
U
بسیج عمومی
general message
U
پیام عمومی
general plan
U
نقشه عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی
general meeting
U
جلسه عمومی
general intelligence
U
هوش عمومی
general psychology
U
روانشناسی عمومی
general grant
U
کمک عمومی
general factor
U
عامل عمومی
general education
U
اموزش عمومی
general ability
U
توانایی عمومی
general staff
U
ستاد عمومی
g/a
U
خسارت عمومی
in the sight of the public
U
در انظار عمومی
busses
U
مسیر عمومی
bussed
U
مسیر عمومی
prosecture
U
وکیل عمومی
counsel for the crown
U
وکیل عمومی
busing
U
مسیر عمومی
consolidated annuities
U
دیون عمومی
comulative action
U
اثر عمومی
encyclic
U
عمومی دوری
bussing
U
مسیر عمومی
general stock
U
سهام عمومی
general supplies
U
تدارکات عمومی
general supplies
U
اماد عمومی
fourth estate
U
مطبوعات عمومی
folkway
U
احساسات عمومی
folkway
U
طرزفکر عمومی
general support
U
پشتیبانی عمومی
general tariff
U
تعرفه عمومی
general theory
U
نظریه عمومی
general welfare
U
رفاه عمومی
public welfare
U
رفاه عمومی
generalities
U
افهار عمومی
common user items
U
اقلام عمومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com