English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marital relations U روابط زناشویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labor relations U روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations U برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
psychophysics U علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
wedlock U زناشویی
matrimony U زناشویی
married state U زناشویی
marriages U زناشویی
marriage U زناشویی
marital instability U نااستواری زناشویی
connubiality U بستگی زناشویی
homogamy U زناشویی بسته
marital stability U استواری زناشویی
marriage counselor U مشاور زناشویی
conjugally U ازراه زناشویی
marriage counseling U مشاوره زناشویی
marital counseling U مشاوره زناشویی
conjugality U حالت زناشویی
conjugal rights U حقوق زناشویی
consummation of marriage U دخول در زناشویی
extramarital U خارج از زناشویی
broken marriage U زناشویی گسیخته
connubial U وابسته به زناشویی
extra-marital U خارج از زناشویی
marriage life U زندگی زناشویی
marital U مربوط به زناشویی
matrimonial rights U حقوق زناشویی
marriage therapy U درمان زناشویی
married happiness U خوشی زناشویی
married life U زندگی زناشویی
miscegenation U زناشویی میان نژادی
to be untiedin marriage U پیوند زناشویی کردن
jactitation of marriage U دعوی دروغ نسبت به زناشویی
cat and dog life U زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
relations U روابط
financial relations U روابط مالی
communal relationship U روابط ناحیهای
public affairs U روابط عمومی
termed U روابط فصل
term U روابط فصل
public relations U روابط عمومی
terming U روابط فصل
rapporchment U تجدید روابط
ideological relations U روابط ارمانی
diplomatic relations U روابط سیاسی
diplomatic relations U روابط دیپلماتیک
disengagement U متارکه روابط
social relations U روابط اجتماعی
sexual relations U روابط جنسی
economic relations U روابط اقتصادی
good relations U روابط حسنه
space relations U روابط فضایی
industrial relations U روابط صنعتی
paratactic U فاقد روابط
rupture of diplomatic relations U قطع روابط دیپلماتیک
interstate relations U روابط بین الدول
means end relations U روابط وسیله- هدف
flesh and blood <idiom> U روابط نزیک داشتن
phalanstery U روابط تعاونی اجتماعی
rupture of diplomatic relations U قطع روابط سیاسی
rapprochement U ایجاد روابط حسنه
ideological relations U روابط ایده ئولوژیک
industrial relations U روابط کارگر وکارفرما
come to rupture U قطع روابط کردن
good neigbourly relations U روابط حسن همجواری
come to a rupture U قطع روابط کردن
break of relations U قطع روابط کردن
community relations U قسمت روابط عمومی
severance of diaplomatic relations U قطع روابط سیاسی
interruption of diplomatic relations U قطع روابط سیاسی
breach of diplomatic relations U قطع روابط سیاسی
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
internationals U وابسته به روابط بین المللی
psychophysics U مبحث روابط روان وماده
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
amity U روابط حسنه حسن تفاهم
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
to break off diplomatic relations U روابط دیپلماتیکی را قطع کردن [سیاست]
to off negotiations U اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
dynamic relation U روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
minnesota spacial relations test U ازمون روابط فضایی مینه سوتا
The sever ones connections ( relation ) with someone . U روابط خود را با کسی قطع کردن
psychophysical U وابسته بعلم روابط میان تن وروان
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
entente U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
community relations U روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
ententes U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes cordiales U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
condonation U اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
civil censorship U سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
restitution of conjugal rights U دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
european monetary agreement U موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com