Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
amity
U
روابط حسنه حسن تفاهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
entente
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes cordiales
U
روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
Other Matches
good relations
U
روابط حسنه
rapprochement
U
ایجاد روابط حسنه
cordial understanding
U
تفاهم قلبی و صمیمانه حسن تفاهم
labor relations
U
روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations
U
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations
U
برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
public morals
U
اخلاق حسنه
good relations
U
مناسبات حسنه
prejudicial to public morality
U
منافی اخلاق حسنه
well conditioned
U
نیکو خصال دارای صفات حسنه
psychophysics
U
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
rapport
U
تفاهم
concert
U
تفاهم
concerts
U
تفاهم
understandings
U
تفاهم
understanding
U
تفاهم
good understanding
U
حسن تفاهم
memorandum of understanding
U
یادداشت تفاهم
memorandum of understanding
U
تفاهم نامه
malentendu
U
سوء تفاهم
imbroglio
U
سوء تفاهم
misunderstanding
U
سوء تفاهم
misunderstandings
U
سوء تفاهم
misapprehension
U
سوء تفاهم
misapprehensions
U
سوء تفاهم
imbroglios
U
سوء تفاهم
cross-purposes
U
عدم تفاهم
misunderstood
U
سوء تفاهم کردن
unmistakable
U
عاری از سوء تفاهم
misunderstand
U
سوء تفاهم کردن
council of entent
U
شورای حسن تفاهم
gaingiving
U
سوء تفاهم اشتباه
misunderstands
U
سوء تفاهم کردن
unmistakable
U
خالی از اشتباه و سوء تفاهم بی تردید
unmistakably
U
خالی از اشتباه و سوء تفاهم بی تردید
to come to an explanation
U
سوء تفاهم یا اختلافی رارفع کردن
relations
U
روابط
industrial relations
U
روابط صنعتی
financial relations
U
روابط مالی
space relations
U
روابط فضایی
social relations
U
روابط اجتماعی
sexual relations
U
روابط جنسی
marital relations
U
روابط زناشویی
rapporchment
U
تجدید روابط
ideological relations
U
روابط ارمانی
public affairs
U
روابط عمومی
paratactic
U
فاقد روابط
economic relations
U
روابط اقتصادی
termed
U
روابط فصل
public relations
U
روابط عمومی
terming
U
روابط فصل
communal relationship
U
روابط ناحیهای
term
U
روابط فصل
disengagement
U
متارکه روابط
diplomatic relations
U
روابط دیپلماتیک
diplomatic relations
U
روابط سیاسی
rupture of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
break of relations
U
قطع روابط کردن
means end relations
U
روابط وسیله- هدف
severance of diaplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
interruption of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
breach of diplomatic relations
U
قطع روابط سیاسی
phalanstery
U
روابط تعاونی اجتماعی
come to rupture
U
قطع روابط کردن
flesh and blood
<idiom>
U
روابط نزیک داشتن
interstate relations
U
روابط بین الدول
community relations
U
قسمت روابط عمومی
good neigbourly relations
U
روابط حسن همجواری
industrial relations
U
روابط کارگر وکارفرما
ideological relations
U
روابط ایده ئولوژیک
come to a rupture
U
قطع روابط کردن
rupture of diplomatic relations
U
قطع روابط دیپلماتیک
anthropology
U
مبحث روابط انسان با خدا
psychophysics
U
مبحث روابط روان وماده
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
internationals
U
وابسته به روابط بین المللی
international
U
وابسته به روابط بین المللی
international economic relations
U
روابط اقتصادی بین المللی
cosmopolitanism
U
سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
to off negotiations
U
اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
The sever ones connections ( relation ) with someone .
U
روابط خود را با کسی قطع کردن
psychophysical
U
وابسته بعلم روابط میان تن وروان
dynamic relation
U
روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
minnesota spacial relations test
U
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
to break off diplomatic relations
U
روابط دیپلماتیکی را قطع کردن
[سیاست]
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
community relations
U
روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
input output analysis
U
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
geopolitic
U
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyosystematice
U
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
european monetary agreement
U
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com