English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relations U روابط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labor relations U روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations U برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
psychophysics U علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
paratactic U فاقد روابط
marital relations U روابط زناشویی
ideological relations U روابط ارمانی
good relations U روابط حسنه
communal relationship U روابط ناحیهای
diplomatic relations U روابط سیاسی
diplomatic relations U روابط دیپلماتیک
disengagement U متارکه روابط
financial relations U روابط مالی
industrial relations U روابط صنعتی
public relations U روابط عمومی
public affairs U روابط عمومی
space relations U روابط فضایی
term U روابط فصل
termed U روابط فصل
terming U روابط فصل
social relations U روابط اجتماعی
economic relations U روابط اقتصادی
sexual relations U روابط جنسی
rapporchment U تجدید روابط
phalanstery U روابط تعاونی اجتماعی
flesh and blood <idiom> U روابط نزیک داشتن
rupture of diplomatic relations U قطع روابط سیاسی
interstate relations U روابط بین الدول
good neigbourly relations U روابط حسن همجواری
means end relations U روابط وسیله- هدف
rupture of diplomatic relations U قطع روابط دیپلماتیک
ideological relations U روابط ایده ئولوژیک
come to rupture U قطع روابط کردن
severance of diaplomatic relations U قطع روابط سیاسی
interruption of diplomatic relations U قطع روابط سیاسی
industrial relations U روابط کارگر وکارفرما
community relations U قسمت روابط عمومی
breach of diplomatic relations U قطع روابط سیاسی
rapprochement U ایجاد روابط حسنه
break of relations U قطع روابط کردن
come to a rupture U قطع روابط کردن
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
international U وابسته به روابط بین المللی
psychophysics U مبحث روابط روان وماده
amity U روابط حسنه حسن تفاهم
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
internationals U وابسته به روابط بین المللی
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
to off negotiations U اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
psychophysical U وابسته بعلم روابط میان تن وروان
to break off diplomatic relations U روابط دیپلماتیکی را قطع کردن [سیاست]
dynamic relation U روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
The sever ones connections ( relation ) with someone . U روابط خود را با کسی قطع کردن
minnesota spacial relations test U ازمون روابط فضایی مینه سوتا
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
entente U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes cordiales U روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
community relations U روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
civil censorship U سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
bioecology U رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
sex U احساسات جنسی روابط جنسی
sexes U احساسات جنسی روابط جنسی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
european monetary agreement U موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com