Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
creep
U
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
creeps
U
رها شدن ناخواسته تیر ازدست تیرانداز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marks man
U
تیرانداز درجه 3 تفنگ تیرانداز نیمه ماهر
uncalled for
U
ناخواسته
de trop
U
ناخواسته
unwelcome
U
ناخواسته
uncalled-for
U
ناخواسته
officiously
U
ناخواسته
garbage
U
داده ناخواسته
officious
U
فضولانه ناخواسته
junk
U
داده ناخواسته
undesirable
U
ناخوش ایند ناخواسته
unsought
U
کوشش نشده ناخواسته
limited denied war
U
جنگ ناخواسته محدود
junk mail
U
اقلام پستی ناخواسته
give-aways
U
ازدست دادن
forfoitable
U
ازدست دادنی
lapsable
U
ازدست رفتنی
give-away
U
ازدست دادن
give away
U
ازدست دادن
get the sack
<idiom>
U
ازدست کار
disposable
U
ازدست دادنی
to take time by the forelock
U
را ازدست ندادن
loss
U
ازدست دادن
to let ship
U
ازدست دادن
to give away
U
ازدست دادن
to chuck away
U
ازدست دادن
shotgunner
U
تیرانداز
shooter
U
تیرانداز
sagittarius
U
تیرانداز
gunner
U
تیرانداز
gunners
U
تیرانداز
phase jitter
U
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
miss out on
<idiom>
U
ازدست دادن فرصت
miss the boat
<idiom>
U
ازدست دادن فرصت
to miss the buy
U
فرصت را ازدست دادن
I am tired of him .
U
ازدست اوخسته شده ام
to game away one's money
U
درقمارپول ازدست دادن
tumbled
U
ازدست دادن تعادل
etiolation
U
ازدست دادن رنگ
revendication
U
استردادزمین ازدست رفته
tumbles
U
ازدست دادن تعادل
tumble
U
ازدست دادن تعادل
marksmen
U
تیرانداز ماهر
expert gunner
U
تیرانداز ماهرتوپخانه
sharpshooter
U
تیرانداز ماهر
expert
U
تیرانداز ممتاز
experts
U
تیرانداز ممتاز
sharp shooter
U
تیرانداز درجه 1
sharp shooter
U
تیرانداز ممتاز
marksman
U
تیرانداز ماهر
snipers
U
تیرانداز از خفا
bowman
U
تیرانداز کمان کش
bowman
U
تیرانداز با کمان
archers
U
تیرانداز با کمان
archer
U
تیرانداز با کمان
sniper
U
تیرانداز از خفا
toxophilite
U
تیرانداز کماندار
distortions
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortion
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
end play
U
حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
filter
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filters
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
spent
U
نیروی خود را ازدست داده
effete
U
نیروی خود را ازدست داده
to lose one's reason
U
عقل خود را ازدست دادن
let off steam
<idiom>
U
ازدست دادن انرژی اضافه
to lose the t. of a discourse
U
رشته سخن را ازدست دادن
to guzzle away one's money
U
پول خودرادرمیگساری ازدست دادن
lose ground
U
فرصت خود را ازدست دادن
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
snipers
U
تیرانداز ماهر تفنگ
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
expert badge
U
نشان تیرانداز ممتاز
body alinement
U
تنظیم بدن تیرانداز
sniper
U
تیرانداز ماهر تفنگ
lose track of
<idiom>
U
ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
toss out
<idiom>
U
مجبور به ترک شدن ،ازدست دادن
elapsation
U
ازدست رفتن حق به واسطه مرور زمان
i parted from
U
تمام ان دارایی یا مال را ازدست دادم
to lose face
U
نام نیک یا اعتبارخودرا ازدست دادن
he lost his reason
U
عقل یا هوش خودرا ازدست داد
deflorate
U
تصرف شده بکارت ازدست داده
void
U
فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
marksman
U
تیرانداز ماهر
[ارتش و ورزش]
stationed
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
stations
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
toxophilite
U
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
She was crying over her misfortunes.
U
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
sailing
U
گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
benchrest
U
سکو برای تکیه دادن تیرانداز
to barter away
U
بطریق معاوضه ازدست دادن باکالای دیگرمعاوضه کردن
cheekpiece
U
تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
trap
U
سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
to catch out a batsman
U
گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
kibitzer
U
پشت دست نشین
[و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند]
[مثال در ورق بازی]
false
U
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
nosy parker
U
پشت دست نشین
[و پند ناخواسته می دهد یا فضولی می کند]
[مثال در ورق بازی]
virus
U
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
viruses
U
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود
crosstalk
U
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
cross modulation
U
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
curie point
U
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
streams
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
stream
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed
U
نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
hinting
U
در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
to put in one's oar
U
بعنوان کمک فضولی کردن کمک ناخواسته کردن
short international
U
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com