Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dishallucination
U
رهایی ازشیفتگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disillusionize
U
ازشیفتگی دراوردن
disenchant
U
ازشیفتگی در اوردن
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
quietus
U
رهایی
riddance
U
رهایی
salvation
U
رهایی
livery
U
رهایی
liveries
U
رهایی
abandonment
U
رهایی
escape
U
رهایی
escaped
U
رهایی
escapes
U
رهایی
deliverance
U
رهایی
rescued
U
رهایی
escapement
U
رهایی
extrication
U
رهایی
goby
U
رهایی
emancipation
U
رهایی
escaping
U
رهایی
delivery
U
رهایی
deliveries
U
رهایی
rescues
U
رهایی
rescue
U
رهایی
emanacipation
U
رهایی
rescuing
U
رهایی
relief
U
رهایی
rescuing
U
رهایی دادن
keep one's head above water
U
رهایی یافتن
rescues
U
رهایی دادن
acquittance
U
رهایی بخشودگی
emancipator
U
رهایی دهنده
break up value
U
قیمت رهایی
break off position
U
نقطه رهایی
break off
U
رهایی ازدرگیری
emergency relief
U
رهایی از بلایا
rescue
U
رهایی دادن
get out
U
رهایی یافتن
rescued
U
رهایی دادن
bomb release line
U
خط رهایی بمب
survivals
U
رهایی از انهدام
disillusions
U
رهایی از شیفتگی
disillusioning
U
رهایی از شیفتگی
disillusion
U
رهایی از شیفتگی
survival
U
رهایی از انهدام
disenchantment
U
رهایی از طلسم
to get rid of
U
رهایی یافتن از
to get off
U
رهایی یافتن از
to extricate oneself
U
رهایی یافتن
release point
U
نقطه رهایی
dropping angle
U
زاویه رهایی بمب
to save one's neck
U
از دار رهایی یافتن
to escape
[with something]
U
رهایی یافتن
[با چیزی]
to escape with life and limb
U
سختی رهایی جستن
on one's feet
<idiom>
U
رهایی ازبیماری یا مشکلات
lead us not into temtation
U
ماراازوسوسه شیطان رهایی ده
disengagement
U
رهایی از قید یا تعهد
releases
U
منتشر ساختن رهایی
released
U
منتشر ساختن رهایی
release
U
منتشر ساختن رهایی
bailment
U
رهایی به قید ضمانت
impasse
U
حالتی که از ان رهایی نباشد
bomb release point
U
نقطه رهایی بمب
to p anyone through danger
U
کسی را از خطر رهایی دادن
redeem
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
redeemers
U
رهایی بخش نجات دهنده
redeemer
U
رهایی بخش نجات دهنده
sector
U
تقسیم دیسک به شیار رهایی
releases
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
released
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
release
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
saves
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saved
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
save
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
redeemed
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
redeeming
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
redeems
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
emergency relief
U
رهایی ازمصایب غیر مترقبه
get off
U
رهایی یافتن پیاده شدن از
angular velocity
U
سرعت زاویهای رهایی بمب
helicopter breakup point
U
نقطه رهایی هلیکوپترها ازستون
disencumbrance
U
رهایی ازقیدیاگرفتاری رهاسازی ازقید
sectors
U
تقسیم دیسک به شیار رهایی
release point
U
نقطه رهایی ستون راهپیمایی
apotheoses
U
رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
apotheosis
رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
discharges
U
اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
discharge
U
اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
four freedoms
U
دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
inextricably
U
چنانکه نتوان از ان بیرون امد یا رهایی یافت
moonlight fliting
U
گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
break up value
U
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
paint oneself into a corner
<idiom>
U
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
succor
U
کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
succour
U
کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
stacked
U
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stack
U
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacks
U
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
escaped
U
رهایی جستن خلاصی جستن
escape
U
رهایی جستن خلاصی جستن
escaping
U
رهایی جستن خلاصی جستن
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
escapes
U
رهایی جستن خلاصی جستن
final bomb release line
U
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com