Perdic | رنگ گذاری- رنگ ضخیم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	impasto U	رنگ گذاری- رنگ ضخیم

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	coarser U	ضخیم
	coarse U	ضخیم
	coarsest U	ضخیم
	squatty U	ضخیم
	thickish U	نسبتا ضخیم
	mackinaw U	پتوی ضخیم
	paper base laminate U	کاغذ ضخیم
	body U	ضخیم کردن
	kraft paper U	کاغذ ضخیم
	plank U	تخته ضخیم
	junk bozrd U	مقوای ضخیم
	thicken U	ضخیم کردن
	russet U	روستایی ضخیم
	russetting U	ضخیم زبر
	straw board U	مقوای ضخیم
	thickly U	نسبتا ضخیم
	russeting U	ضخیم زبر
	thickeners U	ضخیم ساز
	thickens U	ضخیم کردن
	boldface U	حروف ضخیم
	thickened U	ضخیم کردن
	thickener U	ضخیم ساز
	bodies U	ضخیم کردن
	residential investments U	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
	thick film circuit U	مدار غشایی ضخیم
	sludge U	رسوب گل و لای ضخیم
	pea jacket U	ژاکت ضخیم ملوانان
	bar U	خط یا بلاک ضخیم رنگی
	shear thickening U	ضخیم شدن برش
	gross U	شرم اور ضخیم
	grossed U	شرم اور ضخیم
	grosses U	شرم اور ضخیم
	grossing U	شرم اور ضخیم
	bars U	خط یا بلاک ضخیم رنگی
	grossest U	شرم اور ضخیم
	blunting U	دارای لبه ضخیم رک
	bluntest U	دارای لبه ضخیم رک
	blunter U	دارای لبه ضخیم رک
	blunts U	دارای لبه ضخیم رک
	blunted U	دارای لبه ضخیم رک
	blunt U	دارای لبه ضخیم رک
	gigas U	دارای ساقه ضخیم تر
	gigas U	برگهای ضخیم تر و تیره تر
	grosser U	شرم اور ضخیم
	acceleration principle U	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
	bulge out U	شکم دادن ضخیم شدن
	bold face U	حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
	macrame U	توری ضخیم و ریشه دار
	Bolivia U	پارچهی پشمی ضخیم و نرم
	punctuation mark U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	punctuation marks U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	desired investment U	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
	overcapitalization U	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
	pall U	پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
	palling U	پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
	palled U	پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
	nimbostratus U	ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
	triggerfish U	ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
	skirting armor U	ضخیم ترین قسمت زره تانک
	stencil paper U	کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
	palls U	پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
	reefers U	جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
	reefer U	جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
	cooperative scorer U	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
	unintended investment U	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
	cell U	خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
	cells U	خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
	under weft U	پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
	public U	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
	fuze U	ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
	fuzing U	چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
	kemp U	پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
	thick Ethernet U	شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
	bituminous paint U	رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
	ethernet U	شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
	aggrade U	ضخیم کردن هموار کردن
	coding U	کد گذاری
	lineation U	خط گذاری
	indention U	تو گذاری
	coronation U	تاج گذاری
	scoring U	نمره گذاری
	valuations U	ارزش گذاری
	pagination U	صفحه گذاری
	frustrations U	عقیم گذاری
	insertion U	جوف گذاری
	insulation U	عایق گذاری
	mining U	مین گذاری
	numbering U	شماره گذاری
	collocation U	باهم گذاری
	indentations U	دندانه گذاری
	enterprise U	سرمایه گذاری
	indentation U	دندانه گذاری
	enterprises U	سرمایه گذاری
	frustration U	عقیم گذاری
	piping U	لوله گذاری
	coding U	کد گذاری چیزی
	coding U	علامت گذاری
	edgings U	لبه گذاری
	legislation U	قانون گذاری
	scaling U	مقیاس گذاری
	investments U	سرمایه گذاری
	ovulation U	تخمک گذاری
	sanding U	ماسه گذاری
	costing U	قیمت گذاری
	costing U	هزینه گذاری
	investment U	سرمایه گذاری
	valuation U	ارزش گذاری
	grading U	نمره گذاری
	edging U	لبه گذاری
	trapping U	تله گذاری
	coronations U	تاج گذاری
	policy making U	سیاست گذاری
	policy-making U	سیاست گذاری
	pricing U	قیمت گذاری
	weft insertion U	پود گذاری
	wicking U	فتیله گذاری
	undervaluation U	کم ارزش گذاری
	structuralization U	بنیان گذاری
	signallzation U	علامت گذاری
	sequencing U	ترتیب گذاری
	sedimentation U	رسوب گذاری
	sedimentation U	لایه گذاری
	scale factor U	مقیاس گذاری
	puncuation U	نقطه گذاری
	prochronism U	جلوترتاریخ گذاری
	preterition U	فرو گذاری
	prefixture U	سرواژه گذاری
	prefixture U	جلو گذاری
	prefixture U	پیش گذاری
	iatraliptics U	مرهم گذاری
	hypothecation U	رهن گذاری
	hypothecation U	گرو گذاری
	hyphenation U	خط تیره گذاری
	disposure U	درمعرض گذاری
	dimensioning U	اندازه گذاری
	demomination U	نام گذاری
	dateline U	تاریخ گذاری
	cupellation U	قال گذاری
	codes and codification U	علامت گذاری
	capitalization U	سرمایه گذاری
	ingravescence U	رو بشدت گذاری
	aggradation U	ابرفت گذاری
	lettering U	حروف گذاری
	impressions U	نشان گذاری
	impression U	نشان گذاری
	idegraphy U	نشان گذاری
	imposition of hands U	دست گذاری
	prefixion U	سرواژه گذاری
	prefixion U	جلو گذاری
	prefixion U	پیش گذاری
	petarder U	مامورخرج گذاری پل
	nomography U	فن قانون گذاری
	nomographer U	قانون گذاری
	nomenclauture U	نام گذاری
	minelaying U	مین گذاری
	mark sensing U	نشان گذاری
	lodgment U	ودیعه گذاری
	lodgement U	ودیعه گذاری
	limit of load U	حد بار گذاری
	lable U	جهت گذاری
	inunction U	مرهم گذاری
	interposition U	پا میان گذاری
	spacing U	فاصله گذاری
	synthesising U	هم گذاری کردن
	masking U	نقاب گذاری
	padding U	لایی گذاری
	punctuation U	نقطه گذاری
	marks U	علامت گذاری
	casings U	لوله گذاری
	ovulations U	تخمک گذاری ها
	notations U	نشان گذاری
	load U	فشنگ گذاری
	notation U	نشان گذاری
	loads U	فشنگ گذاری
	synthesis U	هم گذاری اختلاط
	exposure U	درمعرض گذاری
	exposures U	درمعرض گذاری
	syntheses U	هم گذاری اختلاط
	mark U	علامت گذاری
	markings U	علامت گذاری
	loading U	بار گذاری
	synthesises U	هم گذاری کردن
	encoding U	رمز گذاری
	synthesize U	هم گذاری کردن
	synthesized U	هم گذاری کردن
	denomination U	نام گذاری
	denominations U	نام گذاری
	synthesised U	هم گذاری کردن
	synthesizing U	هم گذاری کردن
	demarcation U	علامت گذاری
	devise U	ارث گذاری
	devised U	ارث گذاری
	devises U	ارث گذاری
	synthesizes U	هم گذاری کردن
	marking U	علامت گذاری
	invest U	سرمایه گذاری
	discrimination U	فرق گذاری
	financing U	سرمایه گذاری
	pointing U	نقطه گذاری
	finances U	سرمایه گذاری