English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scumble U رنگهای نقاشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
Other Matches
pantone matching system U روش استاندارد تط بیق رنگهای جوهر روی صفحه و خروجی چاپ شده با استفاده از کتاب رنگهای از پیش تعریف شده
vorticism U مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] U رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
complementary colors U رنگهای مکمل
prism U رنگهای شوشه
variegated colours U رنگهای گوناگون
prisms U رنگهای شوشه
vat dyes U رنگهای خمرهای
hard colors U رنگهای سنگین
dye vat U رنگهای خمرهای
fundamental colors U رنگهای اصلی
color antagonists U رنگهای متضاد
principal colors U رنگهای اصلی
primary colours U رنگهای اصلی
metallic paints U رنگهای فلزی
saturated colour U رنگهای روشن
primary colors U رنگهای اصلی
chromatic colors U رنگهای فامی
spectral colours U رنگهای طیف
spectral colours U رنگهای طیفی
coal tar dyes U رنگهای قطرانی
primary colors U رنگهای نخستین
pyronine U رنگهای قلیایی زرد
heterochromatic U دارای رنگهای مختلف
metamers U رنگهای همسان نما
the prismatic colours U رنگهای هفتگانه شوسه
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
varicolored U دارای رنگهای متغیر
heterochromous U دارای رنگهای گوناگون
pastel shades U سایه رنگهای خفیف
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
I dislike dull colors . U رنگهای مات را دوست ندارم
pavonazzo U مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
sienna U که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
spectrum U رنگهای مریی درطیف بین
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
blur U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurred U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
kinemacolour U سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد
blurring U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurs U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
cameo U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
palettes U مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
identities U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
palette U مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
identity U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
cameos U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
lapped U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
opah U یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
lap U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
nitrobenzene U ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
CLUT U جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
tristimulus values U مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
kernel U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
canvas U نقاشی
paintings U نقاشی
painting U نقاشی
daubry U نقاشی بد
daubery U نقاشی بد
canvases U نقاشی
portrait U نقاشی
portraits U نقاشی
pictorial art U نقاشی
the brush U نقاشی
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
bepaint U نقاشی کردن
illusiansm U نقاشی سه بعدی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
pastel U نقاشی بامدادرنگی
oil painting U نقاشی بارنگ
oil paintings U نقاشی بارنگ
miniature U نقاشی باتذهیب
miniatures U نقاشی باتذهیب
spackle U بتونه نقاشی
living picture U پرده نقاشی
sand painting U نقاشی روی شن
mirror drawing U نقاشی از ایینه
polychromy U نقاشی رنگارنگ
plychromy U نقاشی رنگارنگ
picture gallery U اطاق نقاشی
painting and the like U نقاشی و مانند ان
pallet knife U کاردک نقاشی
impaint U نقاشی کردن
illusionism U نقاشی از منافرخیالی
tablature U تصویر نقاشی
drawing key U کپیه نقاشی
white ground technique U اسلوب نقاشی
watercolor U نقاشی ابرنگ
water colour U نقاشی ابرنگی
wall painting U نقاشی دیواری
his painting lacked repose U نقاشی وی توافق
paysage U نقاشی دورنما
nocturnes U نقاشی از منظره شب
animations U نقاشی متحرک
animation U نقاشی متحرک
murals U نقاشی دیواری
pencilling U نقاشی مدادی
fresco U نقاشی دیواری
pencils U نقاشی مدادی
portraiture U نقاشی از صورت
mural U نقاشی دیواری
picturing U نقاشی کردن
pictures U نقاشی کردن
pictured U نقاشی کردن
picture U نقاشی کردن
paints U رنگ نقاشی
brush U نقاشی کردن
graphic U مربوط به نقاشی
brushes U نقاشی کردن
paint U رنگ نقاشی
pencil U نقاشی مدادی
frescoes U نقاشی دیواری
nocturne U نقاشی از منظره شب
finger painting U نقاشی انگشتی
palette knife U کاردک نقاشی
finger painting U نقاشی با انگشت
palette knives U کاردک نقاشی
painted U نقاشی شده
tableaux U پرده نقاشی
tableaus U پرده نقاشی
easel U سه پایه نقاشی
easels U سه پایه نقاشی
tableau U پرده نقاشی
tableaux U دور نمای نقاشی
Oil painting . U نقاشی رنگ روغن
old master U نقاشی هر یک از این هنرمندان
plafond U سقف نقاشی شده
tableaus U دور نمای نقاشی
sea piece U نقاشی منظره دریا
oil color U روغن مخصوص نقاشی
tableau U دور نمای نقاشی
scenography U نقاشی پردههای نمایش
scenograph U منظره نقاشی شده
paint brush قلم موی نقاشی
tablature U نقاشی دیواری یا سقفی
vase painting U نقاشی روی سفال
fresco U نقاشی ابرنگی روی گچ
palette U جعبه رنگ نقاشی
fresco U نقاشی ابرنگی کردن
comic strips U فیلمهای نقاشی شده
chiaroscuro U نقاشی سیاه قلم
frescoes U نقاشی ابرنگی کردن
frescoes U نقاشی ابرنگی روی گچ
animated cartoon U فیلمهای نقاشی شده
panels U نقاشی روی چوی
panel U نقاشی روی چوی
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
line drawings U نقاشی با مداد وقلم
oil painting U نقاشی رنگ روغنی
oil paintings U نقاشی رنگ روغنی
graphic U مربوط به نقاشی یاترسیم
draw a person test U ازمون نقاشی ادم
draw a man test U ازمون نقاشی ادمک
palettes U جعبه رنگ نقاشی
comic strip U فیلمهای نقاشی شده
old masters U نقاشی هر یک از این هنرمندان
bleeds U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleed U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
arras U نقاشی طراحی قلاب دوزی
kakemone U [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
mezzotinto U نقاشی سایه روشن کردن
predella U نقش یا نقاشی در روی خیزپله
drawings U هنر طراحی تابلو نقاشی
gallery U جای ارزان اطاق نقاشی
goodenough draw a man test U ازمون نقاشی ادمک گودایناف
crayons U مداد ابرو نقاشی کردن
crayon U مداد ابرو نقاشی کردن
galleries U جای ارزان اطاق نقاشی
frank drawing completion test U ازمون تکمیل نقاشی فرانک
canvas U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
mezzotint U نقاشی سایه روشن کردن
cel U فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
canvases U کرباس پارچه مخصوص نقاشی
divisinism U تجزیه کاری رنگ در نقاشی
pornography U نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
brushes U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
To fake an oil – painting . U یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
brush U شکل وسیله برس در بسته نقاشی
war paint U نقاشی بدن برای رزم و پیکار
encaustic U نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
ambience U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambiance U نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
canvas U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pieta U نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
canvases U پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
Biedermeier U [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
The painting is only a copy. U این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
grisaille U نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
The painting portrays the death of Nelson. U این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
applique U نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
picturesqueness U شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
paint roller mill U غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
colour U امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours U امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com