English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pastel shades U سایه رنگهای خفیف
Other Matches
pantone matching system U روش استاندارد تط بیق رنگهای جوهر روی صفحه و خروجی چاپ شده با استفاده از کتاب رنگهای از پیش تعریف شده
febricula U تب خفیف
fainter U خفیف
fainted U خفیف
faint U خفیف
low U خفیف
faintest U خفیف
faints U خفیف
gauze U مه خفیف
mildest U خفیف
milder U خفیف
waff U خفیف
mild U خفیف
hypomania U جنون خفیف
hypomania U شیدایی خفیف
hypomania U مانی خفیف
let-ups U خفیف شدن
let-up U خفیف شدن
let up U خفیف شدن
low pressure U فشار خفیف
stroke U ضربه خفیف
popgun U تفنگ خفیف
smallest U محقر خفیف
smaller U محقر خفیف
small U محقر خفیف
lowers U خفیف کردن
lowering U خفیف کردن
lower U خفیف کردن
pseudodebility U کودنی خفیف
lowered U خفیف کردن
stroked U ضربه خفیف
strokes U ضربه خفیف
stroking U ضربه خفیف
gossamery U خفیف لطیف
hemiparesis U فلج خفیف یک سویه
whee U صدای سوت خفیف
low tide U جزر ومد خفیف
low water U جزر ومد خفیف
subrange U میدان تیر خفیف
hypomanic U دارای جنون خفیف
neap U خفیف ترین جزر و مد
low explosive U ماده منفجره کندسوختار خفیف
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
paresis U فلج خفیف ضعف عضلانی
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
microseism U زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
complementary colors U رنگهای مکمل
variegated colours U رنگهای گوناگون
vat dyes U رنگهای خمرهای
hard colors U رنگهای سنگین
color antagonists U رنگهای متضاد
coal tar dyes U رنگهای قطرانی
spectral colours U رنگهای طیفی
spectral colours U رنگهای طیف
principal colors U رنگهای اصلی
fundamental colors U رنگهای اصلی
metallic paints U رنگهای فلزی
dye vat U رنگهای خمرهای
primary colors U رنگهای نخستین
primary colors U رنگهای اصلی
saturated colour U رنگهای روشن
chromatic colors U رنگهای فامی
prism U رنگهای شوشه
primary colours U رنگهای اصلی
prisms U رنگهای شوشه
scumble U رنگهای نقاشی
varicolored U دارای رنگهای متغیر
the prismatic colours U رنگهای هفتگانه شوسه
heterochromous U دارای رنگهای گوناگون
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
metamers U رنگهای همسان نما
heterochromatic U دارای رنگهای مختلف
pyronine U رنگهای قلیایی زرد
I dislike dull colors . U رنگهای مات را دوست ندارم
sienna U که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
pavonazzo U مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
spectrum U رنگهای مریی درطیف بین
blurred U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurring U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurs U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
kinemacolour U سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد
blur U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
identity U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
cameos U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
identities U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
cameo U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
palette U مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palettes U مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
opah U یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
lap U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lapped U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
tristimulus values U مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
CLUT U جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
nitrobenzene U ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
kernel U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
bleed U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleeds U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
degrade U کم کردن درجه خفیف کردن
degrades U کم کردن درجه خفیف کردن
colour U امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours U امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
ttl U طراحی صفحه نمایش که فقط سیگنالهای دیجیتال را می پذیرد و بنابراین فقط تصاویر تک رنگ را می پذیرد یا مجموعه رنگهای محدود
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
colours U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com