English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hoofer U رقاص حرفهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coryphee U رقاص
dancer U رقاص
terpsichorean U رقاص
dancers U رقاص
balance wheel U رقاص ساعت
jigger U رقاص رامشگر
terpsichore U رقاص رقص
nautch U که دران رقاص میرقصند
funambulist U رقاص یا بازیگرروی بند
artistes U اوازه خوان یا رقاص
artiste U اوازه خوان یا رقاص
She portrays a dancer in the film. U او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
lifetime U حرفهای
pro U حرفهای
pro- U حرفهای
lifetimes U حرفهای
professional U حرفهای
professionals U حرفهای
occupational U حرفهای
extra professional U خارج حرفهای
bailsman U ضامن حرفهای
big words U حرفهای گنده
jargon U زبان حرفهای
malpractices U کژکاری حرفهای
vocational education U اموزش حرفهای
occupation disease U امراض حرفهای
pillow talk U حرفهای خصوصی
hit men U آدم کش حرفهای
hit man U آدم کش حرفهای
vocational school U اموزشگاه حرفهای
training school U اموزشگاه حرفهای
semipro U نیمه حرفهای
professional status U پایگاه حرفهای
professional misconduct U اشتباه حرفهای
professional code U ضوابط حرفهای
prizefighter U بوکسور حرفهای
sweet nothings U حرفهای عاشقانه
malpractice U کژکاری حرفهای
technological U حرفهای صنعتی
vocation U پیشهای حرفهای
vocations U پیشهای حرفهای
technologically U حرفهای صنعتی
professionalism U ورزش حرفهای
gladiator U بوکسور حرفهای
gladiators U بوکسور حرفهای
trade schools U مدرسه حرفهای
trade school U مدرسه حرفهای
laymen U شخص غیر حرفهای
jockey U اسب سوار حرفهای
miliaman U سرباز حرفهای یاپیمانی
old wives' tales U حرفهای خاله زنکی
old wives' tale U حرفهای خاله زنکی
divisions U اتحادیه باشگاههای حرفهای
jockeys U اسب سوار حرفهای
jar ram molding machine U دستگاه قالبریزی حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) . U حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
layman U شخص غیر حرفهای
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
lays U غیر حرفهای عامی
all pro U تیم ستارههای حرفهای
lay U غیر حرفهای عامی
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
division U اتحادیه باشگاههای حرفهای
to i. from somebodies words U از حرفهای کسی استنباط کردن
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
peizefight U مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
That is unmitigated nonsense. U این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
ranker U افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
vanish U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanished U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tours U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishing U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism U اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
Eavesdrop U فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioner U وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners U وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet U la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnics U چند رشتهای چند حرفهای
polytechnic U چند رشتهای چند حرفهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com