English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stripteaser U رقاصه برهنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nautch girl U رقاصه
balletgirl U رقاصه
danseuse U رقاصه
ballerinas U رقاصه
ballerina U رقاصه
geisha U رقاصه ژاپونی
geishas U رقاصه ژاپونی
danseuse U رقاصه بالت
ballerinas U رقاصه بالت
ballerina U رقاصه بالت
toe dance U رقاصه روی نوک پا
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
stripped U برهنه
untented U برهنه
sky clad U برهنه
denudate U برهنه
bald U برهنه
balder U برهنه
baldest U برهنه
baldly U برهنه
discalceated U برهنه
discalceate U برهنه
evite U زن برهنه
oats U جو برهنه
nude U برهنه
naked U برهنه
nudes U برهنه
starkers U برهنه
gymnocarpous U برهنه میوه
stark naked U بکلی برهنه
to bare U برهنه کردن
to lay bare U برهنه کردن
denudation U برهنه سازی
gymnogynous U برهنه تخمدان
gymnopterous U برهنه بال
nakedly U برهنه وار
lay bare U برهنه کردن
gymnostomous U برهنه دهان
gymnospore U هاگ برهنه
widowed of fruits U برهنه از میوه
undressed U لخت برهنه
strip U برهنه کردن
barehanded <adj.> U با دست برهنه
divestiture U برهنه سازی
gymnosophist U فیلسوف برهنه
denude U برهنه کردن
disrobing U برهنه کردن
disrobes U برهنه کردن
denuded U برهنه کردن
disrobed U برهنه کردن
denudes U برهنه کردن
disrobe U برهنه کردن
denuding U برهنه کردن
bareback U سواراسب برهنه
uncover U برهنه کردن
stripping U برهنه سازی
barebaked U سواراسب برهنه
uncovers U برهنه کردن
peeled U زائر برهنه
adamite U ادم برهنه
uncovering U برهنه کردن
achene U تخم برهنه
baring U برهنه کردن اشکارکردن
barest U برهنه کردن اشکارکردن
bares U برهنه کردن اشکارکردن
barer U برهنه کردن اشکارکردن
bared U برهنه کردن اشکارکردن
magascopic U نمودار بچشم برهنه
bald animal or tree U درخت یا حیوان برهنه
peeled U برهنه نخ نما شده
bare U برهنه کردن اشکارکردن
aphyllous U بی شاخ و برگ برهنه
indecent exposure U نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
Cupid U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids U خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
gymnosophy U اصول وطرز زندگی فیلسوفان ومرتاضهای برهنه هندی
gymnopaedic U درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
poeeping tom U ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
uncover U اشکار کردن برهنه کردن
uncovering U اشکار کردن برهنه کردن
uncovers U اشکار کردن برهنه کردن
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com