Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subject
U
رعایا موضوع
subjected
U
رعایا موضوع
subjecting
U
رعایا موضوع
subjects
U
رعایا موضوع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peasantry
U
رعایا
peasntry
U
رعایا کشاورزان
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
U
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
plotless
U
بی موضوع
indirect objects
U
موضوع
subjects
U
موضوع
mattering
U
موضوع
motif
U
موضوع
motifs
U
موضوع
texts
U
موضوع
subjecting
U
موضوع
question
U
موضوع
subject
[topic]
U
موضوع
topic
U
موضوع
questioned
U
موضوع
questions
U
موضوع
head
U
موضوع
point
U
موضوع
subject
U
موضوع
subjected
U
موضوع
propositioned
U
موضوع
themes
U
موضوع ها
subjects
U
موضوع ها
criteria
U
موضوع
objected
U
موضوع
afair
U
موضوع
objecting
U
موضوع
object
U
موضوع
topic
U
موضوع
topics
U
موضوع
theme
U
موضوع
direct objects
U
موضوع
issues
U
موضوع
propositions
U
موضوع
objects
U
موضوع
topics
U
موضوع ها
mattered
U
موضوع
matter
U
موضوع
issued
U
موضوع
matters
U
موضوع
text
U
موضوع
issue
U
موضوع
themes
U
موضوع
propositioning
U
موضوع
proposition
U
موضوع
irrelevant
U
خارج از موضوع
neither here nor there
<idiom>
U
بیربط به موضوع
universe of discourse
U
موضوع بحث
problem
U
معما موضوع
problems
U
معما موضوع
recitations
U
تعریف موضوع
subject of debate
U
موضوع دعوی
subject and predicate
U
موضوع و محمول
subduce
U
موضوع کردن
objective complement
U
مکمل موضوع
out of question
U
خارج از موضوع
side issue
U
موضوع فرعی
not to point
U
بیرون از موضوع
monomaniac
U
دیوانه یک موضوع
matter on hand
U
موضوع بحث
in contestation
U
موضوع بحث
affaire d'honneur
U
موضوع شرافتی
beside the question
U
خارج از موضوع
lemma
U
مقدمه موضوع
it is a question of money
U
موضوع بسته به
off the track
U
از موضوع پرت
privity
U
موضوع محرمانه
at issue
U
موضوع بحث
recitation
U
تعریف موضوع
sign position
U
موضوع علامت
sides of the question
U
اطراف موضوع
side show
U
موضوع فرعی
res ipsa loquitur
U
موضوع گویاست
subject
U
شیی موضوع
subjected
U
شیی موضوع
not to the point
U
خارج از موضوع
side issues
U
موضوع فرعی
subjecting
U
شیی موضوع
subjects
U
شیی موضوع
in question
U
موضوع بحث
subject matter
U
مطلب موضوع
postulates
U
اصل موضوع
a horse of another colour
[different colour]
U
موضوع علیحده
What gives?
U
موضوع چه است؟
What is happening?
U
موضوع چه است؟
What's up?
U
موضوع چه است؟
What's wrong?
U
موضوع چه است؟
case
U
موضوع حالت
cases
U
موضوع حالت
What's going on?
U
موضوع چه است؟
What is the matter?
U
موضوع چه است؟
What's on?
U
موضوع چه است؟
What's cooking?
U
موضوع چه است؟
grievance
U
موضوع شکایت
postulating
U
اصل موضوع
decade
U
ده موضوع یا رویداد
business
U
موضوع تجارت
businesses
U
موضوع تجارت
postulated
U
اصل موضوع
postulate
U
اصل موضوع
What's the matter?
U
موضوع چیه؟
issued
U
موضوع شماره
objected
U
موضوع منظره
object
U
موضوع منظره
indirect objects
U
موضوع منظره
subject matter
U
موضوع اصلی
decades
U
ده موضوع یا رویداد
direct objects
U
موضوع منظره
issue
U
موضوع شماره
issue
U
موضوع دعوی
issued
U
موضوع دعوی
issues
U
موضوع شماره
issues
U
موضوع دعوی
What is it all about ?
U
موضوع چیست ؟
objecting
U
موضوع منظره
fair game
<idiom>
U
موضوع تهاجم
objects
U
موضوع منظره
What's behind all this?
U
موضوع چه است؟
It dawned on me.
U
بعدش من
[آن موضوع را]
فهمیدم.
it is a question of money
U
موضوع پول است
It deals with ...
U
موضوع در باره ... است.
subjecting
U
مبحث موضوع مطالعه
deviate from the main subject
U
از موضوع خارج شدن
question in dispute
U
موضوع متنازع فیه
embroglio
U
گیر موضوع غامض
i a with you on that matter
U
من در ان موضوع با شماموافق هستم
matter in hand
U
موضوع مورد بحث
subjects
U
مبحث موضوع مطالعه
subjected
U
مبحث موضوع مطالعه
object of worship
U
موضوع پرستش یاستایش
permit goods coveredby
U
کالای موضوع پروانه
at stake
U
نامعلوم موضوع بحث
obiter dictum
U
خارج از موضوع دعوی
reagent
U
موضوع ازمایش روانی
contenting
U
موضوع یک برنامه یا متن
contested area
U
منطقه موضوع اختلاف
donnee
U
موضوع داستان یا درام
The contrary was proved.
U
عکس موضوع ثابت شد
the matter is perplexed
U
موضوع درهم است
the matter in hand
U
موضوع مورد بحث
that is not the question
U
موضوع این نیست
lowdown
<idiom>
U
لپ مطلب ،حقیقت موضوع
red herring
<idiom>
U
از موضوع اصلی دورکردن
that is a matter of habit
U
موضوع عادت است
monographs
U
رساله درباره یک موضوع
monograph
U
رساله درباره یک موضوع
name of the game
<idiom>
U
قسمت اصلی یک موضوع
plot
U
موضوع اصلی توط ئه
plots
U
موضوع اصلی توط ئه
plotted
U
موضوع اصلی توط ئه
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument).
U
موضوع بحث وصحبت ما
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) .
U
ربطی به موضوع ندارد
bet
U
موضوع شرط بندی
vexata questio
U
موضوع متنازع فیه
topicality
U
موضوع موردبحث روز
thematic apperception test
U
ازمون اندریافت موضوع
the tax in question
U
مالیات موضوع بحث
dawn on
<idiom>
U
روشن شدن (موضوع)
there
U
دراین موضوع انجا
stick to the point
U
از موضوع خارج نشوید
cause
U
موضوع منازع فیه
bets
U
موضوع شرط بندی
gambit
U
بذله موضوع بحث
subject
U
مبحث موضوع مطالعه
gambits
U
بذله موضوع بحث
remind me ofit
U
ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
causes
U
موضوع منازع فیه
content
U
موضوع یک برنامه یا متن
causing
U
موضوع منازع فیه
sonnet sequence
U
غزلیات دارای موضوع واحد
It is pointless for her to come here .
U
موضوع ندارد اینجا بیاید
love is everything
U
موضوع اصلی محبت است
To stick to the main topic ( issue ).
U
از موضوع اصلی خارج نشدن
text book
U
کتاب اصلی دریک موضوع
wide of the subject
U
از موضوع پرت خارج ازموضوع
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
Why have you seized on this topic?
U
چرا چسبیدی به این موضوع ؟
He feels bad about it . He is concerned about it.
U
از این موضوع ناراحت است
You must not relent on this point . You must stand firm.
U
مبادا سر این موضوع شل بیائی
matter of mutual interest
U
موضوع دارای سود دوجانبه
to expatiate on a subject
U
راجع یک موضوع زیادگویی کردن
get wise to something/somebody
<idiom>
U
درمورد موضوع محرمانه فهمیدن
relational database
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
relational database management system
U
نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
I'll look into the matter.
U
من موضوع را دنبال خواهم کرد.
That is a separate question.
U
این یک موضوع جدایی است.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com