Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
auxesis
U
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amitosis
U
تقسیم مستقیم یاخته
inconsonantly
U
باعدم توافق
oogamous
U
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
stealing from a protected palce
U
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
divisor
U
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous
U
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier
U
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
baseband
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band
U
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding
U
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdivided
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing
U
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
sectors
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
U
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
duad
U
توام
gemel
U
توام
adnate
U
توام
geminate
U
توام
twin
U
توام
twinned
U
توام
mixed
U
توام
biparous
U
توام زا
joint
U
توام
gemini
U
توام
unicellularity
U
تک یاخته
unicellular
U
تک یاخته
cell
U
یاخته
protozoan
U
تک یاخته
protozoon
U
تک یاخته
cells
U
یاخته
biont
U
یاخته
acellular
U
بی یاخته
easeful
U
توام باراحتی
mixed air
U
توام هوا
mixed graze
U
توام زمین
twinned
U
توام کردن
twin
U
توام کردن
integrated staff
U
ستاد توام
geminate
U
توام کردن
integrating
U
توام کردن
integrated training
U
اموزش توام
intergrowth
U
رویش توام
aluminum coating by spraying amalgamate
U
توام کردن
reatrain
U
عملکرد توام
integrates
U
توام کردن
integrate
U
توام کردن
twin check
U
بررسی توام
twin check
U
مقابله توام
amalgamate
U
توام کردن
twain
U
توام دوقلو
deprived
U
توام با محرومیت
accompanied
U
توام کردن
amalgamated
U
توام کردن
accompanies
U
توام کردن
amalgamates
U
توام کردن
amalgamating
U
توام کردن
accompany
U
توام کردن
nerve cell
U
یاخته عصبی
germ cell
U
یاخته جنسی
pigment cell
U
یاخته رنگی
phagocytosis
U
یاخته خواری
protozoology
U
تک یاخته شناسی
mesoplast
U
هسته یاخته
glial cell
U
یاخته گلیایی
haploid cell
U
یاخته جنسی
ovum
U
یاخته ماده
neurocyte
U
یاخته عصبی
protoplasm
U
سفیده یاخته
neurons
U
یاخته عصبی
spermatozoid
U
یاخته نر و متحرک
storage cell
U
یاخته انباره
cell body
U
جسم یاخته
neurones
U
یاخته پی و کاران
bacteria
U
میکربهای تک یاخته
data cell
U
یاخته داده
cytoplasm
U
سفیده یاخته
utricle
U
انبان چه یاخته
cytology
U
یاخته شناسی
cytology
U
یاخته شناس
binary cell
U
یاخته دودویی
neuron
U
یاخته عصبی
ependymal cell
U
یاخته اپاندیم
betz's cell
U
یاخته بتس
neurone
U
یاخته پی و کاران
blood cell
U
یاخته خون
blood cells
U
یاخته خون
gamete
U
یاخته جنسی
charge coupled device
U
دستگاه توام با بار
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
participant observation
U
مشاهده توام با مشارکت
hypocritical
U
توام با تدلیس و تزویر
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
conjugate
U
درهم امیختن توام
blizzards
U
بادشدید توام بابرف
blizzard
U
بادشدید توام بابرف
work relief
U
استراحت توام با کار
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
effective faith
U
ایمان توام باعمل
rainsquall
U
باران توام باتوفان
rod
U
یاخته استوانه ای
[در چشم]
Rod cell
U
یاخته استوانه ای
[در چشم]
astrocyteo
U
نوعی یاخته کمکی
sarcode
U
سفیده یاخته حیوانی
intercellular
U
واقع در میان یاخته ها
gametogenesis
U
تکوین یاخته جنسی
macrophage
U
یاخته بیگانه خواردرشت
protozoan
U
وابسته به تک یاخته اغازی
ectoclast
U
بخش خارجی یاخته
heterogamet
U
یاخته جنسی ناهمخوان
plasmic
U
وابسته به سفیده یاخته
osteoblast
U
یاخته استخوان ساز
body cell
U
یاخته غیر تناسلی
spongioblast
U
یاخته رویانی گلیایی
neuroblast
U
یاخته رویانی عصبی
accessory cells
یاخته های کمکی
integrated reservoir operation
U
بهره برداری توام از چندمخزن
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
adnate
U
مربوط باعضاء تناسلی توام
kleptolagnia
U
تحریک جنسی توام با دزدی
masque
U
نمایش توام با موسیقی ورقص
to wed one quality to onether
U
دوصفت راباهم توام کردن
synergism
U
کار توام ودسته جمعی
synergy
U
کار توام اشتراک مساعی
trabecula
U
دارای فواصل دربین یاخته ها
plasma membrane
U
غشاء خارجی سفیده یاخته
plasmalemma
U
پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
malicious prosecution
U
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
tinged with cnvy
U
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
rule of reason
U
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
High Mass
U
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
pleuropneumonia
U
ذات الجنب توام با سینه پهلو
androgyny
U
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
spermatozoon
U
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
achromatin
U
مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
spermatozoa
U
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
photocell
U
یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
plasmolysis
U
چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
rods and cones
[in the retina]
U
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
neurons
U
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
neuron
U
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
chromoplast
U
یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
object lesson
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lessons
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
plastogene
U
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodrama
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
nucleole
U
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
cleavages
U
تقسیم
dispensation
U
تقسیم
dispensations
U
تقسیم
branches
U
تقسیم
branch
U
تقسیم
apportionment
U
تقسیم
cleavage
U
تقسیم
admensuration
U
تقسیم
graduator
U
خط تقسیم کن
sharing
U
تقسیم
divisions
U
تقسیم
division
U
تقسیم
allotments
U
تقسیم
allotment
U
تقسیم
distributions
U
تقسیم
allocates
U
تقسیم
allocating
U
تقسیم
repartition
U
تقسیم
allocate
U
تقسیم
admeasurement
U
تقسیم
dealing
U
تقسیم
distribution
U
تقسیم
division
U
عمل تقسیم
busbar
U
جعبه تقسیم
clastic
U
تقسیم شونده
dividable
U
قابل تقسیم
frequency division
U
تقسیم فرکانس
autotomy
U
تقسیم خودبخود
aminister
U
تقسیم کردن
divisions
U
عمل تقسیم
battery bus
U
جعبه تقسیم
compart
U
تقسیم کردن
frequency domulipliction
U
تقسیم فرکانس
frequency alloment
U
تقسیم فرکانس
scissor
U
قطع تقسیم
fire distribution
U
تقسیم اتش
severability
U
قابلیت تقسیم
divisional
U
مربوط به تقسیم
division of labor
U
تقسیم کار
division line
U
خط تقسیم شده
frequency distribution
U
تقسیم فرکانس
quartile
U
تقسیم شده به 4/3و 4/1
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com