English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
urologic U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urology U رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
urogenital U ادراری وتناسلی
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
biocenology U رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
gerontology U رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
biogeography U رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
geostrategy U شاخهای از فیزیک سیاسی که در باره علم لشکر کشی بحس میکند
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
geriatrics U رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
multiplex telegraphy U دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
reeling U دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
reels U دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
reel U دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
reeled U دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
automats U دستگاه خودکاری که پس ازانداختن سکهای درون ان غذایا مشروبی را خارج میکند
automat U دستگاه خودکاری که پس ازانداختن سکهای درون ان غذایا مشروبی را خارج میکند
feeds U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
feed U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
sequela U بیماری ناشی از بیماری دیگر
uric U ادراری
nocturnal enuresis U شب ادراری
enuresis nocturna U شب ادراری
urinary U ادراری
bed welting U شب ادراری
enuresis U شب ادراری
urogenital U ادراری- تناسلی
polyuria U فزون ادراری
urolagnia U شهوت ادراری
urinogenital U ادراری- تناسلی
urinary tract infection [UTI] U عفونت ادراری [پزشکی]
urinous U پیشابی ادراری بولی
bladder infection U عفونت ادراری [پزشکی]
acute cystitis U عفونت ادراری [پزشکی]
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
howler U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
DTMF U روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
coupler U وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
fibrinous U رشتهای
duplex U دو رشتهای
penicillate U رشتهای
duplexes U دو رشتهای
filiform U رشتهای
unifilar U تک رشتهای
incandescent bulb U لامپ رشتهای
filamentous U لیفی رشتهای
single conductor U سیم تک رشتهای
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
single conductor U هادی تک رشتهای
single core U کابل یک رشتهای
single core U هادی تک رشتهای
single core cable U کابل یک رشتهای
bulbs U لامپ رشتهای
filament lamp U لامپ رشتهای
duplex channel U مجرای دو رشتهای
bulb U لامپ رشتهای
half duplex U نیم دو رشتهای
full duplex U کاملا دو رشتهای
rbis U همبستگی دو رشتهای
full duplex U تمام دو رشتهای
duplexing U دو رشتهای کردن
biserial correlation U همبستگی دو رشتهای
full duplex U کاملا" دو رشتهای
fibrous protein U پروتئین رشتهای
string file U پرونده رشتهای
string formula U فرمول رشتهای
string operation U عملیات رشتهای
incandescent lamp U لامپ رشتهای
multicore line U خط چند رشتهای
string manipulation U دستکاری رشتهای
multicore U چند رشتهای
multiple wire U چند رشتهای
interdisciplinary U میان رشتهای
filamentary U لیفی رشتهای
triserial correlation U همبستگی سه رشتهای
three core cable U کابل سه رشتهای
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
multiple cable U کابل چند رشتهای
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
bifilar winding U سیم پیچ دو رشتهای
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
half duplex transmission U مخابره دو نیم رشتهای
multicore cable U کابل چند رشتهای
continous strand furnace U کوره رشتهای دائمی
full duplex channel U مجرای کاملا دو رشتهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
double filament lamp U لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
string U رشتهای که فقط حاوی اعداد است
alphabetic character set U رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
to cut brake or beat a r U گوی سبقت رادر رشتهای ازپیشینیان ربودن
cacogenics U رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
atom U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms U مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
energetics U رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
in relation to U در باره
in regard to U در باره
one-offs U یک باره
rampire U باره
ter U سه باره
one-off U یک باره
lake rampart U اب باره
rampart U باره
inks U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
photochemistry U رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
ink U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
here U در این باره
one-night stands U برنامهی یک باره
tartars U باره دندان
Impressionism U در باره ادراک
regards U بابت باره
regards U باره نسبت
regarded U باره نسبت
tartar U باره دندان
to sputter [about] U تف پراندن [در باره ]
regarded U بابت باره
on U بالای در باره
regard U باره نسبت
regard U بابت باره
one-night stand U برنامهی یک باره
herein U در این باره
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
with relation to U نسبت به راجع به در باره
rearrngement U ترتیب دوم باره
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
re order U سفارش دوم باره
tartarous U دارای باره دندان
countermark U انگ دوم باره
reapparition U فهور دوم باره
aftercrop U حاصل دوم باره
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
to speak [about] U صحبت کردن [در باره]
cirrus U لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
to ruminate on something U اندیشه کردن [در باره چیزی]
to meditate on/over something U اندیشه کردن [در باره چیزی]
to contemplate about/on/over something U اندیشه کردن [در باره چیزی]
to proffer [somebody something ] [something to somebody] [formal] U سخن گفتن در باره چیزی
information [on] about somebody] [something] U داده ها [در باره کسی یا چیزی]
for the rest U اما در باره باقی مطالب
information [on] about somebody] [something] U معلومات [در باره کسی یا چیزی]
to sputter [about] U با خشم سخن گفتن [در باره ]
multipoint U اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
i assured him of that U به او در این باره اطمینان دادم
She did not ask about this. U او [زن] دراین باره پرسش نکرد.
information [on] about somebody] [something] U آگاهی [در باره کسی یا چیزی]
information [on] about somebody] [something] U خبر [در باره کسی یا چیزی]
he is an a. on that U سخن او دراین باره است
to theorize [about something] U نگرشگری کردن [در باره چیزی]
disclosure U عمل بیان در باره چیزی
disclosures U عمل بیان در باره چیزی
deuterogamy U عروسی دوم باره تجدیدفراش
conventions U باره مسائل حزبی ناحیهای
to theorise [about something] [British E] U نگرشگری کردن [در باره چیزی]
with regard to U نسبت به در باره راجع به در خصوص
what do you think of him? U عقیده شما در باره او چیست
to talk shop U در باره کار صحبت کردن
prejudicate U بی رسیدگی رای دادن در باره
what say you to a cinema? U در باره سینما چه عقیده دارید
convention U باره مسائل حزبی ناحیهای
to mack i. about a person U در باره کسی از دیگران جویاشدن
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
scalar U نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
to make of something U در باره چیزی نظر [عقیده] داشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com