English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reprecipitation U رسوب دادن مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reprecipitation U رسوب کردن مجدد
precipitation U رسوب دادن
redeployment U گسترش مجدد دادن
refect U نیروی مجدد دادن
redid U انجام دادن مجدد چیزی
redo U انجام دادن مجدد چیزی
redoes U انجام دادن مجدد چیزی
redoing U انجام دادن مجدد چیزی
redone U انجام دادن مجدد چیزی
de scramble U سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
warm start U شروع مجدد برنامه که متوقف شده بود ولی بدون از دست دادن داده
re endorsement U پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
redesignate U اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
sinter U رسوب
dreg U رسوب
illuviation U رسوب
mud U رسوب
foul U رسوب
deposits U رسوب
alluvion U رسوب
precipitation U رسوب
alluvium U رسوب
deposit U رسوب
sediment U رسوب
foulest U رسوب
sediments U رسوب
fouling U رسوب
fouler U رسوب
residual U رسوب
percipitate U رسوب
fouled U رسوب
fouls U رسوب
sedimentation U رسوب گذاری
sediment U رسوب کردن
precipitant U عامل رسوب
percipitate U رسوب کردن
oil sludge U رسوب روغن
mud valve U دریجه رسوب
sediments U لای رسوب
glacial deposit U رسوب یخچالی
sediments U رسوب کردن
sediment U لای رسوب
sedimentation U رسوب سازی
residuum U پسمانده رسوب
precipitate U رسوب کردن
setting basin U حوضچه رسوب
trap box U حوضچه رسوب
precipitating U رسوب شیمیایی
precipitating U رسوب کردن
tartars U ته نشین رسوب
tartar U ته نشین رسوب
fouling U رسوب کردن
fouling U رسوب رسوبات
accretion of silt U رسوب زدایی
fouls U رسوب کردن
foulest U رسوب کردن
fouler U رسوب کردن
fouled U رسوب کردن
foul U رسوب کردن
precipitates U رسوب کردن
precipitation U رسوب کردن
deposit U ذخیره رسوب
deposits U رسوب کردن
silt pit U چاله رسوب
deposits U ذخیره رسوب
silt sump U چاهک رسوب
silting U رسوب ته نشینی
accretionof silt U رسوب زدائی
precipitate U رسوب شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
precipitated U رسوب کردن
bosh U رسوب کوارتس
settling basin U حوضچه رسوب
precipitates U رسوب شیمیایی
deposit U رسوب کردن
silt ejector U تخلیه کننده رسوب
precipating agent U عامل رسوب دهنده
precipitation reaction U واکنش رسوب دهنده
trap box U حوضچه رسوب زهکشها
vapor deposition U رسوب سازی با بخار
sludge U رسوب گل و لای ضخیم
eolian U رسوب حاصل از جریان باد
alluvial U ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
tidal mud deposits U گل رسوب شده حاصل از جزرو مد
laterization U تبدیل سنگ به رسوب صخرههای قرمز
coppering U مس گیری رفع رسوب مس از داخل لوله
sludge U لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
scale U ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
illuviate U در اثر نقل مکان از محلی درمحل دیگری رسوب شدن
juck work U کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب
age hardening U سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reflorescence U مجدد
seconds U مجدد
seconding U مجدد
seconded U مجدد
second U مجدد
further U مجدد
renewed U مجدد
furthermore U مجدد
further on U مجدد
furthered U مجدد
furthers U مجدد
furthering U مجدد
after shrinkage U انقباض مجدد
reorganization U سازماندهی مجدد
recreations U خلق مجدد
republication U انتشار مجدد
remarriage U ازدواج مجدد
remarriages U ازدواج مجدد
rerun U اجرای مجدد
reproductions U تولید مجدد
recount U شمارش مجدد
recounted U شمارش مجدد
resale U فروس مجدد
resale U حراج مجدد
reshipment U حمل مجدد
resupply U اماد مجدد
rally U اجتماع مجدد
retransmission U ارسال مجدد
retread process U تعمیر مجدد
recurrences U رویدادن مجدد
rallies U اجتماع مجدد
retransmission U مخابره مجدد
restart U شروع مجدد
resorption U مکیدن مجدد
reorganization U تشکیلات مجدد
crossecheck U مقابله مجدد
rallied U اجتماع مجدد
resurvey U بررسی مجدد
reissued U چاپ مجدد
reissues U چاپ مجدد
subdivision U تقسیم مجدد
reconditioning U تعمیر مجدد
recreation U خلق مجدد
retaking U گرفتن مجدد
retakes U گرفتن مجدد
retaken U گرفتن مجدد
reissue U چاپ مجدد
subdivisions U تقسیم مجدد
replenishing U تدارک مجدد
replenishing U پرکردن مجدد
replenishes U تدارک مجدد
replenishes U پرکردن مجدد
replenished U تدارک مجدد
replenished U پرکردن مجدد
replenish U تدارک مجدد
replenish U پرکردن مجدد
retake U گرفتن مجدد
re-runs U نمایش مجدد
re-running U نمایش مجدد
restatements U بیان مجدد
recurrence U رویدادن مجدد
remand U بازداشت مجدد
repayment U پرداخت مجدد
repayments U پرداخت مجدد
reinforcement U وضع مجدد
reproduction U تولید مجدد
recounts U شمارش مجدد
restatement U بیان مجدد
remanded U بازداشت مجدد
re-run U نمایش مجدد
re-ran U نمایش مجدد
comebacks U دستیابی مجدد
comeback U دستیابی مجدد
reassurance U اطمینان مجدد
reassurances U اطمینان مجدد
remands U بازداشت مجدد
remanding U بازداشت مجدد
recounting U شمارش مجدد
reorganising U تشکیلات مجدد
rehearsals U تکرار مجدد
redraw U رسم مجدد
redrawing U رسم مجدد
redrawn U رسم مجدد
redraws U رسم مجدد
redrew U رسم مجدد
repaint U رسم مجدد
redistribution U توزیع مجدد
rehearsal U تکرار مجدد
regenerating U تولید مجدد
reorganize U تشکیلات مجدد
rearrangements U ترتیب مجدد
reorganized U سازماندهی مجدد
regenerate U تولید مجدد
reorganized U تشکیلات مجدد
regenerated U تولید مجدد
reorganize U سازماندهی مجدد
regenerates U تولید مجدد
resurgence U طغیان مجدد
reload U پر کردن مجدد
retrials U ازمایش مجدد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com