Perdic | رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	fill U	رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
	fills U	رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	bin storage space U	فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
	shed space U	فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
	formulas U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formula U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulae U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	packets U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packet U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	child window U	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	multicast packet U	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
	ullage U	فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
	slated items U	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
	other <adj.> U	سایر
	other people U	سایر مردم
	Other means of transport U	سایر وسایل نقلیه
	head U	توپی کامل و سایر متعلقات
	leader U	درباره سایر رکوردهای فایل
	ceteris paribus U	ثابت بودن سایر شرایط
	leaders U	درباره سایر رکوردهای فایل
	highlighted U	جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
	exhaustable resources U	زغال سنگ و سایر مواد کانی
	inert U	که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
	highlights U	جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
	purer U	پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
	naves U	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
	FMS U	ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
	nave U	سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
	highlight U	جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
	purest U	پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
	pure U	پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
	negative diheral U	تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
	priorities U	شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
	He is the best physician as physicians go. U	نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
	holding company U	شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
	priority U	شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
	babbles U	اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
	c U	استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
	babbled U	اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
	babble U	اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
	book message U	نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
	root U	بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
	departmental LAN U	چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
	breakers U	وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
	breaker U	وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
	roots U	بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	office of the future U	ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
	casing U	جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
	casings U	جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
	electronic U	سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
	e mail U	سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
	opening hours	ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
	pan germanism U	نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
	flexible U	استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
	interrogatory U	مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
	identity matrix U	ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
	chip U	خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
	fraud U	دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
	desk accessories U	وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
	interrupt U	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
	frauds U	دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
	chips U	خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
	pound U	محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
	pounded U	محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
	pounding U	محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
	names U	کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
	interrupts U	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
	interrupting U	سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
	pounds U	محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
	name U	کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
	benchmarks U	نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
	billon U	الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
	form U	ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
	CBMS U	استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
	forms U	ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
	diagnostic U	قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
	formed U	ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
	benchmark U	نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
	enterprises U	سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
	optical U	اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
	outdent U	خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
	anti- U	سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
	machined U	یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
	buffer U	مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
	machines U	یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
	machine U	یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
	enterprise U	سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
	linkages U	نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
	comdex U	نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
	main U	مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
	bandpass filter U	فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
	linkage U	نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
	adjunct register U	ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
	calculate U	فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
	calculated U	فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
	out of step U	دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
	calculates U	فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
	basic U	روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
	opens U	آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
	collator U	ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
	gums U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	opened U	آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
	gumming U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	gummed U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	proprietary file format U	روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
	gum U	رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
	open U	آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
	aerodynamics U	شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
	advisory lock U	قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
	basics U	روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
	centralized U	امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
	altar-rail U	[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
	emitter coupled logic U	طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
	common carrier U	شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
	lacuna U	فضای خالی
	vacuumed U	فضای تهی
	vacuum U	فضای تهی
	cavities U	فضای مجوف
	phase space U	فضای فازی
	cavity U	فضای خالی
	cavity U	فضای مجوف
	free space U	فضای ازاد
	fornix U	فضای مجوف
	airspace U	فضای هوایی
	floorage U	فضای صحن
	opened U	فضای باز
	psychological space U	فضای روانی
	floor space U	فضای اشکوب
	reflector space U	فضای بازتابی
	clearance U	فضای بازی
	vacuuming U	فضای تهی
	vacuums U	فضای تهی
	biosphere U	فضای زیست
	lebensraum U	فضای حیاتی
	life space U	فضای زیست
	image space U	فضای تصویر
	cellarage U	فضای زیرزمین
	bad break U	فضای خالی
	hollow space U	فضای توخالی
	boot U	فضای ترانک
	gross space U	فضای کلی
	open area U	فضای ازاد
	atmospheric environement U	فضای جوی
	opens U	فضای باز
	out of door U	فضای ازاد
	out of doors U	فضای ازاد
	free space U	فضای خالی
	cavities U	فضای خالی
	campuses U	فضای باز
	phase space U	فضای فاز
	spaces U	فضای خالی
	masks U	پوشاندن فضای
	coordination sphere U	فضای کوئوردیناسیون
	vacuity U	فضای خالی
	aerospace U	فضای هوایی
	subspace U	فضای فرعی
	aerospace U	فضای ماوراء جو
	work space U	فضای دایر
	acceleration space U	فضای شتاب
	deep space U	فضای سه بعدی
	expanse U	فضای زیاد
	expanses U	فضای زیاد
	dead space U	فضای مرده
	covered space U	فضای پوشیده
	danger space U	فضای خطرناک
	campus U	فضای باز
	open U	فضای باز
	workspace U	فضای کاری
	clearance U	فضای بیکار
	void U	فضای خالی
	mask U	پوشاندن فضای
	eucleadian space U	فضای اقلیدسی
	covered space U	فضای سر پوشیده
	cylinder capacity U	فضای سیلندر
	space U	فضای خالی
	dead space U	فضای راکد
	coroutine U	بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
	number cruncher U	یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
	commonest U	داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
	sequences U	ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
	sequence U	ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
	commoners U	داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
	common U	داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
	catcher space U	فضای اوسیلاسیون زای
	crookes dark space U	فضای تاریک کاتد
	buncher space U	فضای تحمیل سرعتی
	hair space U	فضای باریکی درچاپ
	interstaller space U	فضای بین- ستارهای
	crookes dark space U	فضای تاریک هیتورف
	hittorf dark space U	فضای تاریک کاتد
	cathode dark space U	فضای تاریک کاتد
	cathode glow U	فضای روشن کاتد
	hittorf dark space U	فضای تاریک هیتورف
	atmospheres U	فضای اطراف هرجسمی
	floor space occupied U	فضای مورد نیاز
	fanfare U	نمایش در فضای باز
	vector space U	فضای خطی [ریاضی]
	linear space U	فضای خطی [ریاضی]
	foresheets U	فضای جلوی قایق