English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clavier U ردیف مضراب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Jaldar U [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
plectrum U مضراب
plectrums U مضراب
picks U مضراب
pick U مضراب
terraced houses U خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
thrum U مضراب زدن
strums U مضراب زدن
strumming U مضراب زدن
strummed U مضراب زدن
strum U مضراب زدن
bow hand U دسته مضراب
keyed U مضراب دار کلیددار
row marker U دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
cues U ردیف
sequence U ردیف
racks U ردیف
wracked U ردیف
wracks U ردیف
line U ردیف
cue U ردیف
lines U ردیف
deque U ردیف
sequences U ردیف
tiers U ردیف
run U ردیف
rank U ردیف صف
ranked U ردیف
ranked U ردیف صف
ranks U ردیف
ranges U ردیف
ranged U ردیف
range U ردیف
rank U ردیف
tier U ردیف
columns U ردیف
column U ردیف
runs U ردیف
racked U ردیف
ranks U ردیف صف
rows U ردیف
rowed U ردیف
row U ردیف
class U ردیف
octachord U ردیف
rack U ردیف
classed U ردیف
classes U ردیف
classing U ردیف
tiers U ردیف کردن
realigns U ردیف کردن
succession U ردیف جانشینی
tier U ردیف صندلی
single line U ردیف مجزا
single line U ردیف تکی
successions U ردیف جانشینی
realigning U ردیف کردن
in a row U ردیف شده
spooler U برنامه ردیف گر
single file U یک ردیف ستون
clavier U ردیف جا انگشتی
shaw U ردیف درختان
seriation U ردیف کردن
file number U شماره ردیف
seriated U ردیف شده
serially U بطور ردیف
lance corporal U هم ردیف سرجوخه
aline U ردیف شدن
colonnades U ردیف ستون
tierced U ردیف دار
tier U ردیف کردن
tier U ردیف شدن
realigned U ردیف کردن
tier U ردیف افقی
realign U ردیف کردن
tiers U ردیف صندلی
tierced U ردیف شده
tiers U ردیف شدن
tiers U ردیف افقی
colonnade U ردیف ستون
item number U شماره ردیف
string U ردیف سلسله
row U ردیف مین
row U ردیف سطر
row U ردیف کردن
series U سلسله ردیف
aligned U ردیف کردن
rowed U ردیف کردن
rowed U ردیف سطر
aligns U ردیف کردن
align U ردیف کردن
rowed U ردیف مین
rows U ردیف سطر
rows U ردیف کردن
rows U ردیف مین
filed U ردیف صف به صف کردن
ranges U سلسله ردیف
range U سلسله ردیف
ranged U سلسله ردیف
aligning U ردیف کردن
hedgerow U ردیف خاربن
patterns U ردیف بندی
pattern U ردیف بندی
hedgerows U ردیف خاربن
file U ردیف صف به صف کردن
hedgerows U ردیف بوتههای پرچین
tertial U سومین ردیف شاهپر
hypen ladder U ردیف خطوط تیره
line-up U ردیف ایستادن تیم
line-ups U ردیف ایستادن تیم
eleven punch U سوراخ ردیف یازدهم
hedgerow U ردیف بوتههای پرچین
monopteral U دارای یک ردیف ستون
line up U ردیف ایستادن تیم
rowed U ردیف چند خانه
second defendant U متهم ردیف دوم
row U ردیف چند خانه
dress circle U صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
rows U ردیف چند خانه
onside U در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
rivet gage U فاصله بین دو ردیف پرچ
print spooling progarm U برنامه ردیف کننده چاپ
aligned U دریک ردیف قرار گرفتن
aligning U دریک ردیف قرار گرفتن
unclassified U در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
straight f. U پنج برگ ردیف ویکرنگ
aligns U دریک ردیف قرار گرفتن
align U دریک ردیف قرار گرفتن
key-couse U [بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
terraces U ردیف خانههای بهم پیوسته
terrace U ردیف خانههای بهم پیوسته
colonnade U ستون بندی ردیف درخت
colonnade U ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades U ستون بندی ردیف درخت
bat around U توپ زدن به نوبت در یک ردیف
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
colonnades U ردیف ستون ایوان ستوندار
corvette U رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
coffer-dam U [مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
corbel-table U [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
hypostyle U دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
quinquereme U یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
quart major U ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
peristyle U ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
lagomorphic U وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphous U وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
variable stator U توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
beading U تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
beadings U تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
columns U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
peristome U ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
footlights U ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
hamatum U استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
amphistylar U دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
the taxis are on their rank U اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
row U [ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
v engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
frequency U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
vee engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
crinkum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
bookends U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookend U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
assembly line U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
x engine U موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
assembly lines U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
broad arrow engine U موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
dual U استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
DIL U مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
h engine U موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
tertiery U پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
fraudulent weave [false] U بافت تقلبی [بافته هایی با تعداد پود بیش از حد عرف در هر ردیف یعنی دو یا سه پود یا با استفاده از نخ های مصنوعی]
Dudley carpet U فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
seriatim U بطور ردیف جزء جزء
linemate U مهاجم هم ردیف در خط مهاجم دیگر
swathe U ردیف باریک راه باریک
swathes U ردیف باریک راه باریک
swath U ردیف باریک راه باریک
forwarded U بازی کن ردیف جلو به جلو
forward U بازی کن ردیف جلو به جلو
mine row U ردیف مین در میدان مین
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
Miri design U طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
offset knots U گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
hollerith code U سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
latch hooks U طرح قفل قلاب شکل [این طرح با لبه مثلثی شکل و یا مربع شکل بصورت ردیف های موازی و متناوب هم جهت، در حاشیه فرش های روستائی و ترکمنی بکار می رود.]
rows U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rowed U 1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com