English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
biosystematic U رده بندی جانوران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zootaxy U طبقه بندی جانوران
Other Matches
colony U گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی]
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
faunology U جانوران
zooplankton U جانوران شناور
arachnida U جانوران عنکبوتی
animals kingdom U جهان جانوران
kits U بچه جانوران
kit U بچه جانوران
halobiont U جانوران اب شور
herbivora U جانوران علفخوار
invertebrata U جانوران بی مهره
lights U ریه جانوران
implacentalia U جانوران بی جفت
menagerie U نمایشگاه جانوران
menageries U نمایشگاه جانوران
zoodvnamics U فیزیولوژی جانوران
faunae U مربوط به جانوران
animal kingdom U جهان جانوران
animalist U پیکرنمای جانوران
acephali U جانوران بیسر
faunis U الهه جانوران
vermin U جانوران موذی
bimana U جانوران دودست
animality U زندگی جانوران
faunistic U وابسته به جانوران
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
pincer U عضو گازانبری جانوران
underbody U پایین تنه جانوران
king of beasts U پادشان جانوران :شیر
terrarium U نمایشگاه جانوران خشکی
claws U سرپنجه جانوران ناخن
instincts U هوش طبیعی جانوران
instinct U هوش طبیعی جانوران
animal husband U پرورش جانوران اهلی
zooid U جانورسان شبیه جانوران
claw U سرپنجه جانوران ناخن
pachyder mata U جانوران پوست کلفت
clawing U سرپنجه جانوران ناخن
oestrum U شهوت ومستی جانوران
articulata U جانوران حلقه دار
neontology U بررسی جانوران مانده
arthropoda U جانوران مفصل دار
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
clawed U سرپنجه جانوران ناخن
verminous U پر از حشرات یا جانوران موذی
weasels U جانوران پستاندار شبیه راسو
limnologist U زیست شناس جانوران اب شیرین
seafood U غذاهای مرکب از جانوران دریایی
weasel U جانوران پستاندار شبیه راسو
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
somite U حلقه یابند بدن جانوران
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
microorganism U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
epizootic U منتشر شونده درمیان جانوران
To kI'll animals for food . U جانوران را برای غذا کشتن
animalcular U وابسته به جانوران ذره بینی
lorica U پوسته سخت حافظ جانوران
microorganisms U جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
achordata U جانوران فاقد ستون فقرات
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
incestuous U وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
foot and mouth U یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
verminate U تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
deadfall U دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
chitin U جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
foraminifer U جنسی از جانوران ریز ریشه پای
zootechnics U روش تربیت ورام کردن جانوران
zootechny U روش تربیت و رام کردن جانوران
polyzoic U مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zoography U علم توصیف جانوران وخوی انان
humane killer U تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments U طرح بندی صورت بندی
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
pinfold U جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
awn U الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
outbreed U جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
Aborigines U سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
inbreed U پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
herd book U نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Are animals able to think ? آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
sea fire U شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
lethal chamber U اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
chine U مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Brits U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brit U جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
oestrual U در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
hard roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
drag net U توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
hard roe U أشپل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
roe U اشبل [تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی] [ماهیگیری]
omnivora U جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
heteromorphic U جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
inbreeding U تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
zoophyte U انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
galantine U خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
totem poles U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole U تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
notochord U نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
alignment U صف بندی
seal U اب بندی
seals U اب بندی
queuing U صف بندی
humidity insulation U نم بندی
humidity insulation U اب بندی
vanation U رگ بندی
mud sill U ته بندی
queing U صف بندی
alignments U صف بندی
trimerous U سه بندی
funicular U بندی
funiculars U بندی
articular U بندی
neuration U رگ بندی
nailed up U سر هم بندی
laced U بندی
hermetic sealing U اب بندی
waterproofing U اب بندی
patching U سر هم بندی
commisural U بندی
commissural U بندی
striation U خط بندی
taping U ته بندی
sealing off U اب بندی
snacks U ته بندی
snack U ته بندی
lapping U اب بندی
linkages U اهرم بندی
linkage U اهرم بندی
junta U دسته بندی
bedding U لایه بندی
tabulating U جدول بندی
scaffolds U تخته بندی
juntas U دسته بندی
quotas U سهمیه بندی
quota U سهمیه بندی
piling U ستون بندی
putty U بتونه اب بندی
scaffold U تخته بندی
fiddle around <idiom> U سرهم بندی
juggling U چشم بندی
taxonomy U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
grades U درجه بندی
ranks U رتبه بندی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com