English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gas cycle reactor U راکتور با مدار گردش گازی مسدود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
electron orbit U مدار گردش الکترون
oil circulation U مدار یا مسیر بسته گردش روغن
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
reactors U راکتور
reactor U راکتور
reactor control U کنترل راکتور
fusion reactor U راکتور فوریونی
breeder reactor U راکتور زاینده
reactor output U توان راکتور
nuclear reactors U راکتور هستهای
nuclear reactor U راکتور هستهای
transductor U راکتور تنظیم پذیر
constant displacement pump U پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
equation of exchange U همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
powder train U مدار خرج مدار باروت
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
pneumatic U گازی
gaseous U گازی
gas filled U گازی
gas lamps U لامپ گازی
fuel gas U سوخت گازی
gas phase U حالت گازی
gas filled photocell U فتوسل گازی
gas filled rectifier U یکسوکننده گازی
gas lamp o. light U لامپ گازی
nebulosity U حالت گازی
gas cut U برش گازی
gas compound U ترکیب گازی
gas filled lamp U لامپ گازی
gas filled relay U رله گازی
gas phase U فاز گازی
thypatron U لامپ گازی
gas hearth U کوره گازی
gas impregnated cable U کابل گازی
hydropneumatic U گازی روغنی
gas laser U لیزر گازی
moped U موتور گازی
gas flame U چراغ گازی
gas light U چراغ گازی
gas detector U اشکارساز گازی
gas lights U چراغ گازی
gas ligther U فندک گازی
gas tube U لامپ گازی
gas welding U جوشکاری گازی
gaseous electronics U الکترونیک گازی
gasometry U تجزیه گازی
gas engine U موتور گازی
gas hearth U اتشدان گازی
gas chromatography U کروماتوگرافی گازی
gas alarm U اژیر گازی
gas bearing U یاتاقان گازی
gas equilibrium U تعادل گازی
gas filled capacitor U خازن گازی
gas flame U لامپ گازی
gas bomb U بمب گازی
gas burner U مشعل گازی
gas fuel U سوخت گازی
gas furnace U کوره گازی
gas cable U کابل گازی
gasiform U گازی شکل
internal combustion turbine U توربین گازی
gas degeneration U فساد تدریجی گازی
gas filled tube U لامپ تخلیه گازی
gas discharge relay U رله تخلیه گازی
gas discharge lamp U لامپ تخلیه گازی
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
throttle twist grip U دستگیره موتور گازی
gas discharge arrester U برقگیر تخلیه گازی
throttle hand lever U اهرم دستی گازی
three shaft U توربین گازی با سه شفت
bunsen gas burner U چراغ گازی ازمایشگاه
gas filled valve U لامپ الکترونی گازی
regenerative gas firing U سوخت گازی رژنراتیو
plasma display panel U صفحه نمایش گازی
gas coal U ذغال سنگ گازی
hydropneumatic U دستگاه گازی روغنی
regenerative gas furnace U کوره گازی رژنراتیو
gas engine blower U دمنده موتور گازی
gas light U نور یا روشنایی گازی
air furnace U کوره یا بوته گازی
gas lights U نور یا روشنایی گازی
gas film U لایه یا قشر گازی
propane U پارافین گازی و مشتعل هیدروکاربنی
gas burner U اجاق گازسوز کوره گازی
gas case hardening U سخت گردانی پوسته گازی
gas plasma display U صفحه نمایش پلاسمای گازی
crossed cheque U چک مسدود
shuts U مسدود
shutting U مسدود
barred U مسدود
closed U مسدود
unstuck U نا مسدود
blocked opening U در مسدود
shut U مسدود
bung U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
bunging U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bunged U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bungs U بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
damming U مسدود کردن
chokes U مسدود کردن
closed subroutine U زیرروال مسدود
dams U مسدود کردن
dam U مسدود کردن
dammed U مسدود کردن
plug welding U جوشکاری مسدود
obturate U مسدود کردن
frozen assets U دارائیهای مسدود
choke U مسدود کردن
plug weld U جوش مسدود
occlude U مسدود کردن
blocking U مسدود کردن
obturator U ماهیچه مسدود
closed loop U حلقه مسدود
close aneal U گداختن مسدود
ballonet U اطاقک مسدود
barred <adj.> <past-p.> U مسدود شده
barricaded <adj.> <past-p.> U مسدود شده
blockaded U مسدود کردن
blocked <adj.> <past-p.> U مسدود شده
closed <adj.> <past-p.> U مسدود شده
closer U مسدود کردن
closes U مسدود کردن
obstructing U مسدود کردن
shut off U مسدود کردن
closest U مسدود کردن
disabled <adj.> <past-p.> U مسدود شده
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U مسدود شده
blind hole U سوراخ مسدود
blocked cuurency U پول مسدود
ligate U مسدود کردن رگ
close U مسدود کردن
obstructs U مسدود کردن
locked <adj.> <past-p.> U مسدود شده
choked U مسدود کردن
obstructive U مسدود کننده
blockade U مسدود کردن
oppilate U مسدود کردن
blockading U مسدود کردن
blockades U مسدود کردن
freeze U مسدود کردن
freezes U مسدود کردن
obtruate U مسدود کردن
closed conference U نشست مسدود
closed meeting U نشست مسدود
obstructed U مسدود کردن
obstruct U مسدود کردن
foreclosing U مسدود کردن
forecloses U مسدود کردن
foreclosed U مسدود کردن
foreclose U مسدود کردن
intake U مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intakes U مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
variable stator U توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
barricaded U مانع مسدود کردن
jam U مسدود کردن پارازیت
jammed U مسدود کردن پارازیت
jams U مسدود کردن پارازیت
barricades U مانع مسدود کردن
barricading U مانع مسدود کردن
block U بستن مسدود کردن
blocked U بستن مسدود کردن
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
to clog up pores U مسدود کردن منافذ
blocks U بستن مسدود کردن
barricade U مانع مسدود کردن
close aneal U باز پختن مسدود
adobe shooting U خرج گذاری مسدود
to block a passage U مسدود کردن یک راه
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
hot-plate U چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate U چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot-plates U چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
To block the escape routes. U راههای فرار را مسدود کردن
check valve U سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
choking U مسدود کردن از حرکت بازداشتن
chokes U ساسات کاربراتور مسدود کردن
calker U مسدود کردن نعل زدن
bell type annealing furnace U کوره التهابی نوع مسدود
choke U ساسات کاربراتور مسدود کردن
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
to bar apatn U بستن و مسدود کردن راه
choked U ساسات کاربراتور مسدود کردن
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com