Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ocean lane
U
راه کشتی رو در اقیانوس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ocean vessel
U
کشتی اقیانوس پیما
Other Matches
nautilus
U
حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
the pacific
U
اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific ocean
U
اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
high seas
<idiom>
U
اقیانوس
ocean
U
اقیانوس
oceans
U
اقیانوس
ocean current
U
جریان اقیانوس
oceanography
U
اقیانوس شناسی
ocean floor
U
بستر اقیانوس
oceanography
U
شرح اقیانوس ها
oceanography
U
اقیانوس نگاری
the indian ocean
U
اقیانوس هند
neptune
U
الهه اقیانوس
atlantic ocean
U
اقیانوس اطلس
indian ocean
U
اقیانوس هند
oceanographer
U
اقیانوس شناس
archibenthal enviroment
U
ژرفمون اقیانوس
archibenthal enviroment
U
ژرفاگاه اقیانوس
oceangoing
U
اقیانوس پیما
seabed
U
بستر اقیانوس
pacific
U
اقیانوس ساکن
oceanpgraphy
U
اقیانوس نگاری
oceanology
U
اقیانوس شناسی
transoceanic
U
عبور از اقیانوس
oceanic troposphere
U
گرم - سپهر اقیانوس
benthic
U
وابسته به اعماق اقیانوس
aphotic stratum
U
طبقه تاریک اقیانوس
archibenthal enviroment
U
محیط ژرف اقیانوس
raydit
U
رادار اقیانوس نگار
oceanward
U
سوی اقیانوس یا دریا
suboceanic
U
واقع درعمق اقیانوس
benthal
U
وابسته به اعماق اقیانوس
transoceanic
U
در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
aphotic stratum
U
لایه تاریک اقیانوس
oceanic troposphere
U
گرم -کره اقیانوس
ocean convoy
U
کاروان اقیانوس پیما
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
oceanographic
U
مربوط به اقیانوس شناسی
transatlantic
U
انطرف اقیانوس اطلس
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
interoceanic
U
ولقع در میان اقیانوس
shovelhead
U
کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
transpacific
U
وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
transpacific
U
واقع درانسوی اقیانوس ارام
porbeagle
U
کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
ground swell
U
طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
finback
U
بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
surfbird
U
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
mallemuck
U
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
meadowlark
U
مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
auklet
U
جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
saury
U
ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
pampero
U
باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
opah
U
یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
pomfret
U
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
atlantic
U
وابسته به کوه اطلس اقیانوس اطلس
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
oceanus
U
خدای دریا خدای اقیانوس
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
bilge
U
اب ته کشتی
carinae
U
کشتی
by water
U
با کشتی
deck
U
پل کشتی
bottoms
U
کشتی
ship haven
U
یک کش کشتی
flattest
U
پل کشتی
boarded
U
کشتی
board
U
کشتی
foreship
U
سر کشتی
flat
U
پل کشتی
carina
U
کشتی
wrestling
U
کشتی
vessel
U
کشتی
hulks
U
کشتی
on the water
U
در کشتی
ship
کشتی
collier
U
کشتی
puppis
U
کشتی دم
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight
U
کشتی مس
catch
U
کشتی کج
on shipboard
U
در کشتی
aft
U
در پس کشتی
argo
U
کشتی
on the sea
U
در کشتی
bottom
U
کشتی
decks
U
پل کشتی
afloat
U
در کشتی
ships
U
کشتی
decked
U
پل کشتی
on board a ship
U
در کشتی
sail ho!
U
کشتی !کشتی !
hulk
U
کشتی
vessels
U
کشتی
ark
U
کشتی
seaway
U
مسیر کشتی
bo's'n
U
افسر کشتی
wrestling
U
کشتی گیری
pleasure boat
U
کشتی تفرجی
dockyard
U
تعمیرگاه کشتی
ship handling
U
مانور با کشتی
ship propeller
U
پروانه کشتی
ship building
U
کشتی سازی
propeller
U
پروانه کشتی
ship safety
U
سلامت کشتی
ship papers
U
اسناد کشتی
dockyards
U
تعمیرگاه کشتی
wrecked
U
کشتی شکسته
tricks
U
فن و بندهای کشتی
fob
U
تحویل کشتی
sea gauge
U
اب نشین کشتی
predial or prae
U
کشتی روستایی
strand
U
به گل نشستن کشتی
cargo
U
محموله کشتی
cargoes
U
محموله کشتی
privateer
U
کشتی مسلح
dock
U
تعمیرگاه کشتی
docked
U
تعمیرگاه کشتی
berth
U
خوابگاه کشتی
berthed
U
خوابگاه کشتی
roadstead
U
کشتی گاه
berthing
U
خوابگاه کشتی
berths
U
خوابگاه کشتی
rhumb line
U
خط انحراف کشتی
rhumb
U
خط سیر کشتی
double-decker
U
کشتی دوعرشهای
double-deckers
U
کشتی دوعرشهای
sailer
U
کشتی بادبانی
sailing vessel
U
کشتی بادبانی
bosuns
U
افسر کشتی
shipbuilding
U
کشتی سازی
bosun
U
افسر کشتی
tonnage
U
فرفیت کشتی
sea fight
U
جنگ کشتی ها
sea anchor
U
لنگر کشتی
bos'n
U
افسر کشتی
bulkheads
U
تیغه در کشتی
bulkhead
U
تیغه در کشتی
docks
U
تعمیرگاه کشتی
packet boat
U
کشتی نامه بر
pancratist
U
کشتی گیر
screwpropeller
U
پروانه کشتی
parent ship
U
کشتی مادر
passenger liner
U
کشتی مسافری
passenger liner
U
کشتی مسافربری
pilotage
U
راهنمایی کشتی
strands
U
به گل نشستن کشتی
aerographer
U
هواشناسی کشتی
in the hold
U
در انبار کشتی
imbark
U
در کشتی گذاشتن
icebreaker
U
کشتی یخ شکن
ice breaker
U
کشتی یخ شکن
hermaphrodite brig
U
کشتی دو دگله
he went aboard the ship
به کشتی درآمد
he went aboard the ship
او داخل کشتی شد
bige water
U
گنداب کشتی
bilge water
U
گنداب کشتی
bill of lading
U
ستمی کشتی
bill of loading
U
بارنامه کشتی
bill of loading
U
جواز کشتی
greco roman
U
کشتی فرنگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com