Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
iranian state railways
U
راه اهن دولتی ایران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Pope, Arthur Upham
U
آرتور پوپ
[که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
make a diplomatic representation
U
به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
the funds
U
قرضه دولتی سهام وام دولتی
sole a for iran
U
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh
U
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
crown debt
U
طلب دولتی بستانکاری دولتی
persia
U
ایران
Iran
U
ایران
the iranian nation
U
ملت ایران
on the west of iran
U
در باختر ایران
oil from iran
U
نفت ایران
all iran
U
همه ایران
iranian
U
اهل ایران
iranian
U
وابسته به ایران
of iranian nationality
U
تابع ایران
The Iranian currency.
U
پول رایچ ایران
avestan
U
زبان باستانی ایران
in iranian territory
U
در خاک
[سرزمین]
ایران
iranian mathematical sociaty
U
انجمن ریاضیات ایران
iranian physical society
U
انجمن فیزیک ایران
satrap
U
استاندار قدیم ایران
rial
U
واحد پول ایران
PETAG
U
شرکت فرش ایران
I come from Iran . I am Iranian.
U
من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
For example ( instance ) , lets take Iran .
U
مثلا" فرضا" همین ایران
He reanimated the Iranian agriculture.
U
کشاورزی ایران رازنده کرد
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
iran u.s. claims tribunal
U
دیوان دعاوی ایران و امریکا
journal of the iranian mathematical soci
U
ماهنامه انجمن ریاضی ایران
He was deported from Iran.
U
اورااز ایران اخراج کردند
nestorian
U
کلیسای نسطوری قدیم ایران
Iran Carpet Company
U
شرکت سهامی فرش ایران
Irans industry is progressing.
U
صنعت ایران درحال ترقی است
This car is of Iranian make (manufacture).
U
این اتوموبیل ساخت ایران است
sogdian
U
اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air.
U
من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
Iranian goods are usally solid.
U
جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
your reverence
U
عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
indo iranian
U
وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
Nahavand
U
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
his reverence
U
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
stated
U
دولتی
states
U
دولتی
state-
U
دولتی
belonging to the state
<adj.>
U
دولتی
state
U
دولتی
government-run
[television, newspaper etc.]
<adj.>
U
دولتی
governmental
<adj.>
U
دولتی
stating
U
دولتی
governmental
U
دولتی
national
[state, federal state]
<adj.>
U
دولتی
state college
U
دانشکده دولتی
public ownership
U
مالکیت دولتی
public domain
U
خالصه دولتی
public ownership
U
خالصه دولتی
political circles
U
دوایر دولتی
government office
U
اداره دولتی
public domain
U
مالکیت دولتی
public assistance
U
کمکهای دولتی
state bank
U
بانک دولتی
state enterprise
U
بنگاه دولتی
state enterprise
U
مالکیت دولتی
state ownership
U
مالکیت دولتی
state prison
U
زندان دولتی
state university
U
دانشگاه دولتی
the funds
U
وام دولتی
quasi public
U
نیمه دولتی
public ship
U
ناو دولتی
state socialism
U
سوسیالیسم دولتی
public ownership
U
مالکیت دولتی
public monopoly
U
انحصار دولتی
public institutions
U
نهادهای دولتی
public domain
U
خالصه دولتی
public service
U
استخدام دولتی
nationalized industries
U
صنایع دولتی
private
U
غیر دولتی
public schools
U
مدارس دولتی
government departments
U
دوایر دولتی
government control
U
کنترل دولتی
government control
U
نظارت دولتی
public sector
U
بخش دولتی
debenture
U
حواله دولتی
privates
U
غیر دولتی
civil services
U
خدمات دولتی
economic unit
U
موسسه دولتی و ...
civil servant
U
مستخدم دولتی
civil servants
U
مستخدم دولتی
government officials
U
مامورین دولتی
public servants
U
مامورین دولتی
state
U
دولتی حالت
state-
U
دولتی حالت
stated
U
دولتی حالت
states
U
دولتی حالت
stating
U
دولتی حالت
government sector
U
بخش دولتی
etatism
U
سوسیالیزم دولتی
government owned industries
U
صنایع دولتی
government regulation
U
مقررات دولتی
government property
U
مال دولتی
privatises
U
غیر دولتی کردن
privatising
U
غیر دولتی کردن
privatize
U
غیر دولتی کردن
privatized
U
غیر دولتی کردن
privatizes
U
غیر دولتی کردن
privatization
U
غیر دولتی کردن
privatizing
U
غیر دولتی کردن
bill of oredit
U
اوراق قرضه دولتی
grant
U
کمک دولتی اعانه
The corruption in government offices .
U
فساد دردستگاههای دولتی
bureaucracy
U
مجموع گماشتگان دولتی
adhesion
U
الحاق دولتی به یک پیمان
bureaucracies
U
مجموع گماشتگان دولتی
grants
U
کمک دولتی اعانه
granted
U
کمک دولتی اعانه
privatised
U
غیر دولتی کردن
government enterprise
U
موسسات تولیدی دولتی
quasi public company
U
شرکت نیمه دولتی
government broadcasting
U
پخش برنامههای دولتی
government bonds
U
اوراق قرضه دولتی
government securities
U
اوراق بهادار دولتی
the king in council
U
شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
state planning
U
برنامه ریزی دولتی
lycee l
U
دبیرستان دولتی درفرانسه
arms
U
نشان دولتی نیرو
order in council
U
تصویب نامه دولتی
dole
U
کمک هزینه دولتی به بیکاران
funded
U
تنخواه قرضه دولتی سهام
security
U
گرو سهام قرضه دولتی
fund
U
تنخواه قرضه دولتی سهام
blue book
U
هرکتاب یانشریه رسمی دولتی
fund holder
U
دارنده سهام قرضه دولتی
deep motif
U
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
public ship
U
کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
diamond design
U
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
emission
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions
U
انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
floater
U
گواهی نامه سهام دولتی یا راه اهن
The subsidy will be phased out next year.
U
یارانه دولتی در سال آینده به پایان می رسد.
welfare state
U
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
barratry
U
خرید و فروش مقامهای دولتی ومذهبی با پول
bureaucrat
U
مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
spoils system
U
سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
bureaucrats
U
مامور دولتی مقرراتی واهل کاغذ بازی دیوان سالار
demarche
U
عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
mandatory power
U
دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
Tekke motife
U
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
transportation in kind
U
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
safflower
U
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
service
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced
U
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
double knotting
U
گره دوخفتی یا دو رو
[که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
free trade
U
شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
revenue cutter
U
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
fish design
U
طرح ماهی درهم یا هراتی
[این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
Tahmasb
U
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
totaliarian state
U
دولتی که دران یک نفر یا یک هیات حاکمه اختیار و تصدی همه امور رادر دست دارند
pluralism
U
عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
full power
U
اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
federal privacy act
U
قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
Murghi rugs
U
فرش های مرغی
[این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
safe-conducts
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conducts
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conduct
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
Joshegan
U
جوشقان
[این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
yamen
U
اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
governmentalize
U
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
Gabbeh
U
گبه
[با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
innocent passage
U
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
Senneh
U
سنه
[نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
room-sized rug
U
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
notification
U
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
pomegrenate design
U
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com