English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
We lost our way in the dark. U راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
We were admitted gratis . U مفتی راهمان دادند
benighted U گرفتار تاریکی شدن درکوهستان گرفتار در تاریکی
we have done our work U را کردیم
we lost sight of him U از نظر ما ناپدید شد او را گم کردیم
we squared for our meal U حساب خوراکمان را تصفیه کردیم
Supposing she comes, then what ? U حالافرض کردیم آمد بعد چه؟
we oened at page 0 U صفحه 01 کتاب را باز کردیم
we made a night of it U چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
We started when the wind stopped . U هنگامی که باد ایستادحرکت کردیم
We were caught in the rain ( rainstorm) . U وسط باران گیر کردیم
We did the zoo to our hearts content. U گردش سیری درباغ وحش کردیم
We had a nice long walk today. U امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
We talked until midnight. and then separated. U تانیمه شب صحبت کردیم وبعد از هم جداشدیم
We mark out the tennis court. U زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
We painted the town red . U تمام شهر را گشتیم ( تماشا کردیم )
we missed our mark U تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
We should not have lost sight of the fact that ... U ما نباید فراموش می کردیم در نظر بگیریم که ..
we sang them home U ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) . U درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
We cloced in on the enemy . U حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
the opaque U تاریکی
sombreness U تاریکی
murkiness U تاریکی
darkling U در تاریکی
darkness U تاریکی
duskiness U تاریکی
night U تاریکی
dusk U تاریکی
nigritude U تاریکی
obscuration U تاریکی
dusk U تاریکی شب
owl light U تاریکی
nights U تاریکی
gloom U تاریکی
umbrage U تاریکی
achluophobia U تاریکی هراسی
midnight U دل شب تاریکی عمیق
mare U تاریکی دریا
dark adaptation U انطباق با تاریکی
nyctophobia U تاریکی هراسی
mares U تاریکی دریا
dark adaptation U تطبیق با تاریکی
scotopia U بینایی در تاریکی
dimness U تاری تاریکی
scotopic adaptation U انطباق با تاریکی
opaqueness U تاریکی تیرگی
Somewhere in the darkness U جایی در میانی تاریکی
tenebrific U تاریکی اور فلمانی
gloom U تاریکی افسرده کننده
smoke screen U موجب تاریکی وابهام
grope U در تاریکی پی چیزی گشتن
groped U در تاریکی پی چیزی گشتن
gropes U در تاریکی پی چیزی گشتن
dark adaptation U عادت کردن به تاریکی
groping U در تاریکی پی چیزی گشتن
I bumped into the table in the dark. U تو تاریکی خوردم به میز
onyx U تاریکی پایین قرنیه
darkle U در تاریکی پنهان شدن
Some children are afraid of the dark. بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
his sight could p darkness U بینایی وی تاریکی رامی شکافت
tenebrous U تاریک وتیره تاریکی اور
we had a narrow majority U بزور اکثریت پیدا کردیم اکثریت کمی داشتیم
what a night we made of it U چه شبی کردیم چه شبی گذراندیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com