English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
driver U راننده گرداننده
drivers U راننده گرداننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
handler U گرداننده
drive U گرداننده
inverter U بر گرداننده
operator U گرداننده
operators U گرداننده
drives U گرداننده
operator U گرداننده
handlers U گرداننده
user U گرداننده
users U گرداننده ها
operators U گرداننده ها
drive number U شماره گرداننده
driving flange U لبه گرداننده
driving rod U میله گرداننده
driving sleeve U استوانه گرداننده
driving wheel U چرخ گرداننده
driving axle U محور گرداننده
st0 drive U گرداننده 605ST
driving flange U فلانژ گرداننده
driving belt U تسمه گرداننده
driving axle U اکسل گرداننده
hard drive U گرداننده سخت
operating lever U اهرم گرداننده
final drive U گرداننده نهایی
current drive U گرداننده کنونی
interrupt handler U گرداننده وقفه
drives U راندن گرداندن گرداننده
magnetic tape drive U گرداننده نوار مغناطیسی
back driving axle U محور گرداننده عقب
peristrephic U گرداننده موجب گردش
crank drive U گرداننده میل لنگ
default drive U گرداننده پیش فرض
magnetic tape transport U گرداننده نوار مغناطیسی
winchester disk drive U گرداننده دیسک وینچستر
drive U راندن گرداندن گرداننده
driving torque U گشتاور پیچشی گرداننده
dual disk drive U گرداننده دیسک دوگانه
driving pinion U چرخ دندانه پی نیون گرداننده
final drive U چرخ گرداننده نهایی شنی
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
the man at the wheel U راننده
steersman U راننده
driving U راننده
pilots U راننده
pilot U راننده
motor man U راننده
impelent U راننده
piloted U راننده
helmsmen U راننده
driver U راننده
helmsman U راننده
wheelsman U راننده
drivers U راننده
wheelman U راننده
train driver U راننده قطار
locomotive driver [British E] U راننده قطار
propulsive U پیش راننده
locomotive operator [British E] U راننده قطار
train operator [American E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
hot shoe U راننده زبردست
truckman U راننده کامیون
taximan U راننده تاکسی
power unit U پیش راننده
road hog <idiom> U راننده بیابان
motorman U راننده موتور
truckers U راننده کامیون
bus driver U راننده اتوبوس
bulldozerer U راننده بولدوزر
assistant driver U کمک راننده
chauffeur U راننده ماشین
chauffeured U راننده ماشین
chauffeuring U راننده ماشین
chauffeurs U راننده ماشین
power plants U پیش راننده
power plant U پیش راننده
cabby U راننده تاکسی
trucker U راننده کامیون
cabbie U راننده تاکسی
cabman U راننده تاکسی
carter U راننده گاری
drive's seat U صندلی راننده
drive's cab U اطاق راننده
driver's mate U شاگرد راننده
cabbies U راننده تاکسی
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
iceboater U راننده قایق روی یخ
hackney man U راننده درشکه کرایهای
hackman U راننده درشکه کرایهای
catch driver U راننده اجیر ارابه
diver U راننده قایق موتوری
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
repellents U راننده بیزار کننده
pilots U راننده قایق روی یخ
gondolier U راننده کرجی ونیزی
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
karter U راننده اتومبیل کوچک
outboarder U راننده قایق موتوری
pilot U راننده قایق روی یخ
pick off U رد شدن از راننده دیگر
piloted U راننده قایق روی یخ
timer U وقت نگهدار هر راننده
repellent U راننده بیزار کننده
timers U وقت نگهدار هر راننده
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
puntist U راننده کرجی نام دارد
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
evertor U عضله برون گرداننده عضله راجعه
spinning wheels U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
spinning wheel U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
capstan U میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
disk drives U گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive U گرداننده دیسک دیسک گردان
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cabs U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com