English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trucker U راننده کامیون
truckers U راننده کامیون
truckman U راننده کامیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cabs U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Other Matches
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
carryall truck U کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
trucks U کامیون
lorry U کامیون
lorries U کامیون
truck vehicle U کامیون
truckloads U یک کامیون پر
vehicular U کامیون
truckload U یک کامیون پر
camion U کامیون
cl U کامیون کامیون
cl U کامیون پر
truck U کامیون
road transport vehicle U کامیون
trucked U کامیون
trucking U کامیون
high speed truck U کامیون پردور
truckloads U به اندازهی یک کامیون
teamster U کامیون ران
small truck U کامیون کوچک
van U کامیون سر بسته
motortruck U کامیون باری
wreckers U کامیون اخراجات
vans U کامیون سر بسته
carload U یک بار کامیون
truckload U به اندازهی یک کامیون
dump truck U کامیون کمپرسی
truck U کامیون بارکش
truckage U بارکشی با کامیون
trucked U کامیون بارکش
truck loading U سربار کامیون
trucks U کامیون بارکش
truck trailer U ترایلر کامیون
trucking U کامیون بارکش
wrecker U کامیون اخراجات
dump truck U کامیون زباله بر شهرداری
stake truck U کامیون نرده دار
fot U تحویل روی کامیون
tow car U کامیون جرثقیل دار
tow truck U کامیون جرثقیل دار
cl U برحسب بار هر کامیون
tonner U کامیون دارای فرفیت معینی
free on truck U تحویل کالا روی کامیون
Bobtail [tractor unit] [American English] U تراکتور [کامیون بدون تریلر]
the man at the wheel U راننده
driving U راننده
helmsmen U راننده
helmsman U راننده
wheelsman U راننده
wheelman U راننده
impelent U راننده
motor man U راننده
piloted U راننده
pilots U راننده
pilot U راننده
steersman U راننده
driver U راننده
drivers U راننده
dumper U ماشین حمل زباله کامیون تخلیه کن
truck mixing U مخلوط کردن بتن روی کامیون
to jackknife truck-trailers U تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
train operator [American E] U راننده قطار
propulsive U پیش راننده
train driver U راننده قطار
taximan U راننده تاکسی
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
locomotive driver [British E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
locomotive operator [British E] U راننده قطار
road hog <idiom> U راننده بیابان
carter U راننده گاری
motorman U راننده موتور
cabbie U راننده تاکسی
hot shoe U راننده زبردست
cabbies U راننده تاکسی
cabby U راننده تاکسی
power plants U پیش راننده
assistant driver U کمک راننده
driver's mate U شاگرد راننده
drive's seat U صندلی راننده
power plant U پیش راننده
drive's cab U اطاق راننده
cabman U راننده تاکسی
bulldozerer U راننده بولدوزر
bus driver U راننده اتوبوس
drivers U راننده گرداننده
driver U راننده گرداننده
chauffeurs U راننده ماشین
chauffeuring U راننده ماشین
chauffeured U راننده ماشین
power unit U پیش راننده
chauffeur U راننده ماشین
truck trailer U ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
cement truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
gondolier U راننده کرجی ونیزی
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
diver U راننده قایق موتوری
repellents U راننده بیزار کننده
repellent U راننده بیزار کننده
outboarder U راننده قایق موتوری
pick off U رد شدن از راننده دیگر
timers U وقت نگهدار هر راننده
timer U وقت نگهدار هر راننده
pilots U راننده قایق روی یخ
iceboater U راننده قایق روی یخ
piloted U راننده قایق روی یخ
pilot U راننده قایق روی یخ
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
karter U راننده اتومبیل کوچک
hackman U راننده درشکه کرایهای
catch driver U راننده اجیر ارابه
hackney man U راننده درشکه کرایهای
transit-truck mixer U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
cement truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
truck mixer U بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
dilly U وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
puntist U راننده کرجی نام دارد
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
containers U صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
container U صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
jackknifing [with trailer or semi-trailer] U تا شدن [به ۹۰ درجه و بیشتر ] کامیون در حال حرکت [با تریلر یا تریلر مسقف]
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com