English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hackman U راننده درشکه کرایهای
hackney man U راننده درشکه کرایهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
Other Matches
hackney carriage U درشکه کرایهای
hach U درشکه کرایهای زحمت
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
phaeton U درشکه سوار درشکه چی
phaethon U درشکه سوار درشکه چی
on hire U کرایهای
conductitious U کرایهای
hacked U اسب کرایهای
hach U اسب کرایهای
hack U اسب کرایهای
hacks U اسب کرایهای
jitney U اتومبیل کرایهای
hippocratism U جاره کرایهای
hackney boat U کرجی یاکشتی کرایهای
lodgings U محل سکونت اطاق کرایهای
lodging U محل سکونت اطاق کرایهای
privilege cab U درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
rooming house U خانه دارای اپارتمان واتاقهای مبله کرایهای
rooming houses U خانه دارای اپارتمان واتاقهای مبله کرایهای
the taxis are on their rank U اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
coachmen U درشکه چی
coachman U درشکه چی
speedway U درشکه رو
droshky درشکه
phaethon U درشکه
four wheeler U درشکه
carriageable U درشکه رو
hackie U درشکه چی
phaeton U درشکه
gharry U درشکه
hansom U درشکه دوچرخه
cabriolet U درشکه دوچرخه
hansoms U درشکه دوچرخه
perambulator U درشکه بچگانه
perambulators U درشکه بچگانه
horseless carriage U درشکه بی اسب
garriage and paie U درشکه دواسبه
carriage and four U درشکه چهاراسبه
cabstand U ایستگاه درشکه
carriage road U راه درشکه رو
there is a p in the carriage U درشکه مسافردارد
to keep a carriage U درشکه داشتن
coach park U مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
sidecar U درشکه چهارچرخه
coach house U درشکه خانه
dash board U گل گیر درشکه
calash U نوعی درشکه
sleigh U درشکه سورتمه
sidecars U درشکه چهارچرخه
sleighs U درشکه سورتمه
tandems U درشکه دو نفری
tandem U درشکه دو نفری
hacks U درشکه کرایه
hack U درشکه کرایه
hood U کروک درشکه
hoods U کروک درشکه
hacked U درشکه کرایه
shay U درشکه دوچرخه دونفره
Tonga U تانگا درشکه هندی
barouche U نوعی درشکه چهارچرخه
troika U ارابه یا درشکه سه اسبه
clarence U درشکه چهارچرخه پوشیده
bassinet U درشکه دستی بچگانه
curricle U درشکه دوچرخهای سبک
buckboard U درشکه بدون کروک
shandradan U درشکه تک اسبه قدیمی
carriole U درشکه سبک تک اسبه
shandrydan U درشکه تک اسبه قدیمی
coachload U افراد سوار بر درشکه
fiacre U کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
gigs U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
hackney U درشکه کرایه اسب کرایبه
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
carry all U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carryall U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
calash U کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
cariole U درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
stanhope U درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
caroche U نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
kicking strap U تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
sleigh U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
buggy U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
buggies U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
sleighs U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
jinriki U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinrikisha U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
motor man U راننده
the man at the wheel U راننده
impelent U راننده
pilot U راننده
steersman U راننده
pilots U راننده
piloted U راننده
driving U راننده
wheelsman U راننده
wheelman U راننده
driver U راننده
helmsmen U راننده
drivers U راننده
helmsman U راننده
train operator [American E] U راننده قطار
locomotive operator [British E] U راننده قطار
power unit U پیش راننده
road hog <idiom> U راننده بیابان
railroad engineer [American E] U راننده قطار
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
truckman U راننده کامیون
locomotive driver [British E] U راننده قطار
train driver U راننده قطار
taximan U راننده تاکسی
propulsive U پیش راننده
power plants U پیش راننده
cabby U راننده تاکسی
chauffeuring U راننده ماشین
chauffeurs U راننده ماشین
trucker U راننده کامیون
truckers U راننده کامیون
drive's cab U اطاق راننده
drive's seat U صندلی راننده
driver's mate U شاگرد راننده
cabbies U راننده تاکسی
chauffeured U راننده ماشین
drivers U راننده گرداننده
hot shoe U راننده زبردست
driver U راننده گرداننده
motorman U راننده موتور
assistant driver U کمک راننده
bulldozerer U راننده بولدوزر
cabbie U راننده تاکسی
bus driver U راننده اتوبوس
cabman U راننده تاکسی
carter U راننده گاری
power plant U پیش راننده
chauffeur U راننده ماشین
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
diver U راننده قایق موتوری
pilot U راننده قایق روی یخ
piloted U راننده قایق روی یخ
pilots U راننده قایق روی یخ
timers U وقت نگهدار هر راننده
repellent U راننده بیزار کننده
repellents U راننده بیزار کننده
gondolier U راننده کرجی ونیزی
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
iceboater U راننده قایق روی یخ
timer U وقت نگهدار هر راننده
outboarder U راننده قایق موتوری
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
catch driver U راننده اجیر ارابه
karter U راننده اتومبیل کوچک
pick off U رد شدن از راننده دیگر
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
puntist U راننده کرجی نام دارد
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
jigger U درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com