English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cabbie U راننده تاکسی
cabbies U راننده تاکسی
cabby U راننده تاکسی
cabman U راننده تاکسی
taximan U راننده تاکسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxiway U راه تاکسی یا باند تاکسی
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
cab U تاکسی
taxicabs U تاکسی
Taxi! U تاکسی!
shore boat U تاکسی اب
cabs U تاکسی
Taxi U تاکسی
taxicab U تاکسی
taxied U تاکسی کردن
taxied U تاکسی یا خودروی
taxied U تاکسی خودروی
taxi U تاکسی یا خودروی
taxi U تاکسی کردن
taxi U تاکسی خودروی
taxies U تاکسی خودروی
taxies U تاکسی یا خودروی
taxiing U تاکسی خودروی
taxiing U تاکسی کردن
taxiing U تاکسی یا خودروی
cabstand U توقفگاه تاکسی
cab drivers U رانندهی تاکسی
shore boat U تاکسی ساحلی
cab driver U رانندهی تاکسی
taxies U تاکسی کردن
taxi stand U ماندگاه مجاز تاکسی
taxiway U مسیر تاکسی کردن
taximeter U مسافت نمای تاکسی
minicab U اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
minicabs U اتومبیل کوچک مخصوص تاکسی
The cab neared [approached] 20th Street. U تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
taximeter U نشان دهنده کرایه تاکسی
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
Please get me a taxi. لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم یک تاکسی بگیرم.
taxiway U جاده یا راه تاکسی رو فرودگاه
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم تاکسی بگیرم.
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم تاکسی سوار شوم.
turn off guidance U هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
To pick up a passenger. U مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
Where can I get a taxi? U کجا میتوانم یک تاکسی سوار شوم.
taxi stand U توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
cruisers U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
cruiser U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
cabstand [American E] U توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
taxi rank [British E] U توقفگاه تاکسی [برای انتظار مسافر]
bare base U فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
pilots U راننده
helmsmen U راننده
impelent U راننده
wheelsman U راننده
piloted U راننده
motor man U راننده
pilot U راننده
wheelman U راننده
drivers U راننده
helmsman U راننده
the man at the wheel U راننده
steersman U راننده
driving U راننده
driver U راننده
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
truckman U راننده کامیون
drive's cab U اطاق راننده
train operator [American E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
locomotive operator [British E] U راننده قطار
road hog <idiom> U راننده بیابان
driver's mate U شاگرد راننده
locomotive driver [British E] U راننده قطار
train driver U راننده قطار
chauffeur U راننده ماشین
assistant driver U کمک راننده
bulldozerer U راننده بولدوزر
bus driver U راننده اتوبوس
power plant U پیش راننده
propulsive U پیش راننده
chauffeurs U راننده ماشین
power unit U پیش راننده
drive's seat U صندلی راننده
motorman U راننده موتور
carter U راننده گاری
hot shoe U راننده زبردست
chauffeured U راننده ماشین
trucker U راننده کامیون
drivers U راننده گرداننده
truckers U راننده کامیون
driver U راننده گرداننده
power plants U پیش راننده
chauffeuring U راننده ماشین
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
repellent U راننده بیزار کننده
karter U راننده اتومبیل کوچک
iceboater U راننده قایق روی یخ
piloted U راننده قایق روی یخ
repellents U راننده بیزار کننده
hackney man U راننده درشکه کرایهای
hackman U راننده درشکه کرایهای
catch driver U راننده اجیر ارابه
timer U وقت نگهدار هر راننده
outboarder U راننده قایق موتوری
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
pilots U راننده قایق روی یخ
diver U راننده قایق موتوری
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
timers U وقت نگهدار هر راننده
pilot U راننده قایق روی یخ
pick off U رد شدن از راننده دیگر
gondolier U راننده کرجی ونیزی
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
puntist U راننده کرجی نام دارد
wheel load U فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cabs U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com