English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he was very kind indeed U راستی چه اندازه مهربان بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
indeed U راستی
fidelity U راستی
is that so? U راستی
plumbness U راستی
straightness U راستی
your truly U راستی
verities U راستی
troth U راستی
uprightness U راستی
the trusty is that i forgot it U راستی
verticality U راستی
really U راستی
verity U راستی
i say U راستی !
in sad earnest U راستی
in reality U راستی
rightness U راستی
probity U راستی
rectitude U راستی
by the bye U راستی
truths U راستی
truth U راستی
sooth U راستی
oh, by the way U ها راستی
right-wingers U جناح راستی
indeed U اره راستی
rightist U جناح راستی
right-winger U جناح راستی
rightists U جناح راستی
veracity U راستی صحت
right winger U جناح راستی
integrity U راستی تمامیت
rightism U جناح راستی
rectitude U راستی درستی
damchi U راستی و درستی
in the interests of truth U برای خاطر راستی
uprightaess U درستی راستی عدالت
By the way . Incidentally. U راستی ( تا فراموش نکردم )
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
It is indeed a pity U راستی که خیلی حیف است
thereis not a p of truth init U ذرهای راستی دران نیست
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
to mince matters U از گفتن راستی فرو گذار کردن
honesty is the best policy U عین مصلحت در راستی ودرستی است
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
mc carthyism U سیاست دست راستی افراطی و مخالفت بالیبرالیزم
bighearted U مهربان
complaisant U مهربان
condescending U مهربان
merciful U مهربان
benignant U مهربان
well-disposed U مهربان
gentlest U مهربان
affetionate U مهربان
heart-warming U مهربان
kindly U مهربان
debonnaire U مهربان
good-natured U مهربان
opens U مهربان رک گو
accomodating U مهربان
open U مهربان رک گو
benignly U مهربان
kind-hearted U مهربان
kind hearted U مهربان
meek U مهربان
mildest U مهربان
couthie U مهربان
milder U مهربان
mild U مهربان
affectionate U مهربان
comkpliant U مهربان
kindhearted U مهربان
opened U مهربان رک گو
blithe U مهربان
charitable U مهربان
warmheartedness U مهربان
endearing U مهربان
compassionate U مهربان
good U مهربان
affable U مهربان
gentler U مهربان
gentle U مهربان
good hearted U مهربان
benign U مهربان
tender minded U مهربان
good natured U مهربان
placable U مطبوع مهربان
friendly U مهربان موافق
soft U مهربان نازک
gracious U مهربان دلپذیر
humane U مهربان باشفقت
mellow U دلپذیر مهربان
friendliest U مهربان موافق
kindest U غیرنقدی مهربان
kinds U غیرنقدی مهربان
softer U مهربان نازک
Mother Nature U طبیعت مهربان
well disposed U مهربان سرکیف
friendlier U مهربان موافق
clement U رحیم مهربان
neighbourly U مهربان معاشر
mellows U دلپذیر مهربان
mellowing U دلپذیر مهربان
warmhearted U مهربان مهربانی
kind U غیرنقدی مهربان
mellowed U دلپذیر مهربان
softest U مهربان نازک
friendlies U مهربان موافق
amiable U مهربان دوست داشتنی
obliging U حاضر خدمات مهربان
to be kind to... U مهربان بودن نسبت به ....
heart is in the right place <idiom> U قلب مهربان داشتن
caring U مهربان-خونگرم -دلسوز
well disoised U خوش حالت مهربان
so let us always be kind U پیوسته مهربان باشیم
He is a man with a kind heart. U قلب مهربان ورئوفی دارد
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
to go easy on somebody [something] U با کسی [چیزی] مهربان [آهسته] [ملایم] رفتار کردن
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
He has a harsh exterior but a kind heart. U ظاهرش خشن است ولی قلبش مهربان است
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
how kind he is U چقدرمهربان است چه مهربان است
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
metres U اندازه
measurements U اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
symmetric U هم اندازه
metre U اندازه
fitted U اندازه
indefinite U بی اندازه
to size up U اندازه
what is your size? U اندازه
isometric U هم اندازه
isometrics U هم اندازه
gauges U اندازه
dealt U اندازه
equals U : هم اندازه
equalling U : هم اندازه
degree U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
so far forth U تا ان اندازه
quantum U اندازه
gauged U اندازه
soupcon U اندازه کم
extent U اندازه
immoderately U بی اندازه
equalled U : هم اندازه
inordinate U بی اندازه
equaling U : هم اندازه
measurement U اندازه
equaled U : هم اندازه
equal U : هم اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
gauge U اندازه
sizes U اندازه
magnitude U اندازه
dimensions U اندازه
size U اندازه
hecatompet U [اندازه صد پا]
degrees U اندازه
measurer U اندازه
floor length U اندازه کف
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
measure U اندازه
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
meters U اندازه
gauge=gage U اندازه
meter U اندازه
what U چه اندازه
immeasurable U بی اندازه
deals U اندازه
tract U اندازه
tracts U اندازه
bulk U اندازه
infintesimal U بی اندازه
deal U اندازه
rather U تا یک اندازه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com