Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
homing
U
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
beacons
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacon
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
manipulative deception
U
تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
radio interference
U
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
CB
U
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
decca
U
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
homing station
U
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
transmitters
U
فرستنده رادیویی
transmitter
U
فرستنده رادیویی
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
radio waves
U
امواج رادیویی
wave front
U
جبهه امواج رادیویی
sweep jamming
U
امواج سیار پارازیت رادیویی
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
back scattering
U
پخش معکوس امواج رادیویی
back scattering
U
توزیع معکوس امواج رادیویی
station break
U
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
maintain watch
U
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
echo
U
برگشت امواج رادار
echoed
U
برگشت امواج رادار
echoing
U
برگشت امواج رادار
echoes
U
برگشت امواج رادار
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
doppler effect
U
اثر برگشت امواج روی فرستنده
omnidirectional
U
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
influence mine
U
مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
modulation
U
سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
radio call sign
U
معرف ایستگاه رادیویی
coastal refraction
U
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
vor
U
وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
low frequency
U
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
high frequency radio station
U
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
influence sweep
U
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
cardinal points effect
U
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
screening elevation
U
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
radio range
U
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing adaptor
U
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
consol
U
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
homing guidance
U
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
radio position finding
U
روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
herbescent
U
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
have a bone to pick
U
بهانه برای دعوا یا شکایت پیداکردن
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
eudemonology
U
مبحث اخلاقیات برای پیداکردن سعادت بشر
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
browsing
U
نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
donkey sonar
U
ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
it is a pity of them
U
دل ادم برای انها میسوزد
junk surf
U
امواج نامناسب برای موج سواری
radar mile
U
زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
backward
U
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backwards
U
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
cone of silence
U
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
bead roll
U
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
clocking
U
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
confusion reflector
U
وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulate
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating
U
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
beadroll
U
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
synchronization
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
sync
U
باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
discrimination
U
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
glideslope
U
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
peers of scotland
U
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
peers of iveland
U
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
wireless network
U
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
control lock
U
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
wire locking
U
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
diskless workstation
U
ایستگاه کاری که درایو دیسکی برای ذخیره داده ندارد
beacon double
U
اسم رمز برای انتخاب روش تعقیب هدف با استفاده از دونوع موج رادار
shunting station
U
ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
claim frame
U
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
homing station
U
رادارهای کنترل هوایی
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
record
U
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
radiation scattering
U
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
routing indicator
U
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
authentication
U
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
drivers
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver
U
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
battery integration end radar display
U
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
cipher
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers
U
مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radiological monitoring
U
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
tracer
U
ردیاب
detectors
U
ردیاب
detector
U
ردیاب
probes
U
ردیاب
probe
U
ردیاب
probed
U
ردیاب
tracers
U
ردیاب
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
backward
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards
U
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
sonar dome
U
کلاهه ردیاب
electronic tag
U
لباس ردیاب
ankle bracelet
U
لباس ردیاب
ankle monitor
U
لباس ردیاب
active sonar
U
ردیاب فعال
sonar
U
ردیاب صوتی
tracer element
U
عنصر ردیاب
tether
U
لباس ردیاب
tracing routine
U
روال ردیاب
passive sonar
U
ردیاب غیر فعال
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
decoyed
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoy
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoying
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoys
U
هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
to pluck up heart
U
دل پیداکردن
to work out
U
پیداکردن
discover
U
پیداکردن
discovered
U
پیداکردن
acquiring
U
پیداکردن
to find out
U
پیداکردن
discovers
U
پیداکردن
discovering
U
پیداکردن
acquires
U
پیداکردن
loave
U
پیداکردن
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
short circuit
U
اتصال پیداکردن
outreach
U
دسترسی پیداکردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com