Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
peacefulness
U
راحتی صلح جوئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maliciousness
U
کینه جوئی
revengefulness
U
کینه جوئی
vindictiveness
U
کینه جوئی
thrift
U
صرفه جوئی
quarrelsomeness
U
ستیزه جوئی
frugally
U
با صرفه جوئی
riotousness
U
فتنه جوئی
competitions
U
سبقت جوئی
competition
U
سبقت جوئی
factiousness
U
فتنه جوئی
vengeanee
U
کینه جوئی
economization
U
صرفه جوئی
quarelsomeness
U
ستیزه جوئی
chariness
U
صرفه جوئی
thriftily
U
از روی صرفه جوئی
quarrelsomely
U
از روی ستیزه جوئی
economizing
U
صرفه جوئی کردن
captiously
U
از روی عیب جوئی
To save . To economize.
U
صرفه جوئی کردن
vengefully
U
از روی کینه جوئی
censoriously
U
از روی عیب جوئی
diseconomies of scale
U
عدم صرفه جوئی به مقیاس
quarelsomeness
U
نزاع طلبی فتنه جوئی
housewifely
U
از روی خانه داری یا صرفه جوئی
Adventurism is the salt of life .
U
ماجرا جوئی شور ونمک زندگه است
comfortableness
U
راحتی
eased
U
راحتی
eases
U
راحتی
easing
U
راحتی
convenience
U
راحتی
conveniences
U
راحتی
ease
U
راحتی
relief
U
راحتی
davenport
U
نیمکت راحتی
easement
U
راحتی اسایش
armchairs
U
صندلی راحتی
armchair
U
صندلی راحتی
slack suit
U
لباس راحتی
morris chair
U
صندلی راحتی
pantofle
U
کفش راحتی
shoepack
U
کفش راحتی
shoepac
U
کفش راحتی
plimsoll
U
کفش راحتی
arm chair
U
صندلی راحتی
slipper
U
کفش راحتی
slippers
U
کفش راحتی
plimsolls
U
کفش راحتی
sandals
U
کفش راحتی
fleshpots
U
راحتی جسمانی
sandal
U
کفش راحتی
comforter
U
راحتی بخش
comforters
U
راحتی بخش
sock
U
کفش راحتی بی پاشنه
juliet
U
کفش راحتی زنانه
unaccommodated
U
بدون وسایل راحتی
warm one's blood/heart
<idiom>
U
احساس راحتی کردن
discomfort relief ratio
U
بهر راحتی- ناراحتی
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
accommodation
U
منزل وسایل راحتی
off duty
U
مرخصی راحتی نگهبانی
accommodations
U
منزل وسایل راحتی
sit back
<idiom>
U
راحتی داشتن ،مرخصی گرفتن
ease of movement
U
سهولت حرکت راحتی مانور
whip up
<idiom>
U
به راحتی وسریع به انجام رساندن
huarache
U
کفش راحتی پاشنه کوتاه
security blanket
<idiom>
U
استفاده از چیزی برای راحتی
hammock chair
U
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
ergonomics
U
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
reduce
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
plug
U
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugs
U
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging
U
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
partition
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
MNP 0
U
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
ikons
U
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icon
U
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons
U
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
rom
U
نرم افزار ذخیره شده در ROM روی کارتریج که به راحتی قابل نصب روی کامپیوتراست .
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
rocking chairs
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
rocking chair
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
faldstool
U
صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
languages
U
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
language
U
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com