English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
easement U راحتی اسایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conveniency U راحت- اسایش- راه دست-اسوده- وسیله اسایش یاراحت- مستراح
comforts U اسایش
comfort U اسایش
weals U اسایش
comforted U اسایش
grith U اسایش
weal U اسایش
comforting U اسایش
comfortably U به اسایش
welfare U اسایش
rest U اسایش
rests U اسایش
comfortableness U اسایش
the rough and the smooth U اسایش وسختی
comfort U اسایش دادن
flags of convenience U پرچم اسایش
comforted U اسایش دادن
relaxation time U زمان اسایش
comforting U اسایش دادن
security U اسایش خاطر
flag of convenience U پرچم اسایش
tranquility U اسایش خاطر
tranquillity U اسایش خاطر
heartsease U اسایش فکری
comforts U اسایش دادن
reliever U اسایش دهنده
relief U ترمیم اسایش خاطر
pest house U بیمارستان طاعونی ها اسایش گاه
heart sease U اسایش قلب اسودگی خاطر
bother U زحمت دادن مخل اسایش شدن
to i. upon any one's privacy U مخل تنهایی و اسایش کسی شدن
bothered U زحمت دادن مخل اسایش شدن
bothering U زحمت دادن مخل اسایش شدن
bothers U زحمت دادن مخل اسایش شدن
eases U راحتی
ease U راحتی
comfortableness U راحتی
eased U راحتی
easing U راحتی
relief U راحتی
conveniences U راحتی
convenience U راحتی
an intrusive person U کسیکه سرزده بجایی رود یا مخل اسایش کسی شود
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
to disturb any one's privacy U کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
comforters U راحتی بخش
comforter U راحتی بخش
davenport U نیمکت راحتی
armchairs U صندلی راحتی
armchair U صندلی راحتی
shoepac U کفش راحتی
morris chair U صندلی راحتی
slack suit U لباس راحتی
shoepack U کفش راحتی
arm chair U صندلی راحتی
slipper U کفش راحتی
sandal U کفش راحتی
sandals U کفش راحتی
pantofle U کفش راحتی
plimsoll U کفش راحتی
plimsolls U کفش راحتی
slippers U کفش راحتی
fleshpots U راحتی جسمانی
accommodations U منزل وسایل راحتی
juliet U کفش راحتی زنانه
off duty U مرخصی راحتی نگهبانی
peacefulness U راحتی صلح جوئی
warm one's blood/heart <idiom> U احساس راحتی کردن
unaccommodated U بدون وسایل راحتی
sock U کفش راحتی بی پاشنه
discomfort relief ratio U بهر راحتی- ناراحتی
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
accommodation U منزل وسایل راحتی
sit back <idiom> U راحتی داشتن ،مرخصی گرفتن
whip up <idiom> U به راحتی وسریع به انجام رساندن
security blanket <idiom> U استفاده از چیزی برای راحتی
huarache U کفش راحتی پاشنه کوتاه
ease of movement U سهولت حرکت راحتی مانور
hammock chair U صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
reducing U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduce U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
plugs U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
partition U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
MNP 0 U پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
icon U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
ikons U نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
rom U نرم افزار ذخیره شده در ROM روی کارتریج که به راحتی قابل نصب روی کامپیوتراست .
rocking chair U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
lounging U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
rocking chairs U صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
lounges U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounge U اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
faldstool U صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
to intrude upon a person U مخل اسایش کسی شدن مزاحم کسی شدن
language U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages U زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com