Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ac fittings
U
رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
an fitting
U
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
splay
U
پخدار فارسی
splays
U
پخدار فارسی
splaying
U
پخدار فارسی
splayed
U
پخدار فارسی
wide-angle
U
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle
U
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
slide
U
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
slides
U
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
dimpling
U
پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
relative cell reference
U
ارجاع سل رابطهای
relational model
U
مدل رابطهای
relational expression
U
عبارت رابطهای
rdbms
U
داده رابطهای
relational
U
وابستگی رابطهای
relational structure
U
ساختار رابطهای
relational operator
U
عملگر رابطهای
relational database
U
پایگاه داده رابطهای
relative addressing
U
ادرس دهی رابطهای
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
relational data menagement system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
rdbms
U
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
dbase iii
U
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
tubulose
U
لولهای
tubulous
U
لولهای
tubular
U
لولهای
tubiform
U
لولهای
cannulate
U
لولهای
fistulous
U
لولهای
cannulated
U
لولهای
pipelines
U
لولهای
pipeline
U
لولهای
pipy
U
لولهای
fistular
U
لولهای
cylindrical
U
لولهای
tubular capacitor
U
خازن لولهای
tubularity
U
حالت لولهای
tubular well
U
چاه لولهای
tubular condenser
U
خازن لولهای
tubular shaft
U
محور لولهای
salver shaped
U
لولهای شکل
twingun
U
توپ دو لولهای
tulip valve
U
سوپاپ لولهای
tube well
U
چاه لولهای
bore hole
U
چاه لولهای
four way
U
چهار لولهای
tube insulator
U
مقره لولهای
barrel drop
U
ابشار لولهای
tubular mast
U
دکل لولهای
barrel outlet
U
ابگیر لولهای
pipe aqueduct
U
اباره لولهای
pipe aqueduct
U
ناو لولهای
poppet valve
U
سوپاپ لولهای
tubular pole
U
دکل لولهای
pipe outlet
U
ابگیر لولهای
pipe organ
U
ارغنون لولهای
tubular
U
لولهای شکل
pipe culvert
U
ابگذر لولهای
spars
U
الوار لولهای
sparred
U
الوار لولهای
spar
U
الوار لولهای
tubular scaffold
U
داربست لولهای
tubular rivet
U
پرچ لولهای
false key
U
خار لولهای
salverform
U
لولهای شکل
tubular radiator
U
رادیاتور لولهای
roll paper
U
کاغذ لولهای
immanentism
U
نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
tubal
U
لوله رحم لولهای
tubular transmission shaft
U
محور انتقال لولهای
to pull at a pipe
U
با کوشش اب از لولهای کشیدن
tricolor picture tube
U
لامپ تصویر سه لولهای
pipe sand trap
U
ماسه گیر لولهای
single gun color tube
U
لامپ تصویر تک لولهای
dash pot
U
کمک فنر لولهای
pipestill
U
دستگاه تقطیر لولهای
multiple gun
U
توپ چند لولهای
three gun picture tube
U
لامپ تصویر سه لولهای
tubular steel scaffold
U
داربست لولهای فولادی
tubulure
U
دریچه کوچک لولهای
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
tubulous
U
دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipes
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipe
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
tubulose
U
دارای گلهای کوچک لولهای
tubulation
U
شکل لوله ترتیب لولهای
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
bound barrel
U
لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
tubulifloral
U
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubuliferous
U
دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
parotid duct
U
لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
ontos
U
تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
teleprinter
U
کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
rivnut
U
نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
teleprinters
U
کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
cherry rivet
U
پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
duct
U
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
tubulate
U
لولهای کردن لوله دار کردن
multiple
U
مضاعف چند ردیفه چند لولهای
gauges
U
درجه
copesetic
U
درجه یک
gauge
U
درجه
second class
U
درجه دو
topnotch
U
درجه یک
first class
U
درجه یک
echelon
U
درجه
echelons
U
درجه
scale
U
درجه
nobby
U
درجه یک
just as well
<adv.>
U
به یک درجه
low grade
U
کم درجه
kyu
U
درجه
gage
U
درجه
gage=gauge
U
درجه
gauge glass
U
درجه اب
gauge=gage
U
درجه
length
U
درجه
rank
U
درجه
equally
<adv.>
U
به یک درجه
ranks
U
درجه
mark
U
درجه
marks
U
درجه
grade
U
درجه
first string
U
درجه یک
ranked
U
درجه
lengths
U
درجه
top
U
درجه یک
rate
U
درجه
titles
U
درجه
grades
U
درجه
title
U
درجه
number one
U
درجه یک
degree
U
درجه
second-rate
U
درجه دو
second rate
U
درجه دو
tophole
U
درجه یک
top hole
U
درجه یک
rates
U
درجه
high-class
U
درجه یک
classy
U
درجه یک
copacetic
U
درجه یک
scalage
U
درجه
pitch
U
درجه
proportions
U
درجه
proportion
U
درجه
run of the mine
U
بی درجه
degrees
U
درجه
gauged
U
درجه
elevation
U
درجه
elevations
U
درجه
aquastat
U
درجه
second class
U
درجه 2
pitches
U
درجه
slap-up
U
درجه یک
third-rate
U
درجه سه
top-notch
U
درجه یک
third rate
U
درجه سه
chinical t.
U
درجه
clinical thermometer
U
درجه
clumped
U
درجه سردوشی
consistency
U
درجه غلظت
efficacity
U
درجه تاثیر
dot pitch
U
درجه نقطه
degree of saturation
U
درجه اشباع
eldership
U
ارشدیت درجه
electrical degree
U
درجه الکتریکی
degree of polymerization
U
درجه بسپارش
degree opulence
U
درجه توانگری
degree of precision
U
درجه دقت
clump
U
درجه سردوشی
degree of freedom
U
درجه ازادی
clumps
U
درجه سردوشی
degree of relationship
U
درجه خویشاوندی
clumping
U
درجه سردوشی
bar sight
U
شکاف درجه
centigrade degree
U
درجه صدبخشی
confidence level
U
درجه اطمینان
consistence
U
درجه غلظت
anti knock property
U
درجه اکتان
angle of elevation
U
زاویه درجه
cope flask
U
درجه روئی
baccalaureate
U
درجه باشلیه
bar sight
U
ستون درجه
battle sight
U
درجه جنگی
battle sight
U
شکاف درجه
baume degree
U
درجه بومه
advancement in rating
U
ارتقاء درجه
brick layer
U
بنای درجه دو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com