Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
attestation clause
U
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
counsel
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsels
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
average clause
U
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
CD quality
U
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
kidnapping
U
در CL به خصوص به حالتی اطلاق میشود که کسی را بدزدند و ازکشور محل اقامتش خارج کنند
buffering
U
دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
key
O
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
pinning
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
certificate of damage
U
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
mechanical mouse
U
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
fragmentation
U
حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
deadlock
U
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
location audit
U
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
bra
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
they
U
ایشان
them
U
ایشان را
their customs
U
رسوم ایشان
theirs
U
مال ایشان 3
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
we were
U
ایشان بودند ما بودیم
cosignatory
U
هم امضا
endorsement
U
امضا
signature
U
امضا
endorsements
U
امضا
execution
U
امضا
signatures
U
امضا
hand
U
امضا
handing
U
امضا
I had a long talk with him.
U
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
these books are their
U
این کتابهامال ایشان است
they attended the king
U
ایشان درخدمت پادشاه بودند
Offer him some chocolates.
U
به ایشان شکلات تعارف کنید
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
forging signatures
U
امضا سازی
signatory
U
امضا کننده
signatory
U
صاحب امضا
autograph
[a document transcribed entirely in the handwriting of its author]
U
امضا یادگاری
sign manual
U
امضا پادشاه
signed
U
امضا شده
signatories
U
صاحب امضا
signatories
U
امضا کننده
to have signed
U
به امضا رساندن
put one's signature to
U
امضا کردن
toa one's signature to
U
امضا کردن
under my hand and seal
U
به امضا و مهر من
forgeries
U
جعل امضا
cosignatory
U
شریک در امضا
forgery
U
جعل امضا
philhellenism
U
هواخواهی از یونانیان یااستقلال کشور ایشان
flags were their only signals
U
یگانه علامت ایشان پرچم بود
certifying
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certify
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifies
U
تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
porotocol of signature
U
مقاوله نامه امضا
we the under signed
U
امضا کنندگان زیر
under signed
U
امضا کننده زیر
pay to self
U
به امضا کننده بپردازید
we sang them home
U
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
For the moment he is in the saddle.
U
فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
endorses
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
subscribe
U
امضا کردن پای سند
iŠthe undersigned
U
اینجانب امضا کننده زیر
endorsed
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
endorse
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
endorsing
U
درپشت سندنوشتن امضا کردن
i,the under signed
U
اینجانب امضا کننده زیر
subscribed
U
امضا کردن پای سند
syngraph
U
سندی که به مهر و امضا کلیه
subscribes
U
امضا کردن پای سند
subscribing
U
امضا کردن پای سند
unprofitable servants
U
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
illation
U
حاکی
indicative
U
حاکی
illative
U
حاکی
prelusive
U
حاکی
redolent
U
حاکی
significative of
U
حاکی از
significative
U
حاکی
symptomatic
U
حاکی
symbolically
U
حاکی
symbolic
U
حاکی
decemvirate
U
ده تن قانون گزاران روم که دراختیارحکومت نیزبه ایشان داده شده بود
to make one's mark
U
مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
bespeak
U
حاکی بودن از
symbolizes
U
حاکی بودن از
presageful
U
حاکی از فال بد
hungered
[arch]
U
حاکی از گرسنگی
hungriest
U
حاکی از گرسنگی
representative
U
حاکی از مشعربر
hungrier
U
حاکی از گرسنگی
hungry
U
حاکی از گرسنگی
representatives
U
حاکی از مشعربر
illiative
U
حاکی از نتیجه
symbolizing
U
حاکی بودن از
triumphal
U
حاکی از پیروزی
condemnatory
U
حاکی ازمحکومیت
betoken
U
حاکی بودن از
reminiscent of slavery
U
حاکی از بردگی
it is typical of
U
حاکی است بر
symbolize
U
حاکی بودن از
portended
U
حاکی بودن
portending
U
حاکی بودن
portends
U
حاکی بودن
unexpressive
U
غیر حاکی
pained
U
حاکی از درد
symbolized
U
حاکی بودن از
separative
U
حاکی از جدایی
purported
U
حاکی بودن از
evidentiary
U
دال حاکی
expessive
U
حاکی نماینده
portend
U
حاکی بودن
purport
U
حاکی بودن از
purporting
U
حاکی بودن از
symbolising
U
حاکی بودن از
symbolises
U
حاکی بودن از
symbolised
U
حاکی بودن از
suspicious
U
حاکی ازبدگمانی
smells
U
حاکی بودن از
bode
U
حاکی بودن از
smelling
U
حاکی بودن از
purports
U
حاکی بودن از
smelled
U
حاکی بودن از
smell
U
حاکی بودن از
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
gentelmen's agreement
U
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
secondary
U
حاکی از زمان گذشته
liquorish
U
حاکی ازنوشابه دوستی
abdicative
U
حاکی ازکناره گیری
deprecatory
U
حاکی از نارضایتی یا بی میلی
emblematic
U
حاکی کنایه دار
symptomatic
U
حاکی از علائم مرض
expressive
U
حاکی اشاره کننده
foreshadows
U
از پیش حاکی بودن از
significant
U
قابل توجه حاکی از
significantly
U
قابل توجه حاکی از
foreshadow
U
از پیش حاکی بودن از
foreshadowing
U
از پیش حاکی بودن از
foreshadowed
U
از پیش حاکی بودن از
attestation clause
U
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
cheque to a person's order
U
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
signify
U
حاکی بودن از باشاره فهماندن
hold out
U
حاکی بودن از خودداری کردن از
awesome
U
حاکی از ترس ناشی از بیم
shipped bill of exchange
U
بارنامهای که حاکی ازمحموله است
signifies
U
حاکی بودن از باشاره فهماندن
conspiratorial
U
حاکی از توط ئه وتوط ئه سازی
signifying
U
حاکی بودن از باشاره فهماندن
aristocracy
U
حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracies
U
حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
reorder level
U
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
bah
U
علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر
radiant look
U
نگاهی که حاکی ازخوشی یاامیدواری باشد
whew
U
صدای سوت حاکی از حیرت یاتحسین
to mark good
U
نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
ink hard terms
U
اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
wows
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
viva
U
حرف ندا حاکی از حسن نیت ودعای خیر
wowing
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wow
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
wowed
U
فریاد حاکی ازخوشحالی و تعجب و حیرت چیز جالب
open vertict
U
رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
vivas
U
حرف ندا حاکی از حسن نیت ودعای خیر
letter of marque
U
پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
open verdict
U
رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com