English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
popper U ذرت بودادنی فرف ویژه بو دادن ذرت
poppers U ذرت بودادنی فرف ویژه بو دادن ذرت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
individualizing U حالت ویژه دادن
individualizes U حالت ویژه دادن
individualized U حالت ویژه دادن
individualize U حالت ویژه دادن
individualising U حالت ویژه دادن
individualises U حالت ویژه دادن
individualised U حالت ویژه دادن
consecrate U ویژه کردن تخصیص دادن
consecrates U ویژه کردن تخصیص دادن
consecrating U ویژه کردن تخصیص دادن
applied U هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
reduce U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces U تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
special character U ویژه
special <adj.> U ویژه
privilege U حق ویژه
net U ویژه
nets U ویژه
peculiar U ویژه
nett U ویژه
idiocrasy U ویژه
extra <adj.> U ویژه
special U ویژه
extra special U ویژه
priviege U حق ویژه
expressing U ویژه
expresses U ویژه
expressed U ویژه
express U ویژه
paticular U ویژه
specially U ویژه
adhoc U ویژه
expert U ویژه گر
experts U ویژه گر
specific U ویژه
specific humidity U نم ویژه
specialist U ویژه گر
specialists U ویژه گر
prerogative U حق ویژه
specifics U ویژه
particular U ویژه
prerogatives U حق ویژه
particulars U ویژه
extraordinary meeting U نشست ویژه
quantum state U ویژه حالت
proper volume U ویژه حجم
capital U ارزش ویژه
regiospecific U جهت ویژه
relative density U گرانی ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
proper function U ویژه تابع
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
lacrimal U ویژه اشک
specialization U ویژه کاری
lachrymal U ویژه اشک
specialization U ویژه گری
labeled cargo U کالای ویژه
kink U ویژه گی فرریز
indicium U نشانه ویژه
specific weight U سنگینی ویژه
life guard U هنگ ویژه
monkish U ویژه راهبان
prerogatived U دارای حق ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
praetorian guard U گارد ویژه
special party U گروه ویژه
special session U نشست ویژه
particular lien U حق حبس ویژه
net profit U سود ویژه
monocular U ویژه یک چشم
special symbol U نماد ویژه
specific humidity U رطوبت ویژه
special passport U پاسپورت ویژه
specific lattice U شبکه ویژه
specific resistance U مقاومت ویژه
specific rotation U چرخش ویژه
specific viscosity U گرانروی ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
specific heat U گرمای ویژه
specific drawdown U افت ویژه
specific donor U دهنده ویژه
specific cost U هزینه ویژه
species specific U نوع- ویژه
specific heat U دمای ویژه
specific volume U حجم ویژه
specific weight U وزن ویژه
special bastard U حرامزاده ویژه
traits U نشان ویژه
singular matrix U ماتریس ویژه
singular matrix U ماتریش ویژه
trait U نشان ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
special effects U جلوههای ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
special case U مورد ویژه
speleologist U ویژه گر غارشناسی
specific yield U ابدهی ویژه
special duty U کار ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
special deposits U سپردههای ویژه
special character U دخشه ویژه
self weight U ویژه وزن
habiliments U جامه ویژه
versions U شرح ویژه
stall U لژ جایگاه ویژه
lineaments U نشان ویژه
stalling U لژ جایگاه ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
lineament U نشان ویژه
idioms U تعبیر ویژه
idioms U زبان ویژه
experts U ویژه کار
expert U ویژه کار
lingoes U زبان ویژه
cariologist U ویژه گر قلب
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
bylaw U قانون ویژه
byelaw U قانون ویژه
body guard U هنگ ویژه
acoustician U ویژه گر اواشنود
lingo U زبان ویژه
idiom U تعبیر ویژه
idiom U زبان ویژه
morbid U ویژه ناخوشی
monograph U ویژه نگاشت
monographs U ویژه نگاشت
booths U جای ویژه
booth U جای ویژه
standing order U اوامر ویژه
standing orders U اوامر ویژه
specializes U ویژه گری
specialize U ویژه گری
specialising U ویژه گری
characteristics U نشان ویژه
dead weight U ویژه وزن
dead weights U ویژه وزن
garb U پوشاک ویژه
specific gravity U گرانی ویژه
specialises U ویژه گری
specific gravities U گرانی ویژه
rarely U بااستادی ویژه
specializing U ویژه گری
specialities U ویژه گری
endemical U ویژه یک قوم
electrical resistivity U مقاومت ویژه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
juvenile U ویژه نو جوانان
eigenvalue U ویژه مقدار
eigenfunction U ویژه تابع
juveniles U ویژه نو جوانان
nutritionist U ویژه گر تغذیه
equity capital U ارزش ویژه
neurologist U ویژه گر اعصاب
specialist U ویژه کار
gastronomist U ویژه گرخوراک
characteristic root U ویژه مقدار
favourite or vor U ویژه مخصوص
extra equipment U متعلقات ویژه
specialty U ویژه گری
characteristic U نشان ویژه
characteristically U نشان ویژه
proper value U ویژه مقدار
characteristic function U ویژه تابع
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
specialists U ویژه کار
characteristic number U ویژه مقدار
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
version U شرح ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
speciality U ویژه گری
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
conizance U نشان ویژه
ecotype U بوم ویژه
characteristic of somebody U صفت ویژه کسی
specific ionization coefficient U ضریب ویژه یونش
specific ion electrode U الکترود یون ویژه
political scientists U ویژه گر علوم سیاسی
specific inductivity capacity U فرفیت القایی ویژه
specific inductive capacity U فرفیت القایی ویژه
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
specific heat capacity U فرفیت گرمایی ویژه
speciality U اختصاص کیفیت ویژه
idiosyncratic U وابسته به حالت ویژه
specific rate constant U ثابت ویژه سرعت
bested U دارای حالت ویژه
unit elongation U ازدیاد طول ویژه
specific rotatory power U توان چرخشی ویژه
stereopecific polymerization U بسپارش فضا ویژه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com