English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
mist U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mists U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary U بین ذرات در داخل ذرات
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
to put forward U برجسته نمودارکردن
snarled U نمودارکردن بغرنج کردن
snarling U نمودارکردن بغرنج کردن
snarls U نمودارکردن بغرنج کردن
snarl U نمودارکردن بغرنج کردن
pancromic U فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeled U قرقره فیلم حلقه فیلم
reels U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling U قرقره فیلم حلقه فیلم
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
ingredients U ذرات
ingredient U ذرات
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
intermolecular U بین ذرات
roily U پر از ذرات رسوبی
molecular attracticm U جاده ذرات
particle physics U فیزیک ذرات
blood corpuscles U ذرات خون
barrier penetration by particles U نفوذ ذرات در سد
radioactive rays U ذرات رادیواکتیو
sand blasting U ذرات سنگ
allergen U ذرات الرژی زا
intermolecular U در داخل ذرات
denseness U تراکم ذرات
planetesimal U ذرات سیارهای
cosmic particles U ذرات کیهانی
fundamental particles U ذرات بنیادی
weight of solids U وزن ذرات
elementary particles U ذرات بنیادی
metal foulings U ذرات فلز
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
particulate U دارای ذرات ریز
absorption of charged particles U جذب ذرات باردار
pollinium U توده ذرات گرده گل
thershold temperature U استانه دمای ذرات
particle physics U فیزیک ذرات اتمی
emulsioned U ذرات چربی دراب
scattering of alpha particles U پراکندگی ذرات الفا
segregation U تفکیک ذرات بتن
effective size of grain U قطر موثر ذرات
cascade impactor U دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
emulsions U ذرات چربی دراب
emulsion U ذرات چربی دراب
emulsioning U ذرات چربی دراب
nebulize U تبدیل به ذرات کردن
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
polymerization U ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
dispersion U متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
isometric U دارای ذرات ریز متساوی
emulsifying U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis U افزودگی ذرات سفید خون
isometrics U دارای ذرات ریز متساوی
fall out U ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
emulsified U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsify U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
granulate U دارای ذرات ریز کردن
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
achondrite U سنگ الماس بدون ذرات گرد
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
suspensoid U محلول سریشمی دارای ذرات معلق
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
nucleon U ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
grain orientation U طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
micronize U بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
loads U فیلم
load U فیلم
film U فیلم
filmed U فیلم
film leader U فیلم
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
texture U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
textures U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
atomizes U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
atomized U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
synchrotron U دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
atomizing U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
atomised U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
as good as a play <idiom> U مثل فیلم
picturize U فیلم برداشتن از
moving picture U فیلم سینما
microfilmed U میکرو فیلم
peepshow U فیلم شهوانی
filmed U فیلم سینما
acetate film U فیلم استاتی
advertising spot U فیلم تبلیغاتی
negative film U فیلم منفی
peepshows U فیلم شهوانی
x ray film U فیلم رونتگن
phonofilm U فیلم سخنگو
film U فیلم سینما
microfilms U ریز فیلم
microfilms U میکرو فیلم
talkies U فیلم ناطق
film-strip U نوار فیلم
talkie U فیلم ناطق
cinematograph U اپارات فیلم
microfilming U ریز فیلم
microfilmed U ریز فیلم
telefilm U فیلم تلویزیونی
film U فیلم عکاسی
microfilm U میکرو فیلم
microfilm U ریز فیلم
filmed U فیلم عکاسی
film strip U نوار فیلم
film-strips U نوار فیلم
phonofilm U فیلم صدادار
microfilming U میکرو فیلم
instruction film U فیلم اموزشی
filmy U فیلم مانند
instruction film U فیلم درسی
positive film U فیلم مثبت
reversal film U فیلم معکوس
film developer U سازنده فیلم
film recorder U ضباط فیلم
filmstrip U فیلم سینمایی
filmiest U فیلم مانند
filmier U فیلم مانند
film recorder U فیلم نگار
film reader U فیلم خوان
binder U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomisers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
aerosols U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosol U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomizer U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
metol U دوای فهور فیلم
cinematograph U دوبین فیلم برداری
image format U اندازه فیلم عکاسی
talkies U صنعت فیلم ناطق
talkie U صنعت فیلم ناطق
playoffs U نشان دادن فیلم
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
scenario U متن فیلم سینمایی
rerun U نمایش مجدد فیلم
camera magazine U کاست فیلم دوربین
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
magnetic film storage U ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic film U لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
playoff U نشان دادن فیلم
film badge U برگ شناسایی فیلم
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
Make three copies of each film. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
dubs U فیلم را دوبله کردن
dub U فیلم را دوبله کردن
dubbed U فیلم را دوبله کردن
geneva stop U سیستم نگهدارنده فیلم
technicolour U روش فیلم رنگی
fast-forward U جلو زدن فیلم
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
semidocumentary U فیلم سینمایی نیمه مستند
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com