Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stock piling
U
ذخیره کردن در انبار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stockpile
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
U
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
Other Matches
stockage
U
ذخیره انبار
safety stock
U
موجودی ذخیره انبار
stock control
U
کنترل ذخیره انبار
stockage objective
U
هدف ذخیره انبار
stock level
U
سطح ذخیره انبار
authorized stockage list
U
لیست ذخیره انبار مجاز
filler point
U
نقطه تکمیل ذخیره انبار
storage
U
ذخیره سازی انبار کالا
inventory lot
U
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
stores
U
کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
dump
U
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
lay up
U
دچار تاخیر کردن یا شدن انبار یاجمع کردن
build up
U
پر کردن انبار
yards
U
انبار کردن
build-up
U
پر کردن انبار
warehouse
U
انبار کردن
stashed
U
انبار کردن
stashes
U
انبار کردن
ensile
U
انبار کردن
stashing
U
انبار کردن
stash
U
انبار کردن
reservedness
U
انبار کردن
deep freeze
U
انبار کردن
yard
U
انبار کردن
imburse
U
انبار کردن
deep freezes
U
انبار کردن
warehouses
U
انبار کردن
build-ups
U
پر کردن انبار
stock piling
U
انبار کردن
storage
U
انبار کردن
garners
U
انبار کردن انباشتن
warehouses
U
انبار کردن مخزن
store-room
U
جای انبار کردن
garner
U
انبار کردن انباشتن
hoardings
U
انبار کردن پول
garnering
U
انبار کردن انباشتن
tender
U
لطیف کردن انبار
garnered
U
انبار کردن انباشتن
tendered
U
لطیف کردن انبار
hoarding
U
انبار کردن پول
store-rooms
U
جای انبار کردن
storing
U
اندوختن انبار کردن
store
U
اندوختن انبار کردن
dump
U
مخزن انبار کردن
tendering
U
لطیف کردن انبار
warehouse
U
انبار کردن مخزن
tenderest
U
لطیف کردن انبار
store room
U
جای انبار کردن
ware room
U
انبار کردن مخزن
caged storage
U
انبار کردن به طریقه محصور
block storing
U
انبار کردن بارهای قوال
to lay down wine
U
شراب را انبار کردن یا جادادن
administrative storage
U
انبار کردن به طریق اداری
storage
U
ذخیره کردن ذخیره
stock
U
ذخیره ذخیره کردن
stockage
U
ذخیره کردن ذخیره
stocked
U
ذخیره ذخیره کردن
snake out
U
خارج کردن کالا از انبار ناو
assignment of space
U
تخصیص جا برای انبار کردن اماد
stowage
U
حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
x site
U
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
externals
U
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external
U
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
stow
U
انبار کردن بار کردن
stowing
U
انبار کردن بار کردن
stowed
U
انبار کردن بار کردن
stows
U
انبار کردن بار کردن
CD
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
inhibiting
U
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
volumes
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volume
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label
U
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
mass storage
U
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
storage
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
highest
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent
U
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
mail box
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mailbox
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailboxes
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
reservoirs
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
bacteriolysis
U
مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
junk
U
پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
read
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
reserving
U
ذخیره کردن
stashes
U
ذخیره کردن
reserve
U
ذخیره کردن
stocked
U
ذخیره کردن
condenses
U
ذخیره کردن
saved
U
ذخیره کردن
to lay up
U
ذخیره کردن
storage
U
ذخیره کردن
stock
U
ذخیره کردن
stashed
U
ذخیره کردن
lay in
U
ذخیره کردن
stash
U
ذخیره کردن
supplied
U
ذخیره کردن
saves
U
ذخیره کردن
store
U
ذخیره کردن
condense
U
ذخیره کردن
condensing
U
ذخیره کردن
supplying
U
ذخیره کردن
supply
U
ذخیره کردن
reserves
U
ذخیره کردن
storing
U
ذخیره کردن
lay away
<idiom>
U
ذخیره کردن
save
U
ذخیره کردن
to lay in
U
ذخیره کردن
stashing
U
ذخیره کردن
reservedness
U
ذخیره کردن
macbinary
U
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
load
U
ذخیره گذاری کردن
put down
U
ذخیره کردن فرونشاندن
hoard
U
احتکار ذخیره کردن
loads
U
ذخیره گذاری کردن
hoarded
U
احتکار ذخیره کردن
hoards
U
احتکار ذخیره کردن
put-downs
U
ذخیره کردن فرونشاندن
put-down
U
ذخیره کردن فرونشاندن
replenishment
U
پر کردن روغن ذخیره
custodial record
U
پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
open storage
U
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
RLL encoding
U
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
reserve
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
supply
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplied
U
تکمیل کردن موجودی ذخیره
hoardings
U
ذخیره کردن پول درخانه
reserves
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
deposits
U
ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
lay by
U
ذخیره کردن ابراه عریض
lay-by
U
ذخیره کردن ابراه عریض
hoarding
U
ذخیره کردن پول درخانه
deposit
U
ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
lay-bys
U
ذخیره کردن ابراه عریض
reserving
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
prodos
U
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
downloadable
U
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
databank
U
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
registers
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
lay up
<idiom>
U
ذخیره کردن ،نگهداری برای آینده
fish out
U
تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه
swap
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
excess stock
U
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
contamination
U
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
handily
U
ذخیره کردن مقداری از انرژی از طرف اسب
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
dissave
U
ذخیره خود را برای کارهای جاری خرج کردن
overstock
U
زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
float
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
kill
U
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی
delete
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
floated
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
deleting
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deletes
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
kills
U
دستور پاک کردن فایل ذخیره شده به کلی
floats
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
deleted
U
پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
balanced mobilization
U
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
document
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documenting
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
compact
U
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacted
U
کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com