English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
neo christianity U دین نوین مسیح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sudarium U دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
christly U شایسته مسیح مربوط به مسیح
antichrst U مسیح دروغی مسیح کاذب
Noel U سرود میلاد مسیح جشن میلاد مسیح
younger U نوین
latter-day U نوین
modern U نوین
young U نوین
neo hebraic U عبری نوین
Art Nouveau U هنر نوین
modernizes U نوین کردن
modernizing U نوین کردن
modern physics U فیزیک نوین
modernist U نوین گرا
modernists U نوین گرا
new U نوین جدیدا
new- U نوین جدیدا
newer U نوین جدیدا
newest U نوین جدیدا
modernization U نوین گری
modernization U نوین سازی
modernized U نوین کردن
modernize U نوین کردن
modernism U نوین گرایی
modernly U بطرز نوین
modern system U نظام نوین
anew U بطرز نوین
modern sector U بخش نوین
modernised U نوین کردن
modernising U نوین کردن
modernises U نوین کردن
neodoxy U اصول نوین
new marxism U مارکسیسم نوین
new fashion U طرز نوین
neo romanesque U رومی وار نوین
new general catalogue U فهرست عمومی نوین
neo platonism U فلسفه افلاطونی نوین
neologize U دارای عقاید نوین
neo plasticism U شکل افرینی نوین
verslibre U شعر بسبک نوین
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
misoneism U مخالف با نظم نوین یااصلاحات تازه
antichrist U ضد مسیح
Christ U مسیح
messianic U مسیح
anointed U مسیح
antichrst U دشمن مسیح
Christmas U عیدمیلاد مسیح
messiahs U مسیح موعود
jesus christ U عیسی مسیح
Christmases U عیدمیلاد مسیح
lachryma christi U اشک مسیح
vicar of christ U مسیح پاپ
IHS U نمودار مسیح
pseudo christ U مسیح نما
christhood U مسیح بودن
christlike U مسیح وار
messiah U مسیح موعود
christly U مسیح وار
neological U ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
carols U سرودشب عیدمیلاد مسیح
carol U سرودشب عیدمیلاد مسیح
gospels U بشارت درباره مسیح
dominical U یعنی حضرت مسیح
gospel U بشارت درباره مسیح
pseudo christ U مسیح کاذب دجال
anno domini U بعد از میلاد مسیح
christology U مبحث مسیح شناسی
passion week U هفته پیش از رستاخیز مسیح
Yule U جشن میلاد عیسی مسیح
evangelising U بشارت بدین مسیح دادن
evangelized U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizes U بشارت بدین مسیح دادن
evangelizing U بشارت بدین مسیح دادن
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
evangelize U بشارت بدین مسیح دادن
evangelises U بشارت بدین مسیح دادن
evangelised U بشارت بدین مسیح دادن
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
judns be trayed jesus U یهودابه مسیح خیانت کرد
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
Anno Domini [AD] <adj.> پس از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
zachariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
zechariah U یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
incarnationist U کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
icons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icon U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
before Christ [BC] قبل از میلاد مسیح [جهت بیان سال]
postmillenarian U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
ikons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
the holy grail U دوری یاجامی که مسیح دراخرین شام خودبکاربرد
postmillennialist U معتقدبه فهور ثانوی مسیح پس از هزار سال
Doom U [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
monophysite U کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
apocrypha U کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
essene U راهب یهودی) عضوفرقهای که دوقرن پیش ازامدن مسیح درفلسطین تشکی
rearming U تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
to transubstantiate U تغییر دادن ماده [نان و شراب مربوط به عشاربانی] به بدن و خون عیسی مسیح [دین]
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com