Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
night vision
U
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
Other Matches
black out
U
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
bilateral spotting
U
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
spot
U
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spots
U
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
scans
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scanned
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scan
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
parlour boarder
U
شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
to live en pension
U
شبانه روزی شدن درمهمانخانه شبانه روزی زندگی کردن
flank observation
U
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
nocturnally
U
شبانه
nightly
U
شبانه
nocturnal
U
شبانه
circadian
U
شبانه روزی
burglarizes
U
شبانه دزدیدن
nocturnal
U
نمایش شبانه
burglarized
U
شبانه دزدیدن
burglarize
U
شبانه دزدیدن
night interception
U
کمین شبانه
moonshiner
U
قاچاقچی شبانه
cracksman
U
دزد شبانه
d. and night
U
شبانه روز
hostelry
U
شبانه روزی
he went by night
U
شبانه رفت
night and day
U
شبانه روز
quotidian
U
شبانه روزی
night school
U
اموزشگاه شبانه
night schools
U
اموزشگاه شبانه
night interception
U
رهگیری شبانه
burglarizing
U
شبانه دزدیدن
pavor nocturnus
U
وحشت شبانه
vespertinal
U
شبانه عشایی
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
nightlife
U
تفریحات شبانه
round-the-clock
شبانه روزی
overnight
U
در مدت یک شب شبانه
nocturnal prayer
U
نماز شبانه
night order
U
دستور شبانه
night order
U
دستورات شبانه
nighttide
U
جزر و مد شبانه
night landing
U
فرود شبانه
night operations
U
عملیات شبانه
hostels
U
شبانه روزی
hostel
U
شبانه روزی
observation
U
دیدبانی
espial
U
دیدبانی
observations
U
دیدبانی
nightlife
U
شرکت در تفریحات شبانه
battle lights
U
چراغ خاموشی شبانه
hosteler
U
مقیم شبانه روزی
floorshow
U
نمایش باشگاههای شبانه
moonlight fliting
U
اسباب کشی شبانه
circadian rythm
U
ریتم شبانه روزی
first post
U
شیپور خبر شبانه
night interception
U
استراق سمع شبانه
watch and ward
U
حق نگهبانی روزانه و شبانه
nocturn
U
سحر خوانی شبانه
boarding school
U
اموزشگاه شبانه روزی
boarder
U
شاگرد شبانه روزی
boarding schools
U
اموزشگاه شبانه روزی
schoolwork
U
تکلیف شبانه دانشجو
boarders
U
شاگرد شبانه روزی
nights
U
شب هنگام برنامه شبانه
night
U
شب هنگام برنامه شبانه
observation
U
دیدبانی اتش
ground observation
U
دیدبانی زمینی
direct observation
U
دیدبانی مستقیم
beacon
U
برج دیدبانی
watch tower
U
برج دیدبانی
loophole
U
سوراخ دیدبانی
neglecting
U
دیدبانی نکنید
observing sector
U
قطاع دیدبانی
visual observation
U
دیدبانی بصری
visual observation
U
دیدبانی با چشم
radar quardship
U
دیدبانی بارادار
observe
U
دیدبانی کردن
reports
U
گزارش دیدبانی
observes
U
دیدبانی کردن
reported
U
گزارش دیدبانی
report
U
گزارش دیدبانی
neglect
U
دیدبانی نکنید
neglects
U
دیدبانی نکنید
observations
U
دیدبانی اتش
loopholes
U
سوراخ دیدبانی
observing
U
دیدبانی کردن
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
air observation
U
دیدبانی هوایی
aerial observation
U
دیدبانی هوایی
observation post
U
پست دیدبانی
observation sector
U
قطاع دیدبانی
observing sector
U
منطقه دیدبانی
o o line
U
خط دیدبانی سپاه
o o line
U
خط تقسیم دیدبانی
army of observation
U
عده دیدبانی
neglected
U
دیدبانی نکنید
watchtower
U
برج دیدبانی
watchtowers
U
برج دیدبانی
bilateral observation
U
دیدبانی دوجانبه
bilateral observation
U
دیدبانی مضاعف
beacons
U
برج دیدبانی
observed
U
دیدبانی کردن
astronomic observation
U
دیدبانی نجومی
flank observation
U
دیدبانی جناحی
se'nnight
U
یکهفته هفت شبانه روز
night line
U
ریسمان ماهی گیری شبانه
sennight
U
یکهفته هفت شبانه روز
witch moth
U
پروانه بید شبانه شب پره
friars lantern
U
روشنایی شبانه بر روی باطلاق
boarding
U
مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
night cap
U
گشتی رزمی هوایی شبانه
tog method
U
روش دیدبانی محوری
radar beacon
U
برج دیدبانی رادار
surveillance
U
دیدبانی و مراقبت از منطقه
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
scope
U
وسیله دیدبانی یا بینایی
optical
U
مربوط به دیدبانی بصری
terrain spotting
U
دیدبانی کردن زمین
pilothouse
U
اطاق دیدبانی کشتی
observed fire
U
تیر دیدبانی شده
ground observation
U
دیدبانی ازروی زمین
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
apex angle
U
زاویه راسی دیدبانی
whippoorwill
U
مرغ شبانه پشه خوارمشرق امریکا
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
observed chart
U
طرح تیر دیدبانی شده
spotting
U
دیدبانی کردن دید زدن
visibility range
U
شعاع عمل دیدبانی یا دید
air spot
U
تنظیم تیربا دیدبانی هوایی
folded optics
U
وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
weather observation
U
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
tog method
U
روش دیدبانی در خط توپ هدف
night clothes
U
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
honky tonk
U
محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
starlight scope
U
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
snooper
U
هواپیمایی که در حال تعقیب یا دیدبانی است
spotting
U
تنظیم تیر و دیدبانی اتش درتوپخانه دریایی
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
serenading
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
neglects
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
pibal
U
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
neglect
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
cover charge
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
intermediate area
U
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
ignisfatuus
U
روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
vigil
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigils
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
spotting charge
U
خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
pibal
U
تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
crested
U
دیدبانی غیر ممکن غیر قابل دید به وسیله مانع
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
interocular distance
U
فاصله بین عدسیهای یک وسیله دیدبانی یا بین دوچشم
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
youth hostel
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
youth hostels
U
شبانه روزی جوانان مهمانسرای جوانان
to fly with the owl
U
کارهای شبانه کردن شبگردی کردن
reduction coefficient
U
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
observations
U
دیدبانی کردن مشاهده کردن
observation
U
دیدبانی کردن مشاهده کردن
visualreport
U
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
screened
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
dead hours
U
ساعات خاموشی در شب ساعات خاموشی شبانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com