English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adjacent U دو گرهای که توسط مسیری به هم وصل اند که هیچ گره دیگری به آن وصل نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jabbers U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbering U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabber U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbered U سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
peripheral U آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
nemo dat quod non habet U هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
machine address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address U تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
fields U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fielded U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
playback rate scale factor U و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
dedicated U کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
selectable U نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
privacy U قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
non maskable interrupt U سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
defaults U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default U مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
DLL U فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است
nodal U گرهای
fix U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes U داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
infrarenal U زیر گرهای
dead knot U گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
concentrator U گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
dashes U مسیری را ادامه دادن
dashed U مسیری را ادامه دادن
dash U مسیری را ادامه دادن
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
drag hunt U شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
cheesecakes U مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
cheesecake U مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
graveyard U مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
graveyards U مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
bowling alleys U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alley U مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
bazer U سوارکاری که درکنار گاومیراند و او را در مسیری قرار میدهد تا گاوباز بهتربتواند روی ان بپرد
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
track U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
auxiliary U نیست
temporary storage U می نیست
storage U می نیست
aint U نیست
Plug and Play U یچ نیست
he is not of our number U از ما نیست
auxiliaries U نیست
it is well enough U بد نیست
secondary U نیست
It's not new. نو نیست.
isn't U نیست
he takes no notice of it U نیست
tother U دیگری
t' other U دیگری
thirds U به دیگری
another U دیگری
third U به دیگری
the ice is treach erous U یخ محکم نیست
He is not man enough to do it . He is not the man for it . He hasnt got the guts to do it . U مردش نیست
he has nothing in him U کسی نیست
there is no hurry U شتابی نیست
there is no hurry U عجلهای نیست
that is wrong U درست نیست
He goes on and on . He is most persistent . U ول کن معامله نیست
he is a bad husband U صرفه جو نیست
sacred cow <idiom> U چارهای نیست
he is none of my friends U او از دوستان من نیست
he is not in it U داخل نیست
needn't U لازم نیست
that is not it U این نیست
I dont remember ( recall ) . U یادم نیست
no object U چیزی نیست
you are written U حق با شما نیست
It's not new. جدید نیست.
i do not have it in me U از من ساخته نیست
he is out of his senses U بهوش نیست
he knows a thing or two U بی تجربه نیست
he is rather i. than sick U ناخوش نیست
he is not willing to go U نیست برود
It cant be helped. U چاره ای نیست
he is out of huomor U سر دماغ نیست
no matter U چیزی نیست
dont mention it U چیزی نیست
if you please U اگرزحمت نیست
thereis no end to it U انراپایانی نیست
to make no mention of U ذکری از ان نیست
There is no hot water U آب گرم نیست.
There is nothing wrong with you . You are all right . U هیچیت نیست
no sweat <idiom> U مشکلی نیست
no wonder <idiom> U تعجبی نیست
static U که پویا نیست
It is all right . It is o. k. U طوری نیست
Such is not the case . That is not so. U اینطور نیست
It is not advisable . It is inexpedient. U صلاح نیست
inextinct U نیست نشده
he is out of huomor U سر خلق نیست
that depends U معلوم نیست
it's only me U کسی نیست
my health is tolerable U حالم بد نیست
it is not half bad U هیچ بد نیست
close the door please U اگرزحمت نیست
nihilism U نیست انگاری
Nevermind! U مهم نیست !
it is immaterial U چیزی نیست
it has escaped my remembrance U یاد نیست
it is nothing out of the way U غریب نیست
it is not in good workingorder U دایر نیست
it needs not U لازم نیست
no trouble U زحمتی نیست
no hurry U عجلهای نیست
it is unsuitable U مناسب نیست
niet le fait U کار او نیست
ought not U شایسته نیست
it is unnecessary U لازم نیست
cold is merely privative U گرما نیست
it lies beyond his competence U در صلاحیت او نیست
at another time U در زمان دیگری
consecutively U یکی پس از دیگری
others U متفاوت دیگری
at second hand U از قول دیگری
follow suit <idiom> U از دیگری تقلیدکردن
We have no other way (alternative). U را ه دیگری نداریم
onother's money U پول دیگری
heteronomous U پیروقانون دیگری
other U متفاوت دیگری
common of pasturage U حق چرادرزمین دیگری
in turn <idiom> U یکی پس از دیگری
She is romantically inclined. She i8s game. U از دو حال خارج نیست
His honest is beyond question. U دردرستی اوحرفی نیست
he is not willing to go U مایل برفتن نیست
The scales are not even . U ترازو میزان نیست
This isn't fresh. این تازه نیست.
There is no room for doubt. U جای تردید نیست
He does not belong here. U جای ؟ واینجا نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
wrongs U پیام صحیح نیست
wronging U پیام صحیح نیست
he is indisposed to go U اماده رفتن نیست
lightweight U آنچه سنگین نیست
wrong U پیام صحیح نیست
he is indisposed to go U مایل نیست برود
no one is here U هیچکس اینجا نیست
lightweights U آنچه سنگین نیست
he is nod U اهل انظباط نیست
There is no reason (cause) for worry (concern) U جای نگرانی نیست
He is a quitter . U مرد میدان نیست
It cannot be trifled with . It is no joking matter. U شوخی بردار نیست
It is not to your advantage. U مقرون بصرفه نیست
There are plenty of other fish in the sea. <idiom> <proverb> U آدم قحطی نیست.
The subject under discrssion . U موضوعی که مطرح نیست
used U آنچه جدید نیست
It is not possible ( feasible , practicable) . U اینکار عملی نیست
She takes no thought for tomorrow . U بفکر فردایش نیست
She couldnt care less . she is totally unconcerned . U عین خیالش نیست
you're telling me <idiom> U احتیاج نیست به من بگی
he is not of that stamp U ازان جنس نیست
To her , abI'llon tomans is a mere trifle . U قابل نوشیدن نیست
It is nothing to speak of . U چیز قابلی نیست
This isn't mine. این مال من نیست.
means are not a U وسایل فراهم نیست
I cant help it. It is beyond my control. U دست خودم نیست
clara U هدف موجود نیست
It is not known yet . It is not settled yet . U هنوز معلوم نیست
needle point to say U لازم نیست بشمابگویم که
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com