English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
revolutions per minute U دور بر دقیقه
revs per minute U دور بر دقیقه
rpm U دور بر دقیقه
rev U دور بر دقیقه
number of revolutions U دور بر دقیقه
rotational speed U دور بر دقیقه
speed of rotation U دور بر دقیقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
round U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round U هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
roundest U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest U هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
tempo U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
tempos U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
connect U هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
connects U هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
mathematics U علوم دقیقه
time U زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
timed U زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
times U زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
hour U 06 دقیقه
hours U 06 دقیقه
beat U تعدادپاروزنها در هر دقیقه
beats U تعدادپاروزنها در هر دقیقه
auto U توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
autos U توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
minute U : دقیقه
minute U دقیقه
page U تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
page U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged U تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
paged U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages U تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
pages U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
full-time U 09 دقیقه بازی
line printer U وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printers U وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
ampere minute U امپر- دقیقه
at ten minutes notice U با ده دقیقه اخطار قبلی
cyclic rate U نواخت تیر در دقیقه
cyclic rate U تعداد تیردر دقیقه
exact sciences U علوم دقیقه
game misconduct penalty U 01 دقیقه اخراج بازیگرخطاکار
half hour U 03 دقیقه
intermediate contingency U قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
it is minutes past U ساعت سه وپنج دقیقه است 5دقیقه از3 گذشته است
it is 0 minutes past four U ده دقیقه از چهار می گذرد
line per minute U خط در دقیقه
lost ball U گوی گم شده در مسیر بازی گلف که به فاصله 5 دقیقه پیدا نشود
major penalty U اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
megacycle U یک میلیون دوردر دقیقه
minor penalty U خطای کوچک و 2 دقیقه اخراج
minute hand U عقربه دقیقه شمار ساعت
misconduct penalty U جریمه 01 دقیقه اخراج
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
quarter hour U پانزده دقیقه
rate of fire U تعدادتیر در دقیقه
revolution per minute U دور در دقیقه
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
subtility U نکته باریک دقیقه
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
wait a second U یک دقیقه
watt minute U وات- دقیقه
whipstitch U یک دقیقه
min U دقیقه
rpm U مخفف دور در دقیقه
rpm U گردش در دقیقه
From moment to moment . Every minute. U آن به آن ( هر دقیقه )
The train was 10 minutes late. U قطار 10 دقیقه دیر رسید
Let me think a moment . U بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
Wait a minute . U یک دقیقه مهلت بده
I will be back in 10 minutes. 10 دقیقه دیگر برمیگردم.
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
180 strokes a minute U ۱۸۰ ضربه در دقیقه
at the elventh hour U دقیقه نود کاری انجام دادن
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
Tell him, he needs to wait for a moment. U به او [مرد] بگوئید یک دقیقه صبر کند.
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
revs per minute U چرخش بر دقیقه
rpm U چرخش بر دقیقه
rev U چرخش بر دقیقه
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
rotational speed U چرخش بر دقیقه
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
revolutions per minute U گردش بر دقیقه
revs per minute U گردش بر دقیقه
rpm U گردش بر دقیقه
rev U گردش بر دقیقه
number of revolutions U گردش بر دقیقه
rotational speed U گردش بر دقیقه
speed of rotation U گردش بر دقیقه
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com