Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refersher course
U
دوره یاداوری مطالب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
refresher course
U
دوره یاداوری تعلیمات نظامی
refresher courses
U
دوره یاداوری تعلیمات نظامی
recapitulated
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulate
U
رئوس مطالب را دوره کردن
reminders
U
یاداوری کننده یاداوری
reminder
U
یاداوری کننده یاداوری
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
anamnesis
U
یاداوری
recollection
U
یاداوری
recall
U
یاداوری
recalled
U
یاداوری
recalls
U
یاداوری
remembrance
U
یاداوری
annotation
U
یاداوری
annotations
U
یاداوری
remembering
U
یاداوری
recollections
U
یاداوری
commemorating
U
مجلس یاداوری
reminisced
U
یاداوری کردن
reminisces
U
یاداوری کردن
unaided recall
U
یاداوری خودبخودی
reminiscing
U
یاداوری کردن
free recall
U
یاداوری ازاد
remembrancer
U
یاداوری کننده
to put in remembrance
U
یاداوری کردن
commemorator
U
یاداوری کننده
reminisce
U
یاداوری کردن
reminded
U
یاداوری کردن
commemorated
U
مجلس یاداوری
commemorate
U
مجلس یاداوری
recollective raculty
U
قوه یاداوری
reminding
U
یاداوری کردن
reminds
U
یاداوری کردن
recall test
U
ازمون یاداوری
remind
U
یاداوری کردن
commemorates
U
مجلس یاداوری
reminiscence
U
یاد بود یاداوری
reminiscences
U
یاد بود یاداوری
story recall test
U
ازمون یاداوری داستان
pseudomnesia
U
یاداوری کاذب مرضی
mentions
U
یاداوری نام بردن
mentioning
U
یاداوری نام بردن
reminiscent of slavery
U
یاداوری کننده بردگی
mention
U
یاداوری نام بردن
petitioning creditor
U
مطالب
varia
U
مطالب گوناگون
antilogy
U
تناقض مطالب
discussion
U
تشریح مطالب
discussions
U
تشریح مطالب
outlining
U
خلاصه رئوس مطالب
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
outline
U
خلاصه رئوس مطالب
outlines
U
خلاصه رئوس مطالب
recapitulations
U
تکرار رئوس مطالب
outlined
U
خلاصه رئوس مطالب
recapitulation
U
تکرار رئوس مطالب
miscellany
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellanies
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
front page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
syllabus
U
رئوس مطالب برنامه
syllabuses
U
رئوس مطالب برنامه
front-page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
epitome
U
خلاصه رئوس مطالب
memorialize
U
برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
recapitulate
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
precis
U
خلاصه رئوس مطالب تلخیص
recapitulated
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
for the rest
U
اما در باره باقی مطالب
recapitulating
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
anagoge
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
shockers
U
مطالب مهیج تحریک کننده
anagogy
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
shocker
U
مطالب مهیج تحریک کننده
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
copywriters
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
copywriter
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
demodulate
U
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
bathos
U
تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
differentiation
U
فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
galley
U
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
tragi comedy
U
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
galley proof
U
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
Autocue
U
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates.
U
مطالب ارایه شده او
[مرد]
در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
screamer
U
اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
mind
U
فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
minds
U
فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
minding
U
فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
Tendentious articles and remarks .
U
مطالب واظهارات غرض آمیز ( غرض آلود )
exchange of notes
U
نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
take in
<idiom>
U
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
high lights
U
موضوعات مهم مطالب مهم
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
stadia
U
دوره
careering
U
دوره
stadium
U
دوره
one's d.
U
دوره
cycle
U
دوره
rims
U
دوره
compass
U
دوره
rimless
U
بی دوره
contemporary
U
هم دوره
career
U
دوره
epochs
U
دوره
cycled
U
دوره
epoch
U
دوره
careered
U
دوره
careers
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
rim
U
دوره
phased
U
دوره
cycles
U
دوره
phase
U
دوره
eras
U
دوره
periphery
U
دوره
era
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
phases
U
دوره
felly
U
دوره
perimeter
U
دوره
perimeters
U
دوره
rhythm
U
دوره
rhythms
U
دوره
peripheries
U
دوره
stadiums
U
دوره
felloe
U
دوره
instar
U
دوره
he has run his race
U
دوره
sets
U
دوره
reviewal
U
دوره
periods
U
دوره
periodicity
U
دوره
term
U
دوره
termed
U
دوره
setting up
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
border
U
دوره
bordered
U
دوره
bordering
U
دوره
circuits
U
دوره
pool
U
دوره
circuit
U
دوره
pooled
U
دوره
pools
U
دوره
course
U
: دوره
coursed
U
: دوره
courses
U
: دوره
sessions
U
دوره
set
U
دوره
session
U
دوره
outlining
U
دوره
outlines
U
دوره
outlined
U
دوره
edge
U
دوره
edges
U
دوره
outline
U
دوره
period
U
دوره
terming
U
دوره
careers
U
دوره رسمی
conducting period
U
دوره رسانایی
trochoid
U
دوره گرد
fiscal years
U
دوره مالی
adolescence
U
دوره جوانی
on probation
U
در دوره ازمایشی
fiscal year
U
دوره مالی
transition period
U
دوره گذار
transition period
U
دوره انتقال
triennium
U
دوره سه ساله
crier
U
دوره گرد
contract period
U
دوره قرارداد
trimester
U
دوره سه ماهه
trivium
U
دوره نخستین
critical period
U
دوره بحرانی
continous cycle
U
دوره بی وقفه
to serve apprenticeship
U
دوره شاگردی
processes
U
دوره عمل
occupancy cycle
U
دوره سکونت
basic course
U
دوره مقدماتی
rest period
U
دوره استراحت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com