English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gurantee period U دوره نگهداری تاسیسات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maintenance U نگهداری از تاسیسات یاساختمان
maintenance period U دوره نگهداری
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
caretaker status U وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
services U تاسیسات
plants U تاسیسات
facilities U تاسیسات
plant U تاسیسات
installations U تاسیسات
installation U تاسیسات
facility U تاسیسات
maintenance U تاسیسات
renewals U نوسازی تاسیسات
fiscal station U تاسیسات سریال
critical facility U تاسیسات حساس
crane installation U تاسیسات بالابر
cooling plant U تاسیسات سردکننده
renewal U نوسازی تاسیسات
lighting plant U تاسیسات روشنایی
port installations U تاسیسات بندری
active installation U تاسیسات فعال
sports facility U تاسیسات ورزشی
radar installation U تاسیسات رادار
telecommunication installation U تاسیسات ارتباطات
air facility U تاسیسات هوایی
physical security U حفافت تاسیسات
three phase installation U تاسیسات سه فاز
sintering plant U تاسیسات زینتر
border installations U تاسیسات مرزی
naval establishment U تاسیسات دریایی
heating installation U تاسیسات حرارتی
training facilities U تاسیسات اموزشی
built in engine U موتور تاسیسات
hospital benefit U تاسیسات بیمارستانی
treatment facility U تاسیسات بهداری
air inst alations U تاسیسات هوایی
physical security U تامین تاسیسات
confinement facility U تاسیسات زندان
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
treatment facility U تاسیسات پزشکی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
power installation U تاسیسات جریان قوی
public works U تاسیسات عام المنفعه
nuclear power plant U تاسیسات انرژی هستهای
air conditioning plant U تاسیسات تهویه مطبوع
low voltage installation U تاسیسات فشار ضعیف
power generating plant U تاسیسات تولید نیرو
low voltage plant U تاسیسات فشار ضعیف
agglomerating plant U واحد یا تاسیسات زینتر
class ii installation U تاسیسات اماد طبقه 2
inactive installation U تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
granulating plant U تاسیسات یا واحد گرانولاسیون
ancillary facilities U تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
power plants U تاسیسات جریان قوی
power plant U تاسیسات جریان قوی
class i installation U تاسیسات اماد طبقه 1
blast furnace plant U تاسیسات کوره بلند
high head plant U تاسیسات فشار قوی
inhouse work U کارهای داخلی تاسیسات
heat treating equipment U تاسیسات عملیات حرارتی
physical U فیزیکی مربوط به تاسیسات
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
roll up U جمع اوری کردن تاسیسات
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
open hearth plant U تاسیسات کوره زیمنس مارتین
dressing plant U تاسیسات تهیه سنگ معدن
cryptofacility U تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
continous casting plant U تاسیسات ریخته گری دائمی
continous tinning line U تاسیسات قلع کاری دائمی
inactive beds U میزان تاسیسات بلااستفاده پزشکی یا بیمارستانی
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
sewerage requipment U تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
low voltage system U شبکه ی فشار ضعیف تاسیسات فشارضعیف
air inst alations U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air facility U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
impluse voltage testing plant U ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
utility U تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
wharfage U استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
target array U نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
checked U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
mysticism U در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
detention U نگهداری
maintenance U نگهداری
sustention U نگهداری
sustentation U نگهداری
detentions U نگهداری
safe guard U نگهداری
safe keeping U نگهداری
retinues U نگهداری
upkeep U نگهداری
internment U نگهداری
retinue U نگهداری
retention U نگهداری
guarding subsidy U حق نگهداری
sustenance U نگهداری
landing, storage, delivery U نگهداری
preservation U نگهداری
storage U نگهداری
holding U نگهداری
guardianship U نگهداری
conservation U نگهداری
keeping U نگهداری
detainer U نگهداری
custody U نگهداری
protection U نگهداری
account U نگهداری حسابها
holding capacity U فرفیت نگهداری
holding costs U مخارج نگهداری
field capacity U فرفیت نگهداری
the keeping of a festival U نگهداری عید
upkeep U نگهداری کردن
depot maintenance U نگهداری امادگاهی
maintenance cost U ارزش نگهداری
safeguarding U نگهداری کردن
depot maintenance U نگهداری دپویی
energy preservation U نگهداری انرژی
care of supplies U نگهداری اماد
to maintain a road U نگهداری کردن
granfather file U نگهداری می شوند
categories of maintenance U انواع نگهداری
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
maintenance U نگهداری و تعمیر
safeguard U نگهداری کردن
safeguarded U نگهداری کردن
safeguards U نگهداری کردن
field maintenance U نگهداری در صحرا
to take keep U نگهداری کردن
categories of maintenance U طبقات نگهداری
to maintain one's family U نگهداری کردن
maintenance U تعمیر و نگهداری
support U نگهداری کردن
field maintenance U نگهداری صحرایی
holding time U زمان نگهداری
tenability U قابلیت نگهداری
maintenance status U وضعیت نگهداری
maintenance support U پشتیبانی نگهداری
maintrain U نگهداری کردن
retentivity U قدرت نگهداری
organizational maintenance U نگهداری سازمانی
record keeping U نگهداری سوابق
tenure U نگهداری اشغال
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
preventive maintenance U نگهداری پیشگیری
preventive maintenance U نگهداری پیشگیرانه
category U طبقه نگهداری
program maintenance U نگهداری برنامه
conserve U نگهداری کردن
conserved U نگهداری کردن
conserves U نگهداری کردن
tends U نگهداری کردن از
tending U نگهداری کردن از
tended U نگهداری کردن از
levels of maintenance U ردههای نگهداری
maintain U نگهداری کردن
maintained U نگهداری کردن
maintains U نگهداری کردن
maturing U نگهداری بتن
keep U نگهداری کردن
keeps U نگهداری کردن
maintenance cost U هزینه نگهداری
interludes U نگهداری مقدماتی
interlude U نگهداری مقدماتی
maintenance functions U کارکردهای نگهداری
tend U نگهداری کردن از
conserving U نگهداری کردن
cares U نگهداری موافبت
manage U نگهداری کردن
warehousing U نگهداری در انبار
hold U ایست نگهداری
holds U ایست نگهداری
care U نگهداری موافبت
cared U نگهداری موافبت
keep track of <idiom> U نگهداری یاداشت
maintain U نگهداری کردن
restraints U نگهداری خودداری
restraint U نگهداری خودداری
LSD U نگهداری تحویل
upkeep U هزینه نگهداری وتعمیر
maintenance routine U روال تعمیر و نگهداری
keep time <idiom> U نگهداری میزان و وزن
mewing U دراصطبل نگهداری کردن
mew U دراصطبل نگهداری کردن
upkeep U هزینه نگهداری و تعمیر
remote maintenance U نگهداری از راه دور
baby farm U محل نگهداری کودکان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com