English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
floruit U دوره رشد وپیشرفت انسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preadolescence U دوره قبل از بلوغ انسان
zinjanthropus U شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
throw back U ترقی وپیشرفت را عقب انداختن
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
in human shape U انسان
mans U انسان
loard of creation U انسان
homo U انسان
human being U انسان
human beings U انسان
homosapiens U انسان
man U انسان
mortal U انسان
mortals U انسان
humanly U مثل انسان
kindlity U انسان وار
misanthrope U انسان گریز
misanthropes U انسان گریز
human nature U طبیعت انسان
the outward man U انسان فاهر
rumps U کفل انسان
rump U کفل انسان
anthropology U انسان شناسی
dewlap U غبغب انسان
marginal man U انسان حاشیهای
manward U بطرف انسان
pithecanthrope U انسان میمونی
anthropologist U انسان شناس
infrahuman U پایین تر از انسان
infrahuman U مادون انسان
anthropoids U انسان نما
humanitarian U انسان گرایانه
brisket U سینه انسان
egalitarian U طرفدارتساوی انسان
atomy U اسکلت انسان
anthropophobia U انسان هراسی
anthropocentrism U انسان محوری
mankind U نوع انسان
dewlaps U غبغب انسان
humankind U نوع انسان
superhuman U برتر از انسان
anthropomorphic U شبیه انسان
subhuman U مادون انسان
cannibalism U ادمخواری انسان
anthropoids U شبه انسان
anthropoid U انسان نما
humansit U انسان دوست
human movement U حرکت انسان
homosapiens U نوع انسان
homo politicus U انسان اجتماعی
homo faber U انسان ابزارساز
homo economicus U انسان اقتصادی
hominid U جنس انسان
heidelberg man U انسان هایدلبرگ
humanist U انسان گرا
godman U انسان خداوار
eudemonology U گفتاردرسعادت انسان
humanoids U شبیه انسان
economic man U انسان اقتصادی
anthropoid U شبه انسان
humanoid U شبیه انسان
misanthropy U انسان بیزاری
voicing U صدای انسان
voices U صدای انسان
voice U صدای انسان
anthropomorphism U انسان انگاری
bod U بدن انسان
palm U کف دست انسان
bods U بدن انسان
The human body U بدن انسان
palms U کف دست انسان
primitive U انسان اولیه
man of mould U انسان خاکی یا فانی
kindlily U بطورملایم انسان وار
supermen U موجود مافوق انسان
superman U موجود مافوق انسان
manxman U اهل جزیره انسان
man trap U دام برای انسان
man made U مصنوع انسان انسانی
man made U ساخته دست انسان
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
trunks U خرطوم بینی انسان
trunk U خرطوم بینی انسان
homosapiens U نام علمی انسان
feces U مدفوع انسان وحیوان
hu man U وابسته ب ه انسان بشری
voicing U صدای سخنرانی انسان
equalitarian U طرفدار تساوی انسان
hypomorph U انسان سرگرد وپاکوتاه
voices U صدای سخنرانی انسان
cultural anthropology U انسان شناسی فرهنگی
voice U صدای سخنرانی انسان
homo sapiens U انسان اندیشه ورز
misanthropic U مربوط به انسان گریزی
foliate mask U صورت مجسمه انسان
humanism U مکتب اصالت انسان
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
man-made U مصنوع انسان انسانی
neoanthropic U شبیه انسان جدید
ethos U صفات وشخصیت انسان
anthropomorphic U دارای شکل انسان
pre adamite U انسان پیش از ادم
humankind U بشریت نژاد انسان
theophany U فهور خدابه انسان
aped U میمون انسان نما
theophany U تجلی خدا به انسان
apes U میمون انسان نما
buffs U جلا پوست انسان
buff U جلا پوست انسان
ape U میمون انسان نما
varment U انسان یاحیوان مزاحم
prehuman U پیش از پیدایش انسان
varmint U انسان یاحیوان مزاحم
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
man-made U ساخته دست انسان
aping U میمون انسان نما
anthropology U علم انسان شناسی
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
crutch U محل انشعاب بدن انسان
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
ash U بقایای جسد انسان پس از مرگ
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
crutches U محل انشعاب بدن انسان
macaca U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
truncal U وابسته به تنه انسان یا درخت
theophanic U وابسته به تجلی خدا به انسان
self born U پیدا شده در نفس انسان
zombi U انسان زنده شد ادم احمق
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
pithecanthrope U برزخ میان انسان و میمون
humanization U انسان پروری متمدن سازی
zombie U انسان زنده شد ادم احمق
zombies U انسان زنده شد ادم احمق
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man is a risible creature U انسان مخلوقی است خنده کن
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
macaque U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
superhuman U ابر انسان فوق بشری
hu man U دارای خوی انسانی انسان
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
fruitarianism U اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
mensch U [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
crumpled rose leaf U چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
inhabitiveness U میل طبیعی انسان به بود باش
machover draw a person test U ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
pick up a trail/scent <idiom> U تشخیص جای پای انسان یا حیوان
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
memento mori U کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
theanthropic U مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
zooplasty U فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
prehominidae U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
prehominid U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
The human brain is a complex organ . U مغز انسان عضو پیچیده یی است
auditory canal U مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
acoustic meatus [Meatus acusticus] U مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
theriaanthropism U پرستش موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانورباشند
outer ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
anthropometry U مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com