English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
load reversal U دوره بارگذاری متناوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clocks U دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
clock U دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
alternates U متناوب کردن متناوب بودن
alternate U متناوب کردن متناوب بودن
alternated U متناوب کردن متناوب بودن
loading U بارگذاری
direct load U بارگذاری مستقیم
rate of loading U میزان بارگذاری
overloading U اضافه بارگذاری
total charge U بارگذاری کامل
overloading U بارگذاری اضافه
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
load sharing U شراکت در بارگذاری
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
transverse loading U بارگذاری روی پایه
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
spin wall U دیوار درون بنا که بران بارگذاری میشود
soil improvement U بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
periodic U متناوب
intermissive U متناوب
interrupted U متناوب
alternating U متناوب
altern U متناوب
intermittent U متناوب
spotty U متناوب
intremittent U متناوب
continual U متناوب
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
interchange U متناوب ساختن
alternative reinforcement U تقویت متناوب
alternating load U بار متناوب
work interval U کار متناوب
spasmodic efforts U کوشش متناوب
staggers U متناوب تردیدداشتن
interchanged U متناوب ساختن
alternating stress U تنش متناوب
alternating quantity U کمیت متناوب
alternating perspective U نمای متناوب
fluctuating load U بار متناوب
differential compaction U تراکم متناوب
intermittently U بطور متناوب
alternative current U جریان متناوب
jerky U تشنجی متناوب
relief interval U استراحت متناوب
interchanging U متناوب ساختن
interchanges U متناوب ساختن
alternating field U میدان متناوب
alternating current U جریان متناوب
pealing U طنین متناوب
gating U قطع متناوب
keying U قطع متناوب
peal U طنین متناوب
pealed U طنین متناوب
interval exercises U تمرینهای متناوب
intermitter U متناوب کننده
intermittent reception U موجگیری متناوب
intermittent error U خطای متناوب
alternators U متناوب ساز
intermittent current U جریان متناوب
alternator U متناوب ساز
periodic U متناوب پریودیک
off and on U بطور متناوب
peals U طنین متناوب
periodic duty U کار متناوب
alternate track U شیار متناوب
flow U حرکت متناوب
flowed U حرکت متناوب
flows U حرکت متناوب
alternate U تعویض متناوب
alternating arc U قوس متناوب
alternated U تعویض متناوب
AC U برق متناوب
staggering U متناوب تردیدداشتن
alternating copolymer U همبسپار متناوب
stagger U متناوب تردیدداشتن
alternates U تعویض متناوب
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
single phase alternating current U جریان متناوب یک فازه
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
power of alternating current U توان جریان متناوب
reciprocating U دارای حرکت متناوب
variations U نوسان متناوب پراکندگی
forced alternating current U جریان متناوب فشرده
intermittent rating U کار اسمی متناوب
free alternating current U جریان متناوب هرز
rectification of an alternating current U یکسوکنندگی جریان متناوب
alternates U یک درمیان امدن متناوب
alternated U یک درمیان امدن متناوب
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
diagonal flow compressor U کمپرسور با جریان متناوب
alternate U یک درمیان امدن متناوب
variation U نوسان متناوب پراکندگی
three phase alternating current U جریان متناوب سه فازه
alternators U مولد جریان متناوب
alternating axis of symmerty U محور تقارن متناوب
alternator U مولد جریان متناوب
alternator U دینام جریان متناوب
alternating current circuit U مدار جریان متناوب
alternating current generator U مولد جریان متناوب
alternators U دینام جریان متناوب
alternating current motor U موتور جریان متناوب
alternating stress test U ازمایش تنش متناوب
alternating current instrument U سنجه جریان متناوب
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
intermittent rain بارش متناوب باران
magneto bell U زنگ اخبار جریان متناوب
welding altrnator U مولد جوش جریان متناوب
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
cycles U بصورت متناوب فاهر شدن
cycled U بصورت متناوب فاهر شدن
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
multiphase alternating current U جریان متناوب چند فازه
synchronous alternator U مولد جریان متناوب سنکرون
impedance U مقاومت جریان متناوب امپدانس
symmetrical alternating quantity U کمیت متناوب متقارن نامتوازن
initial alternating short circuit curren U جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
systaltic U منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
alternators U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
alternator U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
impedance U مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
torose U استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
inter laminate U [در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
interlaminate U در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
invisible U مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
capacitor start induction motor U موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
orthoferrite U یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
two way alternate operation U عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
stadiums U دوره
perimeters U دوره
perimeter U دوره
periods U دوره
cycles U دوره
one's d. U دوره
careered U دوره
era U دوره
eras U دوره
instar U دوره
phase U دوره
phased U دوره
outlining U دوره
phases U دوره
outlines U دوره
outlined U دوره
he has run his race U دوره
outline U دوره
Ice Age U دوره یخ
periphery U دوره
rhythms U دوره
cycled U دوره
period U دوره
cycle U دوره
sessions U دوره
session U دوره
peripheries U دوره
career U دوره
rims U دوره
rim U دوره
term U دوره
careering U دوره
termed U دوره
terming U دوره
reviewal U دوره
set U دوره
border U دوره
bordered U دوره
bordering U دوره
epochs U دوره
pool U دوره
pooled U دوره
pools U دوره
epoch U دوره
setting up U دوره
course U : دوره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com