English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circumnavigate U دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
circumavigator U کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
shippable U قابل کشتی رانی
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
shipping company U شرکت کشتی رانی
nautically U از لحاظ کشتی رانی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
innavigable U غیرقابل کشتی رانی
aerostation U کشتی رانی هوایی
seaworthy U قابل کشتی رانی
sailing orders U دستور کشتی رانی
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
continentals U اقلیمی
territorial U اقلیمی
continental U اقلیمی
climatic region U ناحیه اقلیمی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
to go on the stump U سخن رانی کردن
platform U سخن رانی کردن
boat U قایق رانی کردن
boats U قایق رانی کردن
platforms U سخن رانی کردن
to give a lecture U سخن رانی کردن
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
launching U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launched U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launch U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
letter of marque U پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
sailed U با کشتی حمل کردن
to take ship U با کشتی حمل کردن
commissioning the ship U فعال کردن کشتی
sailings U با کشتی حمل کردن
sail U با کشتی حمل کردن
to take ship U در کشتی سوار کردن
imbark U در کشتی سوار کردن
ranee U رانی
rani U رانی
crural U رانی
femoral U رانی
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
ship U با کشتی حمل کردن فرستادن
commissioning the ship U وارد خدمت کردن کشتی
to outgo U حرکت کردن [به مقصدی] [کشتی]
cargo documentation U بارنامههای کشتی بارنامه کردن
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
ships U با کشتی حمل کردن فرستادن
to lay one on a ship U کشتی را در بندر توقیف کردن
to go for a sail U با کشتی بادی سفریاگردش کردن
canoes U قایق رانی
d. of a speech U سخن رانی
wheelchair U ویلچر رانی
voluptuousness U شهوت رانی
oratorship U سخن رانی
repression U واپس رانی
wheelchairs U ویلچر رانی
yachting U قایق رانی
salaciousness U شهوت رانی
extrusion U روزن رانی
canoe U قایق رانی
voluptuously U باشهوت رانی
salacity U شهوت رانی
inguinal U کشاله رانی
ejection U بیرون رانی
oarsmanship U کرجی رانی
motoring U اتومبیل رانی
so strike one's flag U کشتی یادژی رابدشمن تسلیم کردن
stowage U حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
to sail [for] U با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
plundrage U غارت کردن کالا ازعرشه کشتی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
libidinously U از روی شهوت رانی
ease all U درکرجی رانی ایست
salaciously U از روی شهوت رانی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
pawn push U پیاده رانی شطرنج
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
harness racing U ارابه رانی تک اسبه
harness race U مسابقه ارابه رانی
auto drome U پیست اتومبیل رانی
funeral oration U سخن رانی برسرجنازه
extrudate U محصول روزن رانی
ox goad U نیزه گاو رانی
regatta U مسابقه کرجی رانی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
regattas U مسابقه کرجی رانی
lectureships U سمت سخن رانی
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
lectureship U سمت سخن رانی
drive way U مسیر اتومبیل رانی
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
keel U حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
keels U حمال کشتی وارونه شدن یا کردن خط کف ناو
ballast U سنگ و شن در ته کشتی یا بالون ریختن سنگین کردن
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
poops U گوزیدن باعقب کشتی تصادم کردن فریفتن
poop U گوزیدن باعقب کشتی تصادم کردن فریفتن
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
Carpool U هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
red flag U پرچم قرمز اتومبیل رانی
active emf U نیروی برق رانی موثر
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag racing U مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
contact electromotive force U نیروی برق رانی مجاورتی
effective electromotive force U نیروی برق رانی موثر
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
matinTes U مسابقه ارابه رانی در روز
matinees U مسابقه ارابه رانی در روز
matinee U مسابقه ارابه رانی در روز
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
car passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
harness horse U اسب مخصوص ارابه رانی
motor vehicle passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
saluting U سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
jetsam U کالایی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند
jetsam U کالایی که برای سبک کردن کشتی به دریا می ریزند
salute U سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
saluted U سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
salutes U سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
under U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
under- U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
eloge U سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
starting motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
double leg pick up U زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
to heave a ship down U کشتی رابرای پاک کردن بیک سوکشیدن یایک برکردن
kentledge U چدن یااهن ریخته مخصوص سنگین کردن ته کشتی یابالون
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
icekhana U اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
interchanged U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchange U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanging U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com