English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double leg and inside turnover U دوخم با عوض کردن دست شبیه سر و ته یکی مخالف یایک پا رو کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offset U دوخم کردن
offsetting U دوخم کردن
to heave a ship down U کشتی رابرای پاک کردن بیک سوکشیدن یایک برکردن
gosseneck U دوخم
offset U دوخم
offsetting U دوخم
offsetting U دوخم شدگی
offset U دوخم شدگی
bracket moulding U [بستی به شکل دوخم]
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
simplex circuit U مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
dis- U مخالف کردن
reluctate U مخالف کردن
antagonizing U مخالف کردن
antagonised U مخالف کردن
disaccord U مخالف کردن
antagonized U مخالف کردن
antagonizes U مخالف کردن
antagonises U مخالف کردن
antagonising U مخالف کردن
antagonize U مخالف کردن
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
to set at variance U با هم بد کردن باهم مخالف ت
negative voice U رای مخالف رد کردن
service peculiar U امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
to hatch a conspiracy against somebody U مخالف کسی دسیسه کردن
to lobby against [for] somebody U سخنرانی وتبلیغات کردن مخالف [طرفداری از] کسی
leg attack and waist control U زیر یک خم با عوض کردن دست با مایه سر و ته یکی مخالف
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
likened U شبیه کردن
likening U شبیه کردن
liken U شبیه کردن
likens U شبیه کردن
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
assimilates U هم جنس کردن شبیه ساختن
bellow U صدای شبیه نعره کردن
bellowing U صدای شبیه نعره کردن
assimilated U هم جنس کردن شبیه ساختن
bellowed U صدای شبیه نعره کردن
assimilating U هم جنس کردن شبیه ساختن
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
assimilate U هم جنس کردن شبیه ساختن
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
stave U شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
to set by the ears U باهم بدکردن باهم مخالف کردن
to set at loggerheads U باهم بد کردن باهم مخالف کردن
conversed U مخالف
converse U مخالف
contradictory U مخالف
dissident U مخالف
repugnant U مخالف
foe U مخالف
dissenting U مخالف
averse U مخالف
non content U مخالف
foes U مخالف
adversaries U مخالف
anie U مخالف
with U مخالف
hostile U مخالف
antipodal U مخالف
aliens U مخالف
antagonists U مخالف
opponents U مخالف
resistent U مخالف
adversary U مخالف
irreconcilable U مخالف
contrary U مخالف
against U مخالف
by the ears U مخالف
gyaku U مخالف
alien U مخالف
opponent U مخالف
conflicting U مخالف
opposit U مخالف
oppugnant U مخالف
contradictions U مخالف
contradiction U مخالف
at outs U مخالف
at d. U مخالف
dissidence U مخالف
adverse U مخالف
contrariant U مخالف
contrary to U مخالف
oppositive U مخالف
oppositionist U ضد مخالف
out of keeping U مخالف
controvertist U مخالف
oppugner U مخالف
contradictive U مخالف
dissidents U مخالف
contra U مخالف
conversing U مخالف
unfavorable U مخالف
gainsayer U مخالف
antagonist U مخالف
converses U مخالف
gainst U مخالف
inadvisable U مخالف
vetoed U رای مخالف
reluctancy U بیزاری مخالف
con U رای مخالف
crosswinds U باد مخالف
opponents U طرف مخالف
conning U رای مخالف
counterview U عقیده مخالف
conned U رای مخالف
dissents U رای مخالف
contraposition U مفهوم مخالف
clashing U برخوردکننده مخالف
countersuggestion U تلقین مخالف
defiant U معاند مخالف
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
antimonaechical U مخالف سلطنت
antipapal U مخالف پاپ
windbound U باد مخالف
veto U رای مخالف
antipathy U احساس مخالف
opponent U طرف مخالف
take a dim view of <idiom> U مخالف بودن
reverse U شکستنی مخالف
defier U مخالف کننده
countering U درجهت مخالف
the a party U طرف مخالف
antitrust U مخالف تشکیل
contralateral muscles U عضلات مخالف
crosswind U باد مخالف
standpat U مخالف تغییر
overthwart U بالحن مخالف
obscurantist U مخالف اصلاحات
ill humored U مخالف ترشرو
antislavery U مخالف بردگی
dissenting U مخالف معاند
contrary to the law U مخالف قانون
illegal U مخالف قانون
no U منفی مخالف
oppositely U بطور مخالف
overthwart U بطور مخالف
contra flow U جهت مخالف
The opposition parties . U احزاب مخالف
dissenters U مخالف ناراضی
dissenter U مخالف ناراضی
reversed U شکستنی مخالف
aversely U بطور مخالف
dissenting opinion U نظر مخالف
counter U درجهت مخالف
antagonist U عضله مخالف
dissentient U مخالف معاند
against nature U مخالف طبیعت
to be in the opposition U مخالف بودن
vetoes U رای مخالف
reluctance U بیزاری مخالف
contradicts U مخالف بودن با
conflictive U مغایر مخالف
contradicted U مخالف بودن با
contradict U مخالف بودن با
divert action U عملیات مخالف
bucking voltage U ولتاژ مخالف
reversing U شکستنی مخالف
crosscurrent U جریان مخالف
at odds <idiom> U مخالف بودن
reverses U شکستنی مخالف
In the opposite direction . U درجهت مخالف
headwinds U باد مخالف
adversely U بطور مخالف
vice versa U در جهت مخالف
vetoing U رای مخالف
counter ion U یون مخالف
prevailing wind U باد مخالف
impolitic U مخالف مصلحت
against the stream <adv.> U مخالف جریان
anti semitism U مخالف با یهودیان
against the current <adv.> U مخالف جریان
countered U درجهت مخالف
loggerheads U مخالف - جنگجو
in the opposite direction. U در جهت مخالف
antagonists U عضله مخالف
dissent U رای مخالف
dissented U رای مخالف
anti U مخالف علیه
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
diverse U مختلف مخالف
anti- U به معنای "مخالف "
cons U رای مخالف
head wind U باد مخالف
upstream <adj.> <adv.> U مخالف جریان
dissentient U مخالف عقیده اکثریت
objections U مخالفت استدلال مخالف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com