Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double bogey
U
دوبار کسب امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it occurs twice a day
U
روزی دوبار رخ میدهد روزی دوبار اتفاق میافتد
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
double
U
دوبار
tow
U
دوبار
tows
U
دوبار
doubled up
U
دوبار
twice
U
دوبار
doubled
U
دوبار
biyearly
U
سالی دوبار
semimonthly
U
ماهی دوبار
semi weekly
U
هفتهای دوبار
biweekly
U
هفتهای دوبار
reecho
U
دوبار منعکس شدن
relive
U
دوبار زندگی کردن
relived
U
دوبار زندگی کردن
relives
U
دوبار زندگی کردن
reliving
U
دوبار زندگی کردن
We've already been burglarized twice.
U
[خانه ]
ما را دوبار دزد زد.
doubled up
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
biannual
U
سالی دوبار دوسال یکبار
doubled
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
double
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
vellicate
U
دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
Once bitten,twice shy.
<proverb>
U
یک بار گزش ,دوبار ترس .
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
not up
U
توپ دوبار به زمین خورده دبل
pull bread
U
مغز نان تازه که دوبار به پزندتا سرخ شود
double
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled up
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
coulomb's law
U
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
doubled up
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
scored
U
امتیاز
franchises
U
امتیاز
scorelines
U
خط امتیاز
scoreline
U
خط امتیاز
pre-eminence
U
امتیاز
advantage
U
امتیاز
score
U
امتیاز
act of grace
U
امتیاز
point
U
امتیاز
runs
U
یک امتیاز
licence
U
امتیاز
licences
U
امتیاز
licenses
U
امتیاز
franchise
U
امتیاز
francs
U
امتیاز
scores
U
امتیاز
prerogative
U
امتیاز
prerogatives
U
امتیاز
rectum
U
امتیاز
distinctions
U
امتیاز
distinction
U
امتیاز
prominence
U
امتیاز
rectums
U
امتیاز
ads
U
امتیاز
ad
U
امتیاز
franc
U
امتیاز
pas
U
امتیاز
scoreless
U
بی امتیاز
plus
U
امتیاز
credits
U
امتیاز
charter
U
امتیاز
leases
U
امتیاز
chartering
U
امتیاز
lease
U
امتیاز
concessions
U
امتیاز
concession
U
امتیاز
pre eminence
U
امتیاز
run
U
یک امتیاز
priviege
U
امتیاز
prominency
U
امتیاز
royalty
U
حق امتیاز
crediting
U
امتیاز
credited
U
امتیاز
upper hand
U
امتیاز
charters
U
امتیاز
privilege
U
امتیاز
exclusiveness
U
امتیاز
game bird
U
یک امتیاز
chartered
U
امتیاز
royalties
U
حق امتیاز
credit
U
امتیاز
decision
U
برنده با امتیاز
worst
U
امتیاز اوردن
law of advantage
U
قانون امتیاز
decisions
U
برنده با امتیاز
worst-
U
امتیاز اوردن
differentia
U
وجه امتیاز
set point
U
اخرین امتیاز
double figures
U
امتیاز دو رقمی
field privilege
U
امتیاز فیلد
game point
U
امتیاز پایانی
grantee
U
صاحب امتیاز
headstart
U
امتیاز در شروع
licence owner
U
صاحب امتیاز
loss on points
U
باخت با امتیاز
magna cum laude
U
با امتیاز زیاد
scoreless
U
بدون امتیاز
maritime lien
U
امتیاز دریایی
outpoint
U
برنده با امتیاز
perfect score
U
امتیاز کامل
score sheet
U
برگ امتیاز
concessioner
U
صاحب امتیاز
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
insurance
U
امتیاز مطمئن
win on points
U
پیروزی با امتیاز
privileged
U
امتیاز دار
privileged
U
دارای امتیاز
awarding of points
U
امتیاز دادن
foot score line
خط امتیاز انتهایی
chalk up
U
کسب امتیاز
concession deed
U
امتیاز نامه
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
concessionaire
U
صاحب امتیاز
concessionary
U
صاحب امتیاز
precedency
U
امتیاز سابقه
converts
U
امتیاز گرفتن
odder
U
امتیاز دادن
patent
U
امتیاز نامه
love
U
امتیاز صفر
match points
U
اخرین امتیاز
oddest
U
امتیاز دادن
ace
U
امتیاز سرویس
go-ahead
U
امتیاز برتر
loves
U
امتیاز صفر
precedence
U
امتیاز سابقه
patented
U
امتیاز نامه
loved
U
امتیاز صفر
aces
U
امتیاز سرویس
match point
U
اخرین امتیاز
convert
U
امتیاز گرفتن
converted
U
امتیاز گرفتن
converting
U
امتیاز گرفتن
patents
U
امتیاز نامه
patenting
U
امتیاز نامه
odd
U
امتیاز دادن
preferential
U
امتیاز دهنده
franchises
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
deciding
U
امتیاز سرنوشت ساز
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
franchise
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
duckings
U
اخراج توپزن بی امتیاز
ahead
U
دارای امتیاز بیشتر
licensees
U
صاحب جواز یا امتیاز
licensee
U
صاحب جواز یا امتیاز
ducks
U
اخراج توپزن بی امتیاز
high run
U
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
ducked
U
اخراج توپزن بی امتیاز
duck
U
اخراج توپزن بی امتیاز
equaliser
U
امتیاز مساوی کننده
software license
U
امتیاز نرم افزار
set point
U
اخرین امتیاز بازی
bowling average
U
معدل امتیاز بازیگربولینگ
brassage
U
حق امتیاز سکه زدن
break one's duck
U
کسب نخستین امتیاز
draw first blood
U
کسب نخستین امتیاز
circuit clout
U
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
handicap
U
امتیاز دادن اشکال
handicaps
U
امتیاز دادن اشکال
indult
U
اجازه نامه امتیاز
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
bowled for a duck
U
باختن بازیگر بی امتیاز
ice
U
امتیاز سرنوشت ساز
service ace
U
امتیاز سرویس تنیس
in the hole
<idiom>
U
امتیاز پایین صفر
down
U
عقب افتادن در امتیاز
royal prerogative
U
حق امتیاز ویژه پادشاه
read write privilege
U
امتیاز خواندن- نوشتن
privileged
U
دارای امتیاز یا حق ویژه
point spread
U
امتیاز قابل انتظار
perfect game
U
باحداکثر 003 امتیاز
oddsmaker
U
تعیین کننده امتیاز
home court advantage
U
امتیاز بازی در خانه
wining by deukjoom
U
برد تکواندو با امتیاز
monopolize
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises
U
امتیاز انحصاری گرفتن
burn
U
امتیاز گرفتن از حریف
monopolizing
U
امتیاز انحصاری گرفتن
privilege
U
امتیاز مخصوصی اعطاکردن
patent
U
دارای حق امتیاز امتیازی
burns
U
امتیاز گرفتن از حریف
tallying
U
کسب یا ثبت امتیاز
decisions
U
برنده کشتی با امتیاز
monopolising
U
امتیاز انحصاری گرفتن
tally
U
کسب یا ثبت امتیاز
monopolised
U
امتیاز انحصاری گرفتن
tallies
U
کسب یا ثبت امتیاز
tallied
U
کسب یا ثبت امتیاز
monopolizes
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized
U
امتیاز انحصاری گرفتن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...