Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
remilitarization
U
دوباره به حالت نظامی دراوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
de militarization
U
از حالت نظامی دراوردن
retranslate
U
دوباره بزبان نخستین دراوردن
reactivate
U
دوباره به خدمت گرفتن ناو یاوسیله نظامی
reactivating
U
دوباره به خدمت گرفتن ناو یاوسیله نظامی
reactivates
U
دوباره به خدمت گرفتن ناو یاوسیله نظامی
reactivated
U
دوباره به خدمت گرفتن ناو یاوسیله نظامی
parade rest
U
حالت ازاد نظامی
state of martial law
U
حالت حکومت نظامی
de militarization
U
ازبین بردن حالت نظامی
equipoise
U
به حالت تعادل دراوردن
demilitarising
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarised
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarises
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizing
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarizes
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarized
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
demilitarize
U
از حالت نظامی درامدن غیرنظامی کردن
frondescence
U
برگ دراوردن حالت پربرگی
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
reprisal
U
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals
U
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
court martial
U
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
fort
U
دژ نظامی
martial
U
نظامی
military
U
نظامی
soldier
U
نظامی
martin
U
نظامی
soldiers
U
نظامی
serviced
U
نظامی
warlike
U
نظامی
mil
U
نظامی
service
U
نظامی
military services
U
قسمتهای نظامی
drills
U
مشق نظامی
military intelligence
U
اطلاعات نظامی
military intervention
U
مداخله نظامی
Military operations.
U
عملیات نظامی
military justice
U
دادسرای نظامی
drill
U
مشق نظامی
salute
U
احترام نظامی
intelligence
U
اطلاعات نظامی
citadel
U
قلعه نظامی
forcing
U
نیروی نظامی
military governor
U
حاکم نظامی
military funds
U
بودجه نظامی
military government
U
دولت نظامی
military government
U
حکومت نظامی
martial court
U
دادگاه نظامی
post
U
پست نظامی
maneuver
U
تمرین نظامی
forces
U
نیروی نظامی
military governor
U
فرمانداری نظامی
military justice
U
دادرسی نظامی
attache
U
وابسته نظامی
military comission
U
کمیسیون نظامی
necker chief
U
کاشکول نظامی
military comission
U
هیئت نظامی
campound
U
کمپ نظامی
neck cloth
U
کاشکول نظامی
army attache
U
وابسته نظامی
military platform
U
سکوی نظامی
military posture
U
ارایش نظامی
military posture
U
وضعیت نظامی
army staff
U
ستاد نظامی
saluting
U
احترام نظامی
military resources
U
منابع نظامی
military specifications
U
کدتخصصی نظامی
saluted
U
احترام نظامی
military occupational speciality
U
کد تخصصی نظامی
military specifications
U
خصوصیات نظامی
military convention
U
اتحاد نظامی
exercises
U
مشق نظامی
by military force
U
با نیروی نظامی
articles of war
U
قانون نظامی
salutes
U
احترام نظامی
military grid
U
شبکه نظامی
military crest
U
خط الراس نظامی
cadet
U
دانشجوی نظامی
military advisor
U
مستشار نظامی
military adviser
U
مستشار نظامی
drilled
U
مشق نظامی
military testament
U
وصیتنامه نظامی
military court
U
دادگاه نظامی
militarize
U
نظامی کردن
word of command
U
فرمان نظامی
military training
U
اموزش نظامی
military training
U
تعلیم نظامی
military courtesy
U
احترامات نظامی
cadets
U
دانشجوی نظامی
military courtesy
U
شئونات نظامی
military doctorine
U
دکترین نظامی
military psychology
U
روانشناسی نظامی
military assistance
U
کمک نظامی
military area
U
منطقه نظامی
column
U
ستون نظامی
regimental
U
لباس نظامی
columns
U
ستون نظامی
guest house
U
مهمانسرای نظامی
militarization
U
نظامی کردن
exercise
U
مانور نظامی
guest houses
U
مهمانسرای نظامی
martial spirit
U
روح نظامی
districts
U
ناحیه نظامی
military body
U
هیئت نظامی
military funds
U
اعتبار نظامی
district
U
ناحیه نظامی
martial rule
U
حکومت نظامی
force
U
نیروی نظامی
exercise
U
مشق نظامی
exercised
U
مانور نظامی
exercised
U
مشق نظامی
military attache
U
وابسته نظامی
posts
U
پست نظامی
posted
U
پست نظامی
military doctorine
U
مقررات نظامی
post-
U
پست نظامی
exercises
U
مانور نظامی
military expenditure
U
مخارج نظامی
military strategy
U
استراتژی نظامی
military tribunal
U
دادگاه نظامی
soldiers
U
نظامی شدن
standing orders
U
امریه نظامی
standing order
U
امریه نظامی
defense information
U
اطلاعات نظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com