English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glottis U دهانه حنجره فاصله بین تارهای صوتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vocal cords U تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
aphonia U فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
stadia points U تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
warp patterning U طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
aliasing U افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
audio mixer U میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
polyphone U جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
sonic boom U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
larynxes U حنجره
larynx U حنجره
laryngology U حنجره شناسی
larynges U حنجره حنجر
laryngoscopy U حنجره بینی
rhinolaryngology U بینی و حنجره شناسی
glottal U وابسته بدهانه حنجره
rhinoscopy U معاینه بینی و حنجره
end brush U تارهای انتهایی
baying U دهانه خلیج دهانه گشاد
bays U دهانه خلیج دهانه گشاد
bay U دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed U دهانه خلیج دهانه گشاد
laryngoscope U دستگاه مخصوص معاینه حنجره
cross-banded U [روکشی با تارهای عمود]
laryngitis U اماس خشک نای التهاب حنجره
offset wraps U تارهای مخالف [لول باف]
ravel U شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
curved weft U [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
weaving shed U [فضای خالی بین تارهای ضربی جهت عبور دادن پود.]
donkey sonar U ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
space U فاصله دادن فاصله داشتن
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
tompion U دهانه بند لوله توپ دهانه بند
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
lazy lines U سفیدک [رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
flash defilade U پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
Adam's apple U جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
Adam's apples U جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
lool U لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
vowel U صوتی
sound powered U صوتی
phonography U صوتی
acoustic U صوتی
monaural U یک صوتی
phonic U صوتی
vocals U صوتی
sonic U صوتی
vocal U صوتی
vowels U صوتی
sonic boom U دیوار صوتی
sonic boom U انفجار صوتی
hammer box U چکش صوتی
hummed U اغتشاش صوتی
hammer box U ضارب صوتی
hums U اغتشاش صوتی
hum U اغتشاش صوتی
phonetic system U سیستم صوتی
phonetic alphabet U الفبای صوتی
tuning forks U دو شاخه صوتی
phoneme U صدای صوتی
phoneme U حرف صوتی
acoustic pressure U فشار صوتی
voice synthesis U ترکیب صوتی
tuning fork U دو شاخه صوتی
sonic booms U دیوار صوتی
sonic booms U انفجار صوتی
phonology U نظام صوتی
sound barrier U مانع صوتی
humming noise U اغتشاش صوتی
acoustic filter U صافی صوتی
audio transformer U مبدل صوتی
audio reception U دریافت صوتی
acoustic intensity U شدت صوتی
acoustic memory U حافظه صوتی
acoustic signal U سیگنال صوتی
acoustic signal U علامت صوتی
acoustic spectrum U طیف صوتی
affricate ادغام صوتی
acoustic sweeping U روبیدن صوتی
acoustic wave U موج صوتی
acoustical sound enclosure U روپوش صوتی
audio amplifier U فزونساز صوتی
audio frequency U بسامد صوتی
archer U راکت صوتی
sound channel U مسیرعبور صوتی
fathometer U سوند صوتی
archers U موشک صوتی
archers U راکت صوتی
archer U موشک صوتی
contrapuntal U چند صوتی
sonar U ردیاب صوتی
audio range U ناحیه صوتی
audio oscillator U اوسیلاتور صوتی
audio frequency amplifier U فزونساز صوتی
audio frequency U فرکانس صوتی
acoustical surveillance U مراقبت صوتی
voice response U جواب صوتی
sounded U موج صوتی
sounp power U توان صوتی
sound vibration U ارتعاش صوتی
sound powered telephone U تلفن صوتی
sound U موج صوتی
sound powered U وسیله صوتی
sound energy U انرژی صوتی
sound discipline U انضباط صوتی
sound probe U گیرنده صوتی
acoustic U به طریقه صوتی
sound bars U نوارهای صوتی
sound frequency U بسامد صوتی
sonic frequency U بسامد صوتی
sonic depth finder U ژرفایاب صوتی
vocalization U تلفظ صوتی
soundest U موج صوتی
voice recognition U تشخیص صوتی
voice output U خروجی صوتی
voice mail U پست صوتی
voice input U ورودی صوتی
voice communications U ارتباطات صوتی
vocalical U صدادار صوتی
vocalic U صدادار صوتی
vocable U کلمه صوتی
voicing U شفاهی صوتی
tonal scale U مقیاس صوتی
voices U شفاهی صوتی
voice U شفاهی صوتی
soundtrack U حاشیهی صوتی
sounds U موج صوتی
soundtracks U حاشیهی صوتی
sonic delay line U خط تاخیری صوتی
sound waves U موج صوتی
sound wave U موج صوتی
nozzle U دهانه
muzzled U دهانه
nozzles U دهانه
triforium U سه دهانه
muzzles U دهانه
firth U دهانه
inlet U دهانه
outfall U دهانه
bay U دهانه
spans U دهانه
orifice of the stomack U دهانه
muzzling U دهانه
mouthpiece U دهانه
mouthpieces U دهانه
jet U دهانه
openings U دهانه
throats U دهانه
yoke U دهانه
opening U دهانه
throat U دهانه
muzzle U دهانه
bayed U دهانه
jets U دهانه
jetted U دهانه
waterway U دهانه
waterways U دهانه
bays U دهانه
jetting U دهانه
spanning U دهانه
spouted U دهانه
embouchure U دهانه
estuaries U دهانه
spouting U دهانه
estuary U دهانه
mouth U دهانه
spanned U دهانه
spouts U دهانه
orifice U دهانه
mouths U دهانه
span U دهانه
mouthing U دهانه
spout U دهانه
port U دهانه
mouthless U بی دهانه
head U دهانه
drowned river mouth U دهانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com